النساء ٨٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۲۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم (و در برابر او، مسؤول نیستی).

هر كه پيامبر را اطاعت كند در حقيقت خدا را اطاعت كرده، و هر كه پشت كند [بدان كه‌] ما تو را بر آنان نگهبان نفرستاده‌ايم
هر كس از پيامبر فرمان بَرد، در حقيقت، خدا را فرمان برده؛ و هر كس رويگردان شود، ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده‌ايم.
هر که رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده، و هر که مخالفت کند (کیفر مخالفتش با خداست و) ما تو را به نگهبانی آنها نفرستاده‌ایم.
هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده و هر که روی برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان [اعمالشان که به طور اجبار از فسق و فجور حفظشان کنی] نفرستادیم.
هر كه از پيامبر اطاعت كند، از خدا اطاعت كرده است. و آنان كه سرباز زنند، پس ما تو را به نگهبانى آنها نفرستاده‌ايم.
هرکس از پیامبر اطاعت کند در حقیقت از خداوند اطاعت کرده است، و هرکس سر پیچد [بدان‌] که تو را نگهبان ایشان نفرستاده‌ایم‌
هر كه پيامبر را فرمان برد هر آينه خداى را فرمان برده و هر كه پشت كند- سرباز زند- ما تو را بر آنان نگاهبان نفرستاديم.
هر که از پیغمبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است (چرا که پیغمبر جز به چیزی دستور نمی‌دهد که خدا بدان دستور داده باشد، و جز از چیزی نهی نمی‌کند که خدا از آن نهی کرده باشد) و هر که (به اوامر و نواهی تو) پشت کند (خودش مسؤول است و باک نداشته باش) ما شما را به عنوان مراقب (احوال) و نگهبان (اعمال) آنان نفرستاده‌ایم (بلکه بر رسولان پیام باشد و بس).
هر که از پیامبر فرمان برد، بی‌گمان، از خدا فرمان برده و هر کس (از او) رویگردان شود، ما تو را بر ایشان به نگهبانی نفرستاده‌ایم.
آن کس که اطاعت پیمبر کند خدا را اطاعت کرده است و آن کس که پشت کند همانا نفرستادیمت بر ایشان نگهبان‌


النساء ٧٩ آیه ٨٠ النساء ٨١
سوره : سوره النساء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَوَلَّی»: پشت کرد. روی بتافت. «حَفِیظاً»: محافظ. مراقب.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- اطاعت از پیامبر(ص)، اطاعت از خداست. (من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه)

۲- پیامبران (ع) در ابلاغ و دریافت رسالت خویش، مصون از هر خطاى عمدى و سهوى هستند. (من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه) زیرا اگر پیامبران خطا کنند، اطاعت از آنان، اطاعت از خدا نخواهد بود و آنچه از کلمه «الرسول» فهمیده مى شود، این است که عصمت پیامبران از جهت رسالت و ابلاغ پیام خداوند است.

۳- لزوم تبعیّت از سنّت رسول خدا (ص) (من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه)

۴- لزوم پیروى و اطاعت از اوامر حکومتى پیامبر (ص) (من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه) مراد از اطاعتِ دستورات پیامبر (ص)، اطاعت از اوامرى نیست که آن حضرت از جانب خدا ابلاغ مى کند ; چون در این مورد بدیهى است که اطاعت رسول، اطاعت خداست و لازم به تذکر نیست. بنابراین مقصود از آن، اوامرى است که از جانب خود رسول خدا صادر مى شود.

۵- پیامبر (ص) داراى منزلتى والا در پیشگاه خداوند (من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه)

۶- اطاعت از پیامبر (ص)، در طول اطاعت از خداوند (من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه)

۷- پیامبر (ص) مسؤولیّتى در برابر کفرورزى کافران و رویگردانى انسانها از وى ندارد. (و من تولّى فما ارسلناک علیهم حفیظاً)

۸- پیامبر (ص)، مأمور پاسدارى و حراست از ایمان و عمل مردم با جبر و تحمیل نیست. (و من تولّى فما ارسلناک علیهم حفیظاً)

۹- علاقه و سختکوشى پیامبر (ص)، براى هدایت مردم (فما ارسلناک علیهم حفیظاً) جمله «فما ارسلناک ... » دلالت بر این دارد که پیامبر (ص) براى هدایت مردم تلاش فراوانى داشته است ; به گونه اى که خود را موظف مى دانسته به هر وسیله که مى شود، مردم را مؤمن سازد.

روایات و احادیث

۱۰- اطاعت از رهبر به حق (امام) بر پایه شناخت کامل وى، اطاعت از خدا و موجب خوشنودى اوست. (من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه) امام باقر (ع) فرمود: ... رضى الرحمان الطاعة للامام بعد معرفته انّ اللّه تبارک و تعالى یقول: «من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه ...» ...[۱]

موضوعات مرتبط

  • انبیا: فضایل انبیا ۲
  • خدا: اطاعت از خدا ۱، ۶، ۱۰ ; رضایت خدا ۱۰
  • رهبرى: اطاعت از رهبرى ۱۰
  • محمد (ص): اطاعت از محمد (ص) ۱، ۴، ۶ ; علایق محمد (ص) ۹ ; فضایل محمد (ص) ۵ ; محدوده مسؤولیت محمد (ص) ۷، ۸ ; محمد (ص) و کافران ۷ ; محمد (ص) و مردم ۷
  • مردم: هدایت مردم ۹
  • مقربان:۵

منابع

  1. کافى، ج ۱، ص ۱۸۵، ح ۱ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۲۰- ، ح ۴۲۰ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۵۹، ح ۲۰۲ ; کافى، ج ۲، ص ۱۹، ح ۵.