طه ١١١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۴۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و (در آن روز) همه چهره‌ها در برابر خداوند حیّ قیوم، خاضع می‌شود؛ و مأیوس (و زیانکار) است آن که بار ستمی بر دوش دارد!

و در آن روز چهره‌ها در برابر [خداى‌] زنده‌ى پاينده خاضع شوند و هر كه بار ستم برداشت مأيوس و زيانكار گردد
و چهره‌ها براى آن [خداى‌] زنده پاينده خضوع مى‌كنند، و آن كس كه ظلمى بر دوش دارد نوميد مى‌ماند.
و بزرگان عالم همه در پیشگاه عزت آن خدای حی توانا ذلیل و خاضعند و (در آن روز) هر که بار ظلم و ستم به دوش دارد سخت زبون و زیانکار است.
و همه چهره ها در برابر [خدای] زنده قائم به ذات خاضع و فروتن می شوند، و کسی که بار ظلم و ستمی با خود برداشت، مسلماً محروم و ناامید شود،
و چهره‌ها در برابر خداى زنده پاينده خاضع مى‌شود و هر كه بار كفر بر دوش مى‌كشد نوميد مى‌گردد.
و سرها در برابر [پروردگار] زنده پاینده فرود آید، و هر کسی بار ستمی برداشته باشد، نومید گردد
و چهره‌ها در برابر خداى زنده پاينده خوار و فروتن باشند و هر كه بار ستم برداشت بى‌گمان تهيدست و نوميد گردد.
(در آن روز همه‌ی) چهره‌ها در برابر خداوندِ باقی و جاویدان، و گرداننده و نگهبانِ جهان (همچون اسیران) خضوع و خشوع می‌کنند و کُرنِش می‌برند، و کسی که (در آن روز کوله‌بارِ) کفر (دنیای خود) را بر دوش کشد، ناامید (از لطف خدا و بی‌بهره از نجات و ثواب) می‌گردد.
و همه‌ی چهره‌ها برای آن (خدای) زنده‌ی پاینده‌ی نگهدارنده توجه کردند، حال آنکه بی‌چون آن کس که ظلمی بر دوش داشته زیان کرده است.
و خوار شدند چهره‌ها برای خدای زنده پاینده و همانا زیانکار شد آنکه برداشت ستمی را


طه ١١٠ آیه ١١١ طه ١١٢
سوره : سوره طه
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَنَتْ»: خشوع و خضوع کرد. مثل اسیران کرنش برد. از این ماده واژه (عانی) به معنی اسیر است که جمع آن (عُناة) است. «الْوُجُوهُ»: چهره‌ها. ذکر چهره‌ها در میان سایر اعضاء، بدان خاطر است که اشرف اندامها بوده و اثر فروتنی و خواری در آن نمایان می‌گردد. و یا این که تسمیه کلّ به اسم جزء است و مراد خودِ انسانها است. «الْحَیِّ الْقَیُّومِ»: (نگا: بقره / . «خَابَ»: ناامید گردید و به آرزو نرسید. زیانمند شد. از دست داد. «ظُلْماً»: کفر.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - نشانه هاى خضوع و تسلیم در برابر خداوند، بر چهره تمامى انسان ها (در قیامت) نقش خواهد بست. ( و عنت الوجوه للحىّ القیّوم ) «عناء» به معناى خاضع شدن و مطیع گشتن است (لسان العرب). «وجه» به معناى صورت است و از آن جهت که آثار خضوع و ذلت، بیش از همه جا در چهره آشکار مى گردد، این واژه استفاده شده است. «ال» در «الوجوه» نیز محتمل است معناى استغراق داشته باشد و یا آن که عوض مضاف الیه بوده و مراد از آن «وجوه المجرمین» باشد. برداشت یاد شده مبتنى بر اولین احتمال است.

۲ - مجرمان و گردن فرازان، با چهره هایى ذلت بار و خاضع در برابر خداوند، در صحنه قیامت حضور خواهند یافت. (و عنت الوجوه للحىّ القیّوم ) از معانى «عناء» ذلیل گشتن است (مصباح). حرف «ال» در «الوجوه» جایگزین مضاف الیه است; یعنى، «وجوههم» و مراد چهره مجرمانى است که در آیات پیشین از آنان سخن گفته شده است. فعل «عنت» مى رساند که فروتنى آنان نوظهور است و پیش از این در دنیا، در برابر خداوند خضوع نداشته اند.

۳ - خداوند، حىّ و قیّوم (زنده و قوام بخش هستى) است. (و عنت الوجوه للحىّ القیّوم ) «قیّوم» به کسى گفته مى شود که قائم به ذات خود و حافظ همه چیز بوده و مایه قوام هر چیز را به آن عطا کرده است (مفردات راغب).

۴ - خداوند، مدیر و مدبر جهان هستى بوده و برپایى و دوام آن متکى به او است. (للحىّ القیّوم ) «قیّوم» - چنان که برخى از اهل لغت گفته اند - کسى است که به امور خلق قیام کرده و تدبیر عالم در تمامى حالاتِ آن را، به عهده گرفته باشد (لسان العرب).

۵ - بى نیازى مطلق خداوند از غیر خود (القیّوم ) «قیّوم» به کسى گفته مى شود که قائم به ذات بوده و در وجود، متکى به غیر نباشد (لسان العرب).

۶ - ظهور حیات حقیقى و فنا ناپذیر خداوند و قیومیت او بر هستى در قیامت، مایه خضوع و ذلت عمیق آدمیان در برابر او خواهد شد. (و عنت الوجوه للحىّ القیّوم)

۷ - هرگونه ظلم و ستم در دنیا، در روز قیامت بارى گران بر دوش ظالمان خواهد بود. (من حمل ظلمًا)

۸ - ظلم، موجب زیان کارى و محرومیت انسان، در قیامت خواهد شد. (و قد خاب من حمل ظلمًا ) «خیبة»; یعنى، از کف دادن مطلوب (مفردات راغب).

۹ - اعراض از قرآن، ظلم است. (و قد خاب من حمل ظلمًا ) مراد از ظلم به قرینه آیات پیشین، روى گردانى از قرآن است که از آن به «وزر» تعبیر شده بود.

۱۰ - لزوم پرهیز از هرگونه ظلم و ستم در حق خود و یا دیگران (و قد خاب من حمل ظلمًا )

۱۱ - ستم گران (در قیامت) از اذن خداوند براى شفاعت شدن و شفاعت کردن، محروم خواهند بود. (یومئذ لاتنفع الشفعة ... و قد خاب من حمل ظلمًا )

۱۲ - در قیامت، تنها مجرمانى ناکام و محروم خواهند بود که بهره اى از ایمان و عمل صالح ندارند. (من حمل ظلمًا ) جمله «و من یعمل من الصالحات...» در آیه بعد، مى تواند قرینه براین باشد که «من حمل ظلماً» مطلق نیست; بلکه تنها کسانى مورد نظر هستند که نه مؤمن اند و نه نیکوکار.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تدبیر آفرینش ۴; منشأ بقاى آفرینش ۴
  • اسماء و صفات:
  • حى۳; صفات جلال ۵; قیوم :۳
  • انسان: انسان هادر قیامت ۱; خضوع اخروى انسان ها ۱، ۶; ذلت اخروى انسان ها ۶; سیماى اخروى انسان ها۱
  • خدا: آثار جاودانگى خدا ۶; آثار قیومیت خدا ۶; بى نیازى خدا ۵; تدبیر خدا ۴; خضوع بر خدا ۶;نشانه ها خضوع بر خدا ۱
  • زیان: عوامل زیان اخروى ۸
  • شفاعت: محرومان از شفاعت ۱۱
  • طغیانگران: خضوع اخروى طغیانگران ۲; ذلت اخروى طغیانگران ۲; سیماى اخروى طغیانگران ۲
  • ظالمان: محرومیت اخروى ظالمان ۱۱
  • ظلم: آثار ظلم ۸; اهمیت اجتناب از ظلم ۱۰; سنگینى اخروى ظلم ۷
  • قرآن: ظلم اعراض از قرآن ۹
  • قیامت: خضوع در قیامت ۶; شفاعت در قیامت ۱۱
  • کافران: محرومیت اخروى کافران ۱۲
  • گناهکاران: خضوع اخروى گناهکاران ۲; ذلت اخروى گناهکاران ۲; سیماى اخروى گناهکاران ۲; محرومیت اخروى گناهکاران ۱۲

منابع