ص ٧٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۰۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

تنها چیزی که به من وحی می‌شود این است که من انذارکننده آشکاری هستم!»

|تنها از آن جهت به من وحى مى‌شود كه من فقط بيم دهنده‌اى آشكارم
به من هيچ [چيز] وحى نمى‌شود، جز اينكه من هشداردهنده‌اى آشكارم.
و به من وحی نمی‌رسد جز اینکه من با بیان روشن و آشکار (خلق را از عذاب خدا) بترسانم.
به من وحی نمی شود جز برای اینکه بیم دهنده ای آشکارم.
تنها از آن روى به من وحى مى‌شود كه بيم‌دهنده‌اى روشنگر هستم.
به من وحی نمی‌شود جز در این باب که من هشداردهنده‌ای آشکارم‌
به من وحى نمى‌شود مگر از آن رو كه من آشكارا بيم‌كننده‌ام.
به من هم وحی نمی‌شود مگر بدان خاطر که (پیغمبر خدایم و) بیم دهنده‌ی (مردمان از عذاب یزدان و) بیانگر (اوامر و نواهی الهی) می‌باشم.
«به من هیچ (چیز) وحی نمی‌شود، جز اینکه تنها من به‌راستی هشداردهنده‌ای روشنگرم.»
وحی نمی‌شود به من جز آنکه منم ترساننده آشکار


ص ٦٩ آیه ٧٠ ص ٧١
سوره : سوره ص
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِن یُوحی»: وحی نمی‌شود. حرف (إِنْ) نافیه است. نائب فاعل (یُوحی) ضمیر مستتر است. یعنی: مَا یُوحی إِلَیَّ حالُ الْمَلإِ الأعْلی. یا این که: مَا یُوحی إِلَیَّ الَّذِی یُوحی مِنَ الأمُورِ الْغَیْبِیَّةِ ... إِلاّ لأنِّی نَذِیرٌ مُبِینٌ مِنْ جِهَتِهِ تَعَالی. «إِلاّ أَنَّمَا أَنَا ...»: مگر بدان خاطر که من. معنی حصر بدان می‌ماند که به کسی گفته شود: لَمْ تُسْتَقْضَ یَا فُلانُ إِلاّ لِأَنَّکَ عالِمٌ عامِلٌ مُرْشِدٌ. ای فلانی! از تو داوری خواسته نمی‌شود مگر بدان خاطر که تو دانا هستی و به دانش خود عمل می‌کنی و راهنمای دیگرانی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، مأمور به ابلاغ چگونگى آگاه شدنش از ملأ اعلى (عالم فرشتگان) و منشأ اطلاعات و اخبارش درباره آدم(ع)، فرشتگان و... (ما کان لى من علم بالملأ الأعلى ... إن یوحى إلىّ)

۲ - پیامبراسلام(ص)، مأمور به ابلاغ رسالت و تکلیف خود به مردم و رفع اتهام از خویش (إن یوحى إلىّ إلاّ أنّما أنا نذیر مبین) حصر در «إنّما أنا نذیر...» از نوع حصر اضافى است و نسبت به افتراهاى مشرکان علیه پیامبراسلام(ص) سنجیده شده است. آنان، ایشان را به شاعر، ساحر، دروغگو و مجنون بودن متهم مى کردند. خداوند نیز در پاسخ آنان فرمود: او تنها یک منذر و اخطارگر الهى است.

۳ - انذار و اخطار به مردمان، رسالت و تکلیف پیامبراسلام(ص) (إنّما أنا نذیر)

۴ - انسان، منهاى ایمان، با خطرها، آسیب ها و دشوارى هاى علاج ناپذیر رو به رو خواهد شد. (إنّما أنا نذیر) از این که خداوند پیامبراسلام(ص) را منذر و اخطارگر معرفى کرد، روشن مى شود که بر سر راه انسان ها، خطرها و آسیب هاى بسیارى وجود دارد که اگر انسان ها از رهنمودهاى آن حضرت بهره نگیرند و به ایشان ایمان نیاورند، گرفتار آنها خواهند شد.

۵ - بر دوش داشتن رسالت انذار و اخطارگرى، فلسفه نزول وحى بر پیامبر(ص) (إن یوحى إلىّ إلاّأنّما أنا نذیر) برداشت یاد شده از آن جا است که «أنّما...» به تقدیر لام تعلیل است; یعنى، «إن یوحى إلىّ إلاّ لأنّما أنا نذیر...» (به من وحى نمى شود، مگر به خاطر این که من نذیر و اخطارکننده هستم).

۶ - وحى به پیامبر(ص)، تنها در محدوده انذار به مردمان و به منظور اخطار به آنان بوده است. (إن یوحى إلىّ إلاّ أنّما أنا نذیر)

۷ - ممکن نبودن آگاهى از ملا اعلى (عالم فرشتگان) جز از راه وحى (ما کان لى من علم بالملأ الأعلى ... إن یوحى إلىّ إلاّ أنّما أنا نذیر)

۸ - هشدارهاى پیامبر(ص) صریح، روشن و به دور از هرگونه ابهام بود. (أنّما أنا نذیر مبین)

۹ - لزوم استفاده از روش هاى روشن و بى ابهام، در تبلیغ و هدایت توده ها (أنّما أنا نذیر مبین)

موضوعات مرتبط

  • آدم(ع): قصه آدم(ع) ۱
  • انسان: انذار انسان ها ۳، ۶
  • ایمان: آثار بى ایمانى ۴
  • تبلیغ: روش تبلیغ ۹; وضوح تبلیغ ۹
  • خطر: زمینه خطر ۴
  • زیان: زمینه زیان ۴
  • سختى: زمینه سختى ۴
  • محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۳، ۵; تبلیغ محمد(ص) ۱، ۲; تکلیف محمد(ص) ۲; رسالت محمد(ص) ۱، ۲، ۳، ۶; رفع تهمت از محمد(ص) ۲; فلسفه وحى به محمد(ص) ۵; منشأ علم محمد(ص) ۱; وحى به محمد(ص) ۶; وضوح انذارهاى محمد(ص) ۸
  • ملائکه: علم به عالم ملائکه ۱، ۷
  • وحى: نقش وحى ۷
  • هدایت: روش هدایت ۹

منابع