الحجر ٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۰۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و گفتند: «ای کسی که «ذکر» [= قرآن‌] بر او نازل شده، مسلماً تو دیوانه‌ای!

و گفتند: اى كسى كه قرآن بر او نازل شده، تو به يقين ديوانه‌اى
و گفتند: «اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است، به يقين تو ديوانه‌اى.
و کافران گفتند: ای کسی که (مدعی آنی که) قرآن از جانب خدا بر تو نازل شده تو (به عقیده ما) محققا دیوانه‌ای.
و گفتند: ای کسی که قرآن بر او نازل شده! قطعاً تو دیوانه ای!
و گفتند: اى مردى كه قرآن بر تو نازل شده، حقا كه تو ديوانه‌اى.
و گفتند ای کسی که قرآن بر او نازل شده است، به یقین تو دیوانه‌ای‌
و گفتند: اى آن كسى كه قرآن بر او فرو آمده، همانا تو ديوانه‌اى
و (تمسخرکنان) می‌گویند: ای کسی که (گمان می‌بری از آسمان) قرآن بر تو نازل گشته است، تو حتماً دیوانه‌ای!
و گفتند: «ای کسی که قرآن بر او نازل شده است! همانا تو بی‌گمان دیوانه‌ای!»
و گفتند ای آنکه فرود آورده شده است بر او قرآن همانا توئی دیوانه‌


الحجر ٥ آیه ٦ الحجر ٧
سوره : سوره الحجر
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الذِّکْرُ»: مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی (مذکّر) است. یعنی: کتاب یادآور و اندرزگو که قرآن است (نگا: آل‌عمران / ، نحل / و ). «نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ»: مراد تمسخر و استهزاء است (نگا: منافقون / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خطاب استهزاگرانه و بى ادبانه کافران مکه به پیامبر(ص) به هنگام سخن گفتن با آن حضرت (و قالوا یأیها الذى نزّل علیه الذّکر) از اینکه کفار، در مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) به جاى خطاب مستقیم با اسم و عنوان، با عنوان موصول و غایب آن حضرت را صدا مى زدند و نیز از اینکه به او نسبتى مى دادند که خود آن را قبول نداشتند، حاکى از نکته فوق است.

۲- «ذکر بودن قرآن»، وصفى که کافران مکه با آن آشنا بودند. (و قالوا یأیها الذى نزّل علیه الذّکر)

۳- کافران مکه، پیامبر(ص) را به خاطر ادعاى نزول وحى بر خود، فردى مجنون و دیوانه مى دانستند. (و قالوا یأیها الذى نزّل علیه الذّکر إنک لمجنون) شواهد تاریخى گواهند که قبل از ادعاى نبوت پیامبر(ص) آنان چنین تهمتى را به آن حضرت نسبت نمى دادند، پس این تهمت به خاطر نکته یاد شده است.

۴- کافران مکه، نزول وحى بر پیامبر(ص) را، ادعایى بیش نمى دانستند. (قالوا یأیها الذى نزّل علیه الذّکر) ذکر نکردن منشأ نزول ذکر و مجهول آوردن فعل «نُزِّل» و نیز با استهزا بیان کردن آن، مى تواند به منظور یاد شده باشد.

۵- نزول وحى از جانب خداوند بر بشر، امرى غیر قابل قبول و به دور از عقل و خرد و در حد دیوانگى در بینش کافران مکه (قالوا یأیها الذى نزّل علیه الذّکر إنک لمجنون)

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳، ۴
  • ذکر ۲:
  • قرآن: نامهاى قرآن ۲
  • کافران مکه: استهزاهاى کافران مکه ۱; بینش کافران مکه ۴، ۵; بی ادبى کافران مکه ۱; تهمتهاى کافران مکه ۳; روش برخورد کافران مکه ۱، ۳; کافران مکه و قرآن ۲; کافران مکه و محمد(ص) ۱، ۳; کافران مکه و نبوت بشر ۵; کافران مکه و وحى ۴
  • محمد(ص): استهزاى محمد(ص) ۱; تهمت جنون به محمد(ص) ۳; وحى به محمد(ص) ۳، ۴

منابع