القصص ١٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

موسی در شهر ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‌ای (و در جستجوی اخبار)؛ ناگهان دید همان کسی که دیروز از او یاری طلبیده بود فریاد می‌زند و از او کمک می‌خواهد، موسی به او گفت: «تو آشکارا انسان (ماجراجو و) گمراهی هستی!»

|او در شهر، ترسان و نگران [از تعقيب، آن شب را] صبح كرد. ناگهان [ديد] همان كسى كه ديروز از وى استمداد كرده بود باز هم به فرياد از وى مدد مى‌خواهد. موسى به او گفت: به راستى كه تو آشكارا [ماجراجو و] گمراهى
صبحگاهان در شهر، بيمناك و در انتظار [حادثه‌اى‌] بود. ناگاه همان كسى كه ديروز از وى يارى خواسته بود [باز] با فرياد از او يارى خواست. موسى به او گفت: «به راستى كه تو آشكارا گمراهى.»
موسی (پس از کشته شدن قبطی و نجات سبطی) از توقف به شهر مصر بیمناک شد و مراقب دشمن بود، ناگاه همان کس که روز گذشته از او یاری جسته بود باز او را به داد خواهی خواند. موسی به او گفت: پیداست تو سخت گمراهی!
پس [موسی آن شب را] در آن شهر با حالت بیم و نگرانی صبح کرد، در حالی که [آثار و عواقب حادثه اتفاق افتاده را] انتظار می کشید؛ پس ناگهان دید آنکه دیروز از او یاری خواسته بود، دوباره وی را به فریادرسی می خواند، [موسی به او] گفت: همانا تو گمراهی آشکار هستی، [و گمراهیت از اینکه بدون قدرت و نیرو با فرعونیان به زد و خورد می پردازی، پیداست.]
ديگر روز در شهر ترسان و چشم بر راه حادثه مى‌گرديد. مردى كه ديروز از او مدد خواسته بود باز هم از او مدد خواست. موسى به او گفت: تو به آشكارا گمراه هستى.
سپس ترسان و نگران در شهر می‌گشت، ناگهان همان کسی که دیروز از او یاری خواسته بود، باز از او فریادرسی خواست موسی [برآشفت و] به او گفت تو واقعا ندانم‌کاری‌
پس در آن شهر ترسان و نگران و انديشناك- از اينكه خبر آشكار شود و او را بگيرند و بكشند- مى‌گشت كه ناگاه همان كه ديروز از او يارى خواسته بود باز هم از او فرياد خواست، موسى به او گفت: همانا تو آشكارا گمراهى- كه هر روز با كسى نزاع مى‌كنى-.
در شهر، ترسان و نگران، شب را به روز آورد، و ناگهان کسی که دیروز از موسی یاری و مدد خواسته بود، او را به فریاد خواند (چرا که با قبطی دیگری گلاویز شده بود و از عهده‌اش بر نمی‌آمد). موسی بدو گفت: حقاً تو گمراه آشکاری.
پس در شهر به حال بیم و هراس در انتظار (لطفی ربانی) بود، که ناگهان (دید) همان کس که دیروز از وی یاری خواسته بود (باز) فریادکنان از او یاری می‌خواهد. موسی بدو گفت: «همانا تو بی چون نادانِ بس مفسده‌جوی آشکارگری.»
پس بامداد کرد در شهر هراسانی چشم به راه ناگهان آنی که یاریش کرده بود دیروز به یاریش می‌طلبید گفت بدو موسی توئی همانا گمراهی آشکار


القصص ١٧ آیه ١٨ القصص ١٩
سوره : سوره القصص
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَتَرَقَّبُ»: خویشتن را می‌پائید، و مواظب مأموران بود. چشم به راه گرفتاری و مجازات خویش بود. جمله فعل و فاعل خبر دوم (أَصْبَحَ) یا حال ضمیر مستتر در (خَآئِفاً) است. برخی (أَصْبَحَ) را تامّ بشمار آورده‌اند و (خَآئِفاً) و (یَتَرَقَّبُ) را حال اوّل و دوم دانسته‌اند. «غَوِیٌّ»: گمراه و سرگشته.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - به هم ریختن آرامش موسى در پى کشته شدن مرد قبطى به دست وى (فوکزه موسى فقضى علیه ... فأصبح فى المدینة خا(۱)فًا یترقّب)

۲ - موسى(ع)، پس از حادثه قتل مرد قبطى به کاخ فرعون بازنگشت. (فأصبح فى المدینة)

۳ - درنگ موسى(ع) تا بامداد روز بعد در شهر، همراه با هراس و انتظار پیشامد حادثه اى ناگوار براى خویش (فأصبح فى المدینة خا(۲)فًا یترقّب) «ترقّب» (مصدر «یترقّب») معادل «انتظار» است; یعنى، «ینتظر وقوع المکروه به». مفعول «یترقّب» نیز حذف شده است.

۴ - برخورد مجدد موسى(ع) با فریاد کمک طلبى مرد اسرائیلى (همان که روز پیش از وى یارى خواسته بود) در بامداد روز بعد (فأصبح فى المدینة ... فإذا الذى استنصره بالأمس یستصرخه) «إستصراخ» (مصدر «یستصرخ») به معناى سردادن فریاد کمک خواهى است.

۵ - درگیرى دوباره مرد اسرائیلى با فردى دیگر از قبطیان در روز بعد (فإذا الذى استنصره بالأمس یستصرخه)

۶ - نزاع مجدد مرد اسرائیلى - آن هم با پیشامد حادثه روز پیش - امرى غیر مترقبه و دور از انتظار براى موسى(ع) (فإذا الذى استنصره بالأمس یستصرخه) مطلب یاد شده با توجه به آمدن «إذا»ى فجائیه به دست مى آید.

۷ - برانگیخته شدن خشم موسى(ع) با مشاهده مرد اسرائیلى در حال درگیرى مجدد با یکى دیگر از قبطیان (قال له موسى إنّک لغوىّ مبین)

۸ - پرخاش کردن موسى(ع) نسبت به مرد اسرائیلى (قال له موسى إنّک لغوىّ مبین)

۹ - برخورد و درگیرى با فرعونیان، راهى نادرست و برخلاف مصالح اسرائیلیان در دیدگاه موسى(ع) (قال له موسى إنّک لغوىّ مبین) «غوى» به کسى گفته مى شود که از راه درست و صواب منحرف شده باشد.

۱۰ - مرد اسرائیلى، عنصرى ماجراجو و مصلحت نیندیش در نگاه موسى(ع) (قال له موسى إنّک لغوىّ مبین)

موضوعات مرتبط

  • استمداد: استمداد از موسى(ع) ۴
  • بنى اسرائیل: استمداد بنى اسرائیلى ۴; غضب بر بنى اسرائیلى ۸; ماجراجویى بنى اسرائیلى ۱۰; مصالح بنى اسرائیل ۹
  • عمل: عمل ناپسند ۹
  • فرعون: ترک کاخ فرعون ۲
  • فرعونیان: آثار قتل فرعونى ۱، ۲; شگفتى نزاع فرعونى ۶; نزاع فرعونى ۵، ۷; نزاع با فرعونیان ۹
  • موسى(ع): بینش موسى(ع) ۹، ۱۰; ترس موسى(ع) ۳; عوامل سلب آرامش موسى(ع) ۱; عوامل غضب موسى(ع) ۷; غضب موسى(ع) ۸; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸; موسى(ع) در مصر ۳

منابع