هود ٥٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ما (درباره تو) فقط می‌گوییم: بعضی از خدایان ما، به تو زیان رسانده (و عقلت را ربوده) اند!» (هود) گفت: «من خدا را به شهادت می‌طلبم، شما نیز گواه باشید که من بیزارم از آنچه شریک (خدا) قرارمی‌دهید...

|[چيزى‌] جز اين نمى‌گوييم كه بعضى از خدايان ما به تو آسيب رسانده‌اند. گفت: من خدا را گواه مى‌گيرم و [شما نيز] شاهد باشيد كه من از آنچه شريك او مى‌كنيد بيزارم
«[چيزى‌] جز اين نمى‌گوييم كه بعضى از خدايان ما به تو آسيبى رسانده‌اند.» گفت: «من خدا را گواه مى‌گيرم، و شاهد باشيد كه من از آنچه جز او شريك وى مى‌گيريد بيزارم.
تنها چیزی که (درباره تو) می‌گوییم این است که برخی از خدایان ما تو را آسیب جنون رسانیده است. هود به آنها گفت: من خدا را گواه می‌گیرم و شما هم گواه باشید که من از خدایانی که غیر خدای یکتا می‌پرستید بیزارم.
[ما درباره تو] جز این نمی گوییم که برخی از معبودهای ما به تو گزند و آسیب [روحی] رسانده اند [به همین سبب سخنان جنون آمیز و بی منطق می گویی]. هود گفت: من خدا را گواه می گیرم و شما هم گواه باشید که یقیناً من از آنچه شریک او قرار می دهید، بیزارم.
جز اين نگوييم كه بعضى از خدايان ما به تو آزارى رسانده‌اند. گفت: خدا را گواه مى‌گيرم و شما نيز گواه باشيد كه من از آنچه جز خداى يكتا به شرك مى‌پرستيد بيزارم.
ما جز این نمی‌گوییم که بعضی از خدایان ما به تو گزندی رسانده‌اند، [هود] گفت من خداوند را گواه می‌گیرم و شما هم گواه باشید که من از شرکی که در برابر او می‌ورزید، بری و برکنارم‌
و جز اين نمى‌گوييم كه برخى از خدايان ما به تو گزندى رسانده‌اند- يعنى ديوانه شده‌اى كه مى‌گويى خدا يكى است-. [هود] گفت: خداى را گواه مى گيرم و شما نيز گواه باشيد كه من از آنچه [براى او] انباز مى‌گيريد بيزارم
چیزی جز این نمی‌گوئیم که یکی از خدایان ما بلائی به تو رسانده است (و دیوانه‌ات کرده است، بدان گاه که به بدگوئی آنها زبان گشوده‌ای و ما را از عبادتشان برحذر داشته‌ای. این است که هذیان می‌گوئی و یاوه‌سرائی می‌کنی. هود در پاسخشان) گفت: من خدا را گواه می‌گیرم و شما هم گواهی دهید (بر گفتارم) که من از چیزهائی که (بجز خدا) می‌پرستید بیزار (و از بیماری شرک شما سالم) و برکنارم.
.« (با تو چیزی) نمی‌گوییم، جز اینکه بعضی از خدایان ما تو را به (گونه‌ای) بد (و ناروا از خرد) عریان کرده‌اند.» گفت: «به‌راستی من خدا را گواه می‌گیرم و (شما هم) شاهد باشید که من از آنچه (با او) شریک می‌گیرید به راستی بیزارم؛»
نگوئیم جز آنکه گرفته است تو را برخی از خدایان ما به بدی گفت همانا گواه گیرم خدا را و گواه باشید شما که بیزارم از آنچه شرک می‌ورزید


هود ٥٣ آیه ٥٤ هود ٥٥
سوره : سوره هود
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِعْتَرَاکَ ... بِسُوءٍ»: بلائی بر سر تو آورده است. دیوانه‌ات نموده است. «بَرِی‌ءٌ»: بیزار. سالم. «مِمَّا تُشْرِکُونَ»: از چیزهائی که شریک خدایشان می‌دانید و برخی از پرستش را بدانها اختصاص می‌دهید. از شرک شما و انباز ورزیدنتان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- قوم عاد ، پرستشگر معبودهایى متعدد و معتقد به تأثیرگذارى آنها در امور جهان (إن نقول إلاّ اعتریک بعض ءالهتنا بسوء) تعدد معبودها از کلمه «آلهه» که جمع «إلاه» (معبود) است ، استفاده مى شود.

۲- قوم عاد ، هود(ع) را متهم به اغتشاش روانى کردند و سخنان او را برخاسته از جنون پنداشتند. (إن نقول إلاّ اعتریک بعض ءالهتنا بسوء) «سوء» به معناى رنج ، سختى ، مرض و آفت و مانند اینهاست. و مراد از آن ، در آیه شریفه - به مناسبت مورد - مرض جنون و مانند آن مى باشد.

۳- قوم عاد ، برخى از آلهه خویش را عامل جنون و اغتشاش روانى هود(ع) مى پنداشتند. (إن نقول إلاّ اعتریک بعض ءالهتنا بسوء) «إعتراء» به معناى شامل شدن و اصابت کردن است (لسان العرب). و از آن جا که «إعتراء» در آیه شریفه، به وسیله حرف «باء» به مفعول دوم (بسوء) متعدى شده، به معناى رسانیدن و شامل کردن مى باشد. بنابراین جمله «إن نقول ...; یعنى، ما سخنى جز این نمى گوییم که یکى از خدایان ما، مرض و آفتى بر تو افکنده است».

۴- قوم عاد ، براین باور بودند که هر بت و معبودى ، در بخشى از امور کارایى دارد.* (إن نقول إلاّ اعتریک بعض ءالهتنا بسوء) از اینکه قوم عاد ، ایجاد سوء را به برخى از خدایان نسبت داده اند (بعض ءالهتنا) و نه به همه آنها ، مى توان دریافت که آنان ، هر بت و معبودى را عهده دار انجام کارى خاص مى پنداشتند.

۵- هود(ع) به مشرکان اعلان کرد که از معبودهایشان بیزار است و آنها را منشأ هیچ تأثیرى نمى داند و شایسته پرستش نمى شمارد. (قال ... اشهدوا أنى برىءٌ مما تشرکون) بیزارى و تنفر هود(ع) از بتها و معبودهاى اهل شرک، به معناى منشأ أثر ندانستن آنها و شایسته عبادت نشمردنشان است. از اینکه هود(ع) در خطاب به مردم نگفت: «اشهدکم»، ولى در گواه خواهى از خداوند گفت: «اُشهد الله» معلوم مى شود مراد از «واشهدوا»، مجرد اعلان است نه شاهد گرفتن مردم.

۶- هود(ع) ، خداوند را بر بى تأثیر دانستن معبودهاى اهل شرک و اعلان بیزارى از آنان ، گواه گرفت. (قال إنى أُشهد الله واشهدوا أنى برىءٌ مما تشرکون) اشهاد (مصدر اشهد) به معناى گواه گرفتن است.

۷- اعلام انزجار از عقاید باطل و خرافى ، گامى ضرورى براى مبلغان دین (قال إنى أُشهد الله ... أنى برىءٌ مما تشرکون)

۸- قاطعیت و صلابت هود(ع) ، در امر رسالت و مبارزه با شرک و بت پرستى (قال إنى أُشهد الله واشهدوا أنى برىءٌ مما تشرکون)

موضوعات مرتبط

  • بت پرستان: ۱
  • تبرى: تبرى از خرافات ۷; تبرى از عقیده خباطل ۷; تبرى از معبودان باطل ۵، ۶
  • خدا: گواهى خدا ۶
  • عقیده: عقیده به بتها ۴; عقیده به معبودان باطل ۴
  • قوم عاد: بت پرستى قوم عاد ۱; بینش قوم عاد ۳; تاریخ قوم عاد ۲، ۳; تهمتهاى قوم عاد ۲; شرک قوم عاد ۱; عقیده قوم عاد ۱، ۴; قوم عاد و نقش بتها ۴; معبودان باطل قوم عاد ۱، ۳، ۴
  • مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۷
  • مشرکان: ۱
  • هود(ع): استشهاد هود(ع) ۶; اعلان تبرى هود(ع) ۵; تهمت جنون به هود(ع) ۲; شرک ستیزى هود(ع) ۸; قاطعیت هود(ع) ۸; قصه هود(ع) ۵، ۶; هود(ع) و جنون ۳; هود(ع) و قوم عاد ۵

منابع