نتایج جستجو

تقوا ۵; زمینه تقوا ۴ خدا: هشدارهاى خدا ۵ زنان: جبران مهریه زنان کافر ۸; مهریه زنان کافر ۷; مهریه زنان مهاجر ۷ غنیمت: مصارف غنیمت ۲ مؤمنان: جبران زیان مالى

مدارا با موسى(ع) ۱۶; موسى(ع) و شعیب(ع) ۲۰; همسر موسى(ع) ۲۱ مهریه: خدمت در مهریه ۴، ۸; مهریه در شریعت شعیب(ع) ۷، ۸، ۹ مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۹۱; نورالثقلین،

مکه ۴ مهریه: احکام مهریه ۲۳; شرایط استرداد مهریه ۲۳، ۲۴ هجرت: آثار هجرت به دارالاسلام ۲۴; آثار هجرت به دارالکفر ۲۳ همسر: مهریه همسر کافر ۲۳; مهریه همسر

که این سزاوار مقام نیکوکاران است. اگر زنان را پیش از آمیزش جنسی یا تعیین مهریه طلاق دادید [در این طلاق] بر شما گناهی نیست؛ و [در چنین موقعیتی بر شما واجب

تضمین روابط اجتماعى ۶ شعیب(ع): قبول پیشنهاد شعیب(ع) ۱; قصه شعیب(ع) ۱، ۲، ۷; مهریه دختر شعیب(ع) ۱ عقد: گواهان عقد ۳ عهدشکنان: قضاوت علیه عهدشکنان ۴ معاملات:

رجوع، او را] به نیکی و خوشی رها کند. و برای شما حلال نیست از آنچه [به عنوان مهریه] به آنان پرداخته اید چیزی را بازستانید، مگر آنکه هر دو بترسند که حدود و مقرّرات

شما بر عهده آنان عدّه ای نیست که آن را بشمارید، پس آنان را [به پرداخت نصف مهریه] بهره مندشان کنید و به صورت پسندیده ای رهایشان سازید. اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد،

آیات شامل این کلمه مرء (۳۸ بار) [نساء:4]. آيه در بيان بذل زن است قسمتى از مهريّه خويش را به مرد. طبرسى در متن آيه فرموده: هنى‏ء گوارا و دلچسبى است كه نقصانى

مى‏گيرم. [بقره:236]. مادامی كه به آنها دست نزده‏ايد يا مهريه‏اى معين نكرده‏ايد مهريه فريضه خوانده شده كه شى‏ء تعيين شده است. و مثل [نور:1]. يعنى سوره ايست كه

مى‏گيرم. [بقره:236]. مادامی كه به آنها دست نزده‏ايد يا مهريه‏اى معين نكرده‏ايد مهريه فريضه خوانده شده كه شى‏ء تعيين شده است. و مثل [نور:1]. يعنى سوره ايست كه

مُسافِحينَ» يعنى: غير از زنان ذكر شده ديگران بر شما حلال‏اند كه با اموال خود و مهريّه آنها را به عقد ازدواج خود درآوريد به شرط آنكه با اينكار عفت و مصونيت بخواهيد

يافته است [ممتحنه:10]. يعنى: نكاح زنان كافر را نگاه نداريد بلكه آنچه از مهريه داده‏ايد بگيريد و رهاشان كنيد. درباره آيه در «عصم» و در «طعم» ذيل عنوان طعام

ارث، زنا، لواط (ظاهراً)، منع زنان از ازدواج به جهت ارث بردن از آنان، انكار مهريه زن، تزويج نامادريها، حرمت تزويج محارم، اكل مال به باطل ذكر شده سپس آمده:

مُسافِحينَ» يعنى: غير از زنان ذكر شده ديگران بر شما حلال‏اند كه با اموال خود و مهريّه آنها را به عقد ازدواج خود درآوريد به شرط آنكه با اينكار عفت و مصونيت بخواهيد

(با رجوع به آنان) به طرز شايسته و پسنديده‌اى نگاهشان داريد و يا (با پرداخت مهريه و ساير حقوق) به طرز شايسته‌اى از آنان جدا شويد و (هنگام طلاق) دو شاهد عادل

آغاز، قرآن را حفظ كرده ودر نوشتن وحفظ آن جدّى بودند، حتّى آموزش قرآن را مهريه زنان قرار مى‌دادند، در نمازها مى‌خواندند و كاتبان وحى افراد متعدّد بودند

ادا شود. فرزند، سبب آزمايش است، زيرا والدين بايد در انتخاب همسر، در پرداخت مهريه حلال به همسر، در تغذيه سالم فرزند، در محبت و نظارت بر تعليم و تربيت، در ازدواج،

به قيد احسان مقيد شده اند وضعيتى كه طلاق جايز شمرده شده و شوهر مى تواند مهريه را پس گرفته طلاق دهد اكتفا به عمل به ظواهر دين و غفلت از روح آن و تفرقه بين

به قيد احسان مقيد شده اند وضعيتى كه طلاق جايز شمرده شده و شوهر مى تواند مهريه را پس گرفته طلاق دهد اكتفا به عمل به ظواهر دين و غفلت از روح آن و تفرقه بين

عليه السّلام در مورد مردى كه مهريّه دختر خود را از شوهر وى گرفته و از دنيا رفته بود سؤال كرد آيا آن دختر مى‏تواند مطالبه مهريّه خود را از شوهر بنمايد يا گرفتن

به عقد خود درآورد و پس از تزويج و پرداخت مهريه زن (قبل از دخول) زن را معيوب يافت، آن حضرت فرمود: تمام مبلغ مهريه را از او باز پس گيرند، و بر شوهر هيچ دينى

طلاق گویید، بر شما هرگز گناهی نیست و آنان را به شایستگی به مالی(افزون بر مهریه) بهره‌مند کنید - توانگر به اندازه‌ی گشایشش، و تنگدست به اندازه‌ی تنگناییش‌-

ع : و امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس ازدواج كند و نظرش‏ چنين باشد كه مهريّه را نپردازد، نزد خداوند عزّ و جلّ زنا كار است.

شروطى است كه در عقد نكاح قيد مى‏شود. و در سنّت پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله مهريّه پانصد درهم است، پس هر كس كه بر سنّت بيفزايد بايد به سنّت باز گردد، و اگر

ازدواج كردند و شايد مساله پرداختن مهريه نيز به خاطر همين باشد، زيرا مرسوم بوده است كه به هنگام ازدواج با غير خويشاوندان مهريه را نقدا پرداخت مى كردند، بعلاوه

سوگند ياد كرد كه چنين است .در اينجا رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مهريه اى را كه شوهرش پرداخته بود و هزينه هائى را كه متحمل شده بود به او پرداخت

به قيد احسان مقيد شده اند وضعيتى كه طلاق جايز شمرده شده و شوهر مى تواند مهريه را پس گرفته طلاق دهد اكتفا به عمل به ظواهر دين و غفلت از روح آن و تفرقه بين

نگهدارى آنان به نيكوئى و پسنديده، يا رها كردن به لطف و احسان، و بذل كردم مهريّه و صداق را آن مقدار كه جدّم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله براى همسرانش

نداده بود: فرمود. بر آن دو تن كه بدروغ شهادت داده‏اند حدّ جارى مى‏شود و مهريّه زن را كه از شوهر دوّم گرفته يا طلبكار بود ضامنند و بايد بپردازند، و زن براى

از امام باقر عليه السّلام نقل كرده گويد: سؤال كردم كه مردى همسرى گرفته و مهريّه او را اطاقى از خانه‏اى كه شريك هم دارد قرار داده است، فرمود: جايز است هم

او را بهمسرى با خديجه رغبتى است و خديجه را بازدواج با او شوقى، و آنچه از مهريّه و صداق باشد بر عهده من خواهد بود چه نقدينه و چه بر ذمّه، و او داراى موقعيّت

به قيد احسان مقيد شده اند وضعيتى كه طلاق جايز شمرده شده و شوهر مى تواند مهريه را پس گرفته طلاق دهد اكتفا به عمل به ظواهر دين و غفلت از روح آن و تفرقه بين

دستورات دينى را به او بياموزى، بدان خشنود ميشوم، آدم گفت: خداى من اگر در مورد مهريه همين رضاى تو است آن را پذيرفتم و براى تو به گردن‏ ميگيرم و تعهّد ميكنم خداوند

ازدواج كرده و اموال آنها را هم تملك مى كردند، و چون همه كار دست آنها بود حتى مهريه آنها را كمتر از معمول قرار مى دادند، و هنگامى كه كمترين ناراحتى از آنها پيدا

متناسب باشد در اينجا منظور اين است كه مقدار مناسبى بر مهر بيفزايد و يا اگر مهريه اى تعيين نشده هديه شايسته اى به آنها بدهد به طورى كه راضى و خشنود گردند،

اللّه عليه و آله و سلّم ) در آيد، حتى چنانكه گذشت بعضى از زنان بدون هيچگونه مهريه ، حاضر بودند خود را به عنوان «هبه » در اختيار آن حضرت بگذارند و بى هيچ قيد

آسان بگيرند، تا مانعى بر سر راه ازدواج مجردان پيدا نشود، از جمله در مورد مهريه سنگين كه غالبا سنگ راه ازدواج افراد كم در آمد است . در حديثى از پيامبر اكرم