الكهف ٤٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

شاید پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد؛ و مجازات حساب شده‌ای از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونه‌ای که آن را به زمین بی‌گیاه لغزنده‌ای مبدّل کند!

|اميد است كه پروردگارم بهتر از باغ تو را به من دهد، و بر آن باغ آفتى از آسمان بفرستد تا به زمينى باير و بى‌گياه بدل شود
اميد است كه پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرمايد، و بر آن [باغ تو] آفتى از آسمان بفرستد، تا به زمينى هموار و لغزنده تبديل گردد؛
امید است خدا مرا بهتر از باغ تو (در آخرت و دنیا) بدهد و بر بوستان تو آتشی فرستد که باغت یکسره نابود و با خاک صرف یکسان گردد.
امید است پروردگارم بهتر از باغ تو را به من عطا کند و از آسمان آسیبی دقیق و حساب شده بر باغ تو فرستد تا به صورت زمینی صاف و بی گیاه و لغزنده شود؛
شايد پروردگار من مرا چيزى بهتر از باغ تو دهد. شايد بر آن باغ صاعقه‌اى بفرستد و آن را به زمينى صاف و لغزنده بدل سازد.
چه بسا پروردگارم بهتر از باغ تو به من ببخشد و بر باغ تو صاعقه‌ای از آسمان فرود فرستد و به صورت خاک و خاشاکی سترون در آید
اميد است كه پروردگارم مرا بهتر از بوستان تو دهد و بر بوستان تو از آسمان عذابى آتشبار- صاعقه- بفرستد تا زمينى هموار و بى‌گياه گردد
چه بسا پروردگارم بهتر از باغ تو را (در دنیا یا آخرت) به من بدهد، و خدا از آسمان بلای مقدّری برای باغ تو فرو بفرستد و این باغ به سرزمین لخت و همواری تبدیل شود.
«پس امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد و بر باغ تو آفتی از آسمان فرو فرستد، تا به تپه‌ای بی‌گیاه تبدیل گردد.»
امید است پروردگار من بدهدم بهتر از باغ تو و بفرستد بر آن آفتی از آسمان تا بامداد کند خشکزاری لغزنده‌


الكهف ٣٩ آیه ٤٠ الكهف ٤١
سوره : سوره الكهف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حُسْبَاناً»: مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی محسوب است و مراد از آن هر نوع بلا و عذاب مقدّر است. هلاک و نابودی. یا این که جمع (حُسْبَانَة) به معنی صاعِقَة است. «صَعیداً»: سرزمین. خاک روی زمین. «زَلَقاً»: مصدر است و در معنی اسم فاعل به کار رفته است، به معنی: صاف و صوف. لخت. لغزنده. گِل و لای.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- مرد مؤمن، با اظهار امیدبه پروردگار خویش، نعمتى برتر از بوستان ثروت مند مغرور را آرزو کرد. (فعسى ربّى أن یؤتین خیرًا من جنّتک)

۲- مؤمن، به آینده و پایانى بهتر از امکانات مادّى دنیاداران، امیدوار است. (فعسى ربّى أن یؤتین خیرًا) منظور مرد مؤمن از «عسى ربّى...» ممکن است انتظار ثواب آخرت باشد. ترک آرزوى اولاد بیشتر و نیز جمله «هنالک الولایة للّه» و عبارت «خیر عقباً» در آیه چهل و چهارم، این معنا را محتمل مى سازد.

۳- ربوبیّت پروردگار، مقتضى سلب نعمت از فخر فروشان و مشرکان دل بسته به دنیا واعطاى نعمتى افزون تر به موحدان است، (فعسى ربّى أن یؤتین خیرًا من جنّتک و یرسل علیها حسبانًا من السماء)

۴- خواست خداوند و نه استحقاق شحص، اساس برخوردارى انسان از نعمت هاى الهى است. (فعسى ربّى أن یؤتین خیرًا من جنّتک) واژه «عسى» نشان دهنده امیدوارى است و این اظهار امیدوارى، در قبال قاطعیت ثروت مند مغرور به شایستگى و استحقاق خویش است که گفت: «لئن رُددت إلى ربّى لأجدنّ خیراً».

۵- امکانات مادّى دنیا، ناپایدار و در معرض زوال و نابودى است. (فعسى ربّى أن ... یرسل علیها حسبانًا من السماء)

۶- تبدیل شدن بوستان هاى زیبا و حاصل خیز، به کویرى خشک و بى حاصل، با عذاب الهى، در نتیجه کفر و فخر و مباهات به دیگران، امرى ممکن است. (فعسى ربّى ... یرسل علیها حسبانًا من السماء فتصبح صعیدًا زلقًا) «صعید» یعنى، روى زمین و «زلق» یعنى، بدون گیاه.

۷- امکان زوال نعمت هاى مادّى، هشدارى به دنیاگرایان مغرور است. (یرسل علیها حسبانًا من السماء فتصبح صعیدًا زلقًا)

۸- نزول عذاب الهى، مبتنى بر محاسبه و سنجش است. (یرسل علیها حسبانًا من السماء) «حسبان» به معناى «حساب» و نیز به معناى «آتش و عذاب» آمده است. اگر به معناى حساب باشد، در آیه شریف، کنایه از عذاب است. استعمال کلمه «حسبان» در کنایه از عذاب، مى تواند به جهت سنجیده و دقیق بودن عذاب و تقدیر آن از جانب خداوند باشد.

۹- آرزوى سلب نعمت از کافرانى که بر مؤمنان فخرفروشى مى کنند، آرزویى شایسته و مطلوب است. (فعسى ربّى أن ... یرسل علیها حسبانًا)

۱۰- سرسبزى یا بى حاصلى زمین، به خواست خدا و اراده او است. (فعسى ربّى أن ... یرسل علیها حسبانًا)

موضوعات مرتبط

  • آرزو: آرزوى پسندیده ۹; آرزوى سلب نعمت از فخرفروشان ۹; آرزوى سلب نعمت از کافران ۹; آرزوى نعمت ۱
  • امیدوارى: امیدوارى به حُسن فرجام ۲
  • باغدار متکبر: امیدوارى همنشین باغدار متکبر ۱; قصه باغدار متکبر ۱
  • باغها: تبدیل باغها به بیابان ۶
  • تفاخر: آثار تفاخر ۶
  • خدا: آثار اراده خدا ۱۰; آثار ربوبیت خدا ۳; آثار مشیت خدا ۴، ۱۰; عذابهاى خدا ۶; قانونمندى عذابهاى خدا ۸
  • دنیاطلبان: هشدار به دنیاطلبان ۷
  • زمین: منشأ بى حاصلى زمین ۱۰; منشأ سرسبزى زمین ۱۰
  • فخرفروشان: محرومیت فخرفروشان ۳
  • کفر: آثار کفر ۶
  • مؤمنان: امیدوارى مؤمنان ۲
  • متکبران: هشدار به متکبران ۷
  • مشرکان: دنیاطلبى مشرکان ۳; محرومیت مشرکان ۳
  • موحدان: ازدیاد نعمت بر موحدان ۳
  • نعمت: امکان سلب نعمت ۶، ۷; محرومان از نعمت ۳; مشمولان نعمت ۳; ملاک نعمت ۴; ناپایدارى نعمت هاى دنیوى ۵

منابع