النحل ٢٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۰۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

معبودهایی را که غیر از خدا می‌خوانند، چیزی را خلق نمی‌کنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند!

|و معبودهايى را كه غير خدا مى‌خوانند چيزى را خلق نمى‌كنند، بلكه خودشان آفريده مى‌شوند
و كسانى را كه جز خدا مى‌خوانند، چيزى نمى‌آفرينند در حالى كه خود آفريده مى شوند.
و آنچه که مشرکان غیر از خدا (چون بتها و فراعنه) به خدایی می‌خوانند چیزی خلق نکنند و خود نیز مخلوقند.
و معبودهایی را که به جای خدا می پرستند [نه اینکه] چیزی را نمی آفرینند، بلکه خودشان آفریده می شوند.
آنهايى را كه به جاى الله به خدايى مى‌خوانند، نمى‌توانند چيزى بيافرينند، و خود مخلوقند.
و کسانی که [مشرکان به ناحق‌] به جای خداوند می‌پرستند، چیزی نیافریده‌اند و خودشان آفریده شده‌اند
و آنهايى كه به جاى خداى يكتا مى‌خوانند- مى‌پرستند- چيزى نمى‌آفرينند و خود آفريده مى‌شوند،
آن کسانی را که بجز خدا به فریاد می‌خوانند و پرستش می‌نمایند، آنان نمی‌توانند چیزی را بیافرینند و بلکه خودشان آفریده می‌گردند! (پس باید مخلوقات ضعیف را پرستید و به کمک طلبید، یا خالق کائنات را؟!).
و کسانی را که دون خدا را می‌خوانند (اینان) چیزی نمی‌آفرینند و خود آفریده می‌شوند.
و آنان را که می‌خوانند جز خدا نیافرند چیزی را و خود آفریده شوند


النحل ١٩ آیه ٢٠ النحل ٢١
سوره : سوره النحل
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَدْعُونَ»: فریاد می‌زنند و به یاری می‌طلبند. می‌پرستند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خدایان ادعایى مشرکان، قدرت آفرینش هیچ چیزى را ندارند. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا) «یدعون» صله «الذین» است و ضمیر صله، ضمیر مفعولى است که حذف گردیده و مرجع آن الذین است. مراد از «الذین» به قرینه آیات قبل - که درباره خدایان ادعایى ناتوان بود - خدایان مشرکان است.

۲- خدایان ادعایى مشرکان، نه تنها خالق نیستند; بلکه خود نیز آفریده شده و مخلوقند. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا و هم یخلقون)

۳- توانمندى بر آفریدن و نیز مخلوق نبودن، از نشانه هاى خدا و معبود حقیقى است. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا و هم یخلقون) از اینکه خداوند در مقام بیان رد الوهیت معبودهاى مشرکان، دو صفت مهم را برشمرده است، استفاده مى شود که «الله» باید خالق بوده و مخلوق نباشد.

۴- خالق بودن و مخلوق نبودن براى الوهیت، از بدیهیات عقلى است. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا و هم یخلقون) از اینکه در رد الوهیت معبودهاى مشرکان، تنها به یادآورى این نکته که آنان توان آفرینشگرى ندارند و خود مخلوقند، پرداخته و استدلال نکرده است، حکایت از نکته یاد شده مى کند.

۵- مشرکان، موجودات فاقد قدرت و دست ساز را خداى خویش قرار مى دادند. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا و هم یخلقون) برداشت فوق، بر این اساس است که مراد از «یدعون» خواندن آن موجودات به عنوان خدا باشد.

۶- موجودات دست ساز و فاقد هرگونه قدرت آفرینشگرى، لیاقت الوهیت ندارند و هرگونه عقیده اى به خدایى آنان، باطل است. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا و هم یخلقون)

۷- رعایت ادب در برخورد با عقاید و مقدسات دیگران - هر چند باطل باشد - امرى پسندیده است. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا و هم یخلقون) کاربرد کلمات «الذین» و «هم» - که در ذوى العقول استعمال مى شوند - براى معبودهاى مشرکان - که معمولاً از سنگ، چوب و... بوده اند - مى تواند اشاره به نکته یاد شده داشته باشد.

۸- مشرکان، معبودها و خدایان متعددى براى خود داشتند. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا و هم یخلقون)

۹- مشرکان، معبودهایى را مى پرستیدند که فاقد هرگونه قدرت بودند. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا و هم یخلقون)

۱۰- تنها خداوند خالق، شأن مورد پرستش قرار گرفتن و کمک طلبیدن را دارد. (و الذین یدعون من دون الله لایخلقون شیئًا) آیه درصدد سرزنش عمل مشرکان در اتخاذ معبودهاى متعدد است و استفاده مى شود که چنان کارى مذموم و قبیح مى باشد.

موضوعات مرتبط

  • استمداد: استمداد از خالق ۱۰
  • الوهیت: ملاک الوهیت ۳، ۴، ۶، ۱۰
  • خالقیت: خالقیت و الوهیت ۶
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۰; شؤون خدا ۱۰
  • عقیده: بطلان عقیده به معبودان باطل ۶; عقیده باطل ۶
  • عمل: عمل پسندیده ۷
  • مشرکان: معبودان مشرکان ۲، ۵
  • معاشرت: آداب معاشرت ۷ معبودان باطل تعدد معبودان باطل ۸; عجز معبودان باطل ۱، ۵، ۶، ۹; مخلوقیت معبودان باطل ۲; معبودان باطل و خالقیت ۱
  • معبود راستین: بداهت خالقیت در معبود راستین ۴; خالقیت معبود راستین ۳، ۱۰; قدرت معبود راستین ۳
  • مقدسات: احترام به مقدسات دیگران ۷

منابع