البقرة ١٠٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و آیا چنین نیست که هر بار آنها [=یهود] پیمانی (با خدا و پیامبر) بستند، جمعی آن را دور افکندند (و مخالفت کردند.) آری، بیشتر آنان ایمان نمی‌آورند.

آيا هر بار كه [يهود] پيمانى بستند، گروهى از ايشان آن را دور افكندند؟ آرى، بيشترشان ايمان نمى‌آورند
و مگر نه اين بود كه [يهود] هر گاه پيمانى بستند، گروهى از ايشان آن را دور افكندند؟ بلكه [حقيقت اين است كه‌] بيشترشان ايمان نمى‌آورند.
برای چه هر عهد و پیمان که بستند گروهی آن را می‌شکنند؟ (نه اینان) بلکه اکثر آنها اصلا ایمان نخواهند آورد.
آیا چنین نیست که هرگاه یهود پیمانی [با خدا و رسولانش] بستند، گروهی از آنان، آن را شکستند؟ [آنان نه فقط عهد شکنند] بلکه بیشترشان ایمان نمی آورند.
آيا هر بار كه با خدا پيمانى بستند گروهى از ايشان‌پيمان شكنى كردند؟ آرى بيشترشان ايمان نخواهند آورد.
چرا هر گاه پیمانی بستند گروهی از آنان آن را شکستند، آری بیشتر آنان ایمان ندارند
چرا هر گاه پيمانى بستند گروهيشان آن را شكستند و دور افكندند؟! بلكه بيشترشان ايمان ندارند.
(ایشان همان گونه که در امر عقیده و ایمان متزلزل می‌باشند، در عهدهائی که می‌بندند نیز متزلزل هستند) مگر هر بار که عهدی (با خدا و پیغمبر و مسلمانان) بستند، جمعی از آنان آن را نشکستند و دور نیفکندند؟ (و با آن مخالفت نورزیدند؟). این بدان سبب است که بیشتر آنان (به حرمت عهد و قداست پیمان) ایمان ندارند.
آیا و هر گاه (یهودیان) پیمانی محکم بستند، گروهی از ایشان آن را به دور افکندند؟ (آری چنان است) بلکه بیشترشان ایمان نمی‌آورند.
آیا هرگاه پیمانی بستند دور افکندش گروهی از ایشان بلکه بیشتر ایشان ایمان نیاورند


البقرة ٩٩ آیه ١٠٠ البقرة ١٠١
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَوَ»: حرف استفهام و برای تهدید است، و (وَ) حرف عطف است. در اینجا معطوفٌ علیه محذوف است و تقدیر چنین است: أَکَفَرُوا بِالآیاتِ الْبَیِّنَاتِ، وَ کُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْداً. برخی واو عطف را زائد دانسته‌اند. «نَبَذَ»، دور افکند. بهم زد.


تفسیر

نکات آیه

۱ - یهودیان، در طول تاریخ خویش عهدها و پیمانهایى را با خدا و پیامبران بسته بودند. (أو کلما عهدوا عهداً) جمله «کلما عاهدوا ...» (هرگاه عهدى مى بندند) دلالت بر عهدها و پیمانهاى متعدد دارد. قرینه هایى همانند «بل أکثرهم لایؤمنون» دلالت بر آن دارد که مراد از عهدهاى مطرح شده در آیه، عهدهایى است که یهود با خدا و پیامبران داشتند.

۲ - تاریخ یهود، آکنده از عهدشکنى و بى اعتنایى به پیمانهاى الهى است. (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم) «نبذ» به معناى انداختن و رها کردن است و در آیه شریفه کنایه از شکستن و نقض کردن مى باشد.

۳ - یهود، مورد توبیخ و سرزنش خداوند به جهت عهدشکنى و نقض پیمانهاى الهى (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم) استفهام در «أو کلما ...» انکار توبیخى است.

۴ - ضرورت پایبندى به عهدها و پیمانهاى الهى (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم) سرزنش و توبیخ خداوند از عهد شکنان، دلالت بر ضرورت و وجوب پایبندى به عهدها و پیمانها مى کند.

۵ - عهدها و پیمانهاى الهى در دیدگاه بسیارى از یهودیان، امرى بى مقدار و کم ارزش (نبذه فریق منهم) برداشت فوق بر اساس معنایى است که «راغب» در کلمه «نبذ» بیان کرده است. او در «المفردات» مى گوید: «نبذ» انداختن و دور افکندن چیزى است به خاطر کم ارزش شمردن آن.

۶ - مسؤولیت همه افراد یک ملت در برابر عهدشکنى گروهى از آنان* (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم) آیه شریفه، همه یهودیان را به خاطر عهدشکنى گروهى از ایشان ملامت کرده است و این بیانگر آن است که وظیفه شناسان باید با امر به معروف و نهى از منکر و ... دیگران را از عهد شکنى بازدارند و گر نه سزاوار ملامت هستند.

۷ - اکثریت یهود، حتى به پیامبران و کتابهاى آسمانى خویش ایمان ندارند. (بل اکثرهم لایؤمنون) متعلق ایمان - به قرینه آیات گذشته - پیامبران و کتابهاى آسمانى است. «بل» در جمله فوق براى ترقى است; یعنى، و بالاتر از پیمان شکنى این است که اکثر آنها اهل ایمان نیستند.

۸ - رواج عهدشکنى در میان یهود، نشانه فقدان ایمان در اکثریت آنان است. (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون)

۹ - فقدان ایمان، از علل پایبند نبودن آدمى به عهدها و پیمانهاى الهى است. (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون)

۱۰ - اکثر یهودیانى که به عهدهاى الهى وفا نکردند، به آن عهد و پیمانها، ایمان و اعتقاد نداشتند. (کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون) این برداشت بدان احتمال است که متعلق «یؤمنون» عهدها و پیمانها باشد; یعنى، اکثر عهدشکنان، آن عهد و پیمانها را به قلب و دل خویش نپذیرفته بودند اگر چه تظاهر به پذیرش آن مى کردند. گفتنى است که در برداشت فوق ضمیر در «أکثرهم» به «فریق» برگردانده شده است.

۱۱ - بسیارى از یهودیان به قرآن و پیامبر(ص)، ایمان نخواهند آورد. (بل اکثرهم لایؤمنون) برداشت فوق مبتنى بر این است که: متعلق «لایؤمنون»، به دلیل آیه قبل، قرآن و پیامبر اسلام باشد. مضارع بودن فعل «لایؤمنون» این احتمال را تأیید مى کند.

موضوعات مرتبط

  • خدا: سرزنشهاى خدا ۳
  • عهد: اهمیّت وفاى به عهد ۴; وفاى به عهد با خدا ۴
  • عهدشکنى: عوامل عهدشکنى ۹; عهدشکنى با خدا ۲، ۳، ۹; مبارزه با عهدشکنى ۶
  • قرآن: پیشگویى قرآن ۱۱
  • کفر: آثار کفر ۹; کفر به انبیا ۷; کفر به قرآن ۱۱; کفر به کتب آسمانى ۷; کفر به محمّد(ص) ۱۱
  • مسؤولیت: مسؤولیت همگانى ۶
  • یهود: تاریخ یهود ۱، ۲; سرزنش یهود ۳; عقیده اکثریت یهود ۱۰; عقیده یهود ۵; عهد یهود با انبیا ۱; عهد شکنى اکثریت یهود ۱۰; عهدشکنى یهود ۲، ۳، ۸; عهد یهود با خدا ۱، ۳; کفر اکثریت یهود ۷، ۸، ۱۰، ۱۱; کفر یهود ۷، ۱۱; نشانه هاى کفر یهود ۸; یهود و عهد خدا ۵

منابع