النجم ١٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده‌اش وحی نمود.

|پس [توسط جبرئيل‌] به بنده‌ى خود آنچه را بايد وحى كند، وحى كرد
آنگاه به بنده‌اش آنچه را بايد وحى كند، وحى فرمود.
پس (خدا) به بنده خود وحی فرمود آنچه که هیچ کس درک آن نتواند کرد.
آن گاه به بنده اش آنچه را باید وحی می کرد، وحی کرد.
و خدا به بنده خود هر چه بايد وحى كند وحى كرد.
آنگاه به بنده او آنچه باید وحی کند، وحی کرد
پس به بنده‌اش وحى كرد آنچه را وحى كرد.
پس جبرئیل به بنده‌ی خدا (محمّد) وحی کرد آنچه می‌بایست وحی کند.
پس (همان خدای شدیدالقوا) به بنده‌اش آنچه را باید وحی فرماید وحی فرمود.
پس وحی فرستاد بسوی بنده خویش آنچه وحی فرستاد


النجم ٩ آیه ١٠ النجم ١١
سوره : سوره النجم
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَوْحی»: وحی کرد. پیام داد. فاعل جبرئیل است. «عَبْدِهِ»: مرجع ضمیر (ه) خدا است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - جبرئیل، آن گاه که خود را کاملاً به پیامبر(ص) نزدیک کرد، حقایق عظیمى را به آن حضرت وحى نمود. (فأوحى إلى عبده ما أوحى) حرف «فاء» مى رساند که این وحى، پس از «دنا فتدلّى...» صورت گرفته است. عبارت «ما أوحى» نیز دلالت بر تفخیم دارد. برداشت بالا مبتنى بر این نکته است که ضمیر فاعلى در «فأوحى» به جبرئیل بازگردد.

۲ - جبرئیل، واسطه وحى الهى به پیامبران (فأوحى إلى عبده ما أوحى)

۳ - تقرب فزاینده پیامبر(ص) به خداوند، زمینه قابلیت آن حضرت براى دریافت مفاهیم عالى وحى * (ثمّ دنا ... فأوحى إلى عبده ما أوحى) در صورتى که ضمایر آیات پیشین (هو ... دنا...) به پیامبر(ص) بازگردد، از ترتب «فأوحى...» بر «دنافتدلّى» مطلب بالا استفاده مى شود.

۴ - «عبودیت»، عالى ترین عنوان پیامبر(ص)، در اوج تقرب به خداوند (ثمّ دنا فتدلّى ... فأوحى إلى عبده ما أوحى) به کار رفتن وصف «عبد» براى پیامبر(ص) - در پى ترسیم جایگاه قرب آن حضرت - بیانگر مطلب یاد شده است.

موضوعات مرتبط

  • انبیا: وحى به انبیا ۲
  • جبرئیل: نقش جبرئیل ۲
  • محمد(ص): تقرب محمد(ص) ۳، ۴; عبودیت محمد(ص) ۴; مقامات محمد(ص) ۳، ۴; نزدیکى جبرئیل به محمد(ص) ۱; وحى به محمد(ص) ۱، ۲
  • وحى: واسطه وحى ۲

منابع