الإسراء ٤٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=آیا برگزیده است شما را پروردگار شما به پسران و بگرفته است از فرشتگان مادگانی همانا شما می‌گوئید سخنی گران را
|-|معزی=آیا برگزیده است شما را پروردگار شما به پسران و بگرفته است از فرشتگان مادگانی همانا شما می‌گوئید سخنی گران را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::40|٤٠]] | قبلی = الإسراء ٣٩ | بعدی = الإسراء ٤١  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::40|٤٠]] | قبلی = الإسراء ٣٩ | بعدی = الإسراء ٤١  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أَفَأَصْفَاکُمْ»: آیا شما را اختصاص داده است به؟ آیا خاصّ شما کرده است؟ «إِنَاثاً»: جمع أُنْثی، مراد دختران است (نگا: نحل / ، صافّات / و  طور / ). «قَوْلاً عَظِیماً»: سخنی بسیار زشت و بس بزرگ از نظر انحراف و قباحت و شناعتی که دارد.
«أَفَأَصْفَاکُمْ»: آیا شما را اختصاص داده است به؟ آیا خاصّ شما کرده است؟ «إِنَاثاً»: جمع أُنْثی، مراد دختران است (نگا: نحل / ، صافّات / و  طور / ). «قَوْلاً عَظِیماً»: سخنی بسیار زشت و بس بزرگ از نظر انحراف و قباحت و شناعتی که دارد.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۸


ترجمه

آیا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانی از فرشتگان برگزیده است؟! شما سخن بزرگ (و بسیار زشتی) می‌گویید!

|آيا پروردگارتان پسران را خاص شما كرده و خود از فرشتگان دخترانى اختيار نموده است؟ حقّا كه شما سخنى بس بزرگ بر زبان مى‌آوريد
آيا [پنداشتيد كه‌] پروردگارتان شما را به [داشتن‌] پسران اختصاص داده، و خود از فرشتگان دخترانى برگرفته است؟ حقاً كه شما سخنى بس بزرگ مى‌گوييد.
آیا خدا شما را به فرزندان پسر برگزیده و خود از فرشتگان دخترانی برگرفته است؟! این رأی و گفتار شما (مشرکان، افترایی عظیم و گناهی) بسیار بزرگ است.
[ای مشرکان!] آیا پروردگارتان [با ترجیح دادن شما بر خود] شما را به [دارا بودن] پسران، برگزیده و برای خود از فرشتگان، دخترانی برگرفته؟ یقیناً [از روی دروغ و اتهام] سخنی بزرگ [و ناروا] می گویید.
آيا پروردگارتان براى شما پسران برگزيد و خود فرشتگان را به دخترى اختيار كرد؟ حقا كه سخنى است بزرگ كه بر زبان مى‌آوريد.
آیا پروردگارت شما را به داشتن پسران برگزیده، و خود از میان فرشتگان، دخترانی برای خود پذیرفته است؟ شما سخنی بس بزرگ [و ناروا] می‌گویید
آيا پروردگارتان شما را به داشتن پسران ويژه ساخت و خود از فرشتگان دخترانى گرفت؟! هر آينه بزرگ‌سخنى مى‌گوييد!
(ای کسانی که می‌گوئید: فرشتگان دختران خدایند!) آیا پروردگارتان (شما را بر خود ترجیح داده و) پسران را ویژه‌ی شما کرده است (که به گمان شما نسل اعلی بشمارند) و از فرشتگان دخترانی را خاصّ خود کرده است (که به عقیده‌ی پوچ شما بی‌ارج و از نسل ادنی محسوبند؟). واقعاً شما سخن بسیار (بزرگ کفرآمیزی و بهتان) عظیمی بیان می‌دارید.
پس آیا (پنداشتید) که پروردگارتان شما را به (داشتن) پسران برگزیده، و (خود) از فرشتگان دخترانی بر گرفته؟! بی‌تردید شما قطعاً سخنی بس ناروا می‌گویید.
آیا برگزیده است شما را پروردگار شما به پسران و بگرفته است از فرشتگان مادگانی همانا شما می‌گوئید سخنی گران را


الإسراء ٣٩ آیه ٤٠ الإسراء ٤١
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَفَأَصْفَاکُمْ»: آیا شما را اختصاص داده است به؟ آیا خاصّ شما کرده است؟ «إِنَاثاً»: جمع أُنْثی، مراد دختران است (نگا: نحل / ، صافّات / و طور / ). «قَوْلاً عَظِیماً»: سخنی بسیار زشت و بس بزرگ از نظر انحراف و قباحت و شناعتی که دارد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- مشرکان بر این باور بودند که خداوند براى خود، دخترانى از ملائکه برگزیده است. (أفأصفکم ربّکم بالبنین و اتّخذ من الملئکة إنثًا)

۲- مشرکان بر این باور بودند که خداوند، به دختر و جنس زن، بیش از پسر و جنس مرد، علاقه داشته و ارزش مى نهد. (أفأصفکم ربّکم بالبنین و اتّخذ من الملئکة إنثًا) از اینکه مشرکان گفته اند: «خداوند براى خود دخترانى از جنس ملائکه انتخاب کرد» مى تواند به این معنا اشاره داشته باشد که آنان، مى پنداشتند خداوند، به خاطر تمایل و علاقه به جنس زن، چنین گزینشى کرده است.

۳- مشرکان مکه، معتقد بودند که ملائکه از جنس زن هستند. (و اتّخذ من الملئکة إنثًا)

۴- خداوند، برخلاف پندار واهى مشرکان، هیچ گاه براى آنان، پسر برنگزیده و براى خود دختر به فرزندى نگرفته است. (أفأصفکم ربّکم بالبنین و اتّخذ من الملئکة إنثًا) استفهام در آیه، انکارى و در مقام توبیخ و سرزنش مشرکان است و این، حکایت از نکته یاد شده مى کند.

۵- ربوبیت خداوند، در برگیرنده همه افراد حتى کسانى که معتقد به آن نیستند. (أفأصفکم ربّکم بالبنین) اضافه «ربّ» به ضمیر مخاطب «کم» - که منظور مشرکان هستند و ربوبیت خداوند را قبول نداشتند - مى تواند به منظور یاد شده باشد.

۶- مشرکان، به خاطر عقاید واهى درباره خدا و ملائکه، مورد سرزنش و ملامت قرار گرفتند. (أفأصفکم ربّکم بالبنین و اتّخذ من الملئکة إنثًا) استفهام در آیه، توبیخى است و دلالت بر سرزنش و ملامت مخاطبان (مشرکان) مى کند.

۷- مشرکان مکه، جنس مذکر را بسى ارزشمندتر و با اهمیت تر از زن مى دانستند. (أفأصفکم ربّکم بالبنین و اتّخذ من الملئکة إنثًا) از اینکه از واژه «إناث» (زنان) به جاى هر واژه دیگرى مثل «بنات» (دختران) براى بیان مقصود استفاده شده است، مى تواند به منظور اشاره به این واقعیت داشته باشد که مشرکان با ادعاى مؤنث بودن ملائکه در صدد عیب جویى از خدا بودند و چنین امرى، حکایت مى کند که آنان، ذهنیت منفى در باره زن داشته اند.

۸- مجادله قرآن با مشرکان، با بهره گیرى از باورهاى ایشان در رد عقاید شرک آلودشان (أفأصفکم ربّکم بالبنین و اتّخذ من الملئکة إنثًا)

۹- اعتقاد به وجود فرزند براى خداوند، نوعى شرک است. (و لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر ... أفأصفکم ربّکم بالبنین و اتّخذ من الملئکة إنثًا) طرح اعتقاد واهى مشرکان مبنى بر فرزند داشتن خداوند، پس از نهى از شرک، مى تواند براى بیان مصداقى از موارد شرک باشد.

۱۰- عقیده مشرکان به دختر داشتن خداوند در مقابل پسر داشتن خودشان، سخنى غیر قابل توجیه و بس بزرگ، ناروا و غیر منطقى است. (أفأصفکم ربّکم بالبنین و اتّخذ من الملئکة إنثًا إنکم لتقولون قولاً عظیمًا)

۱۱- عقیده به دختر داشتن خدا، اتهامى بس بزرگ و نارواست. (و اتّخذ من الملئکة أنثًا إنکم لتقولون قولاً عظیمًا)

۱۲- عقیده به انوثیت فرشتگان و دختر خدا دانستن آنان، سخن و اتهامى بس بزرگ و غیر قابل باور است. (و اتّخذ من الملئکة أنثًا إنکم لتقولون قولاً عظیمًا)

۱۳- عقیده به مطالبى که مستلزم ترجیح خلق بر خدا شود، بسى زشت و نارواست. (أفأصفکم ... إنکم لتقولون قولاً عظیمًا) مشرکان، با انتساب ملائکه به عنوان دختران خدا و پسردار بودن خود، قصد داشتند که خود را بر خداوند ترجیح دهند. خداوند، چنین اندیشه اى را نفى کرده و خلاف معرفى مى کند. چنین برخوردى حاکى است: هر چیزى که بر خداوند ترجیح داده شود، زشت و ناپسند است.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: صفات جلال ۴
  • خدا: تهمت به خدا ۱۱، ۱۲; خدا و دختر ۱، ۲، ۱۰، ۱۱; خدا و زن ۲; خدا و فرزند ۴، ۹; عمومیت ربوبیت خدا ۵; ویژگیهاى ربوبیت خدا ۵
  • شرک: موارد شرک ۹
  • عقیده: عقیده باطل ۱۳; عقیده به فرزنددارى خدا ۱، ۹، ۱۱
  • علایق: علاقه به زن ۲
  • قرآن: روش تعالیم قرآن ۸; شرک ستیزى قرآن ۸; مجادله قرآن۸
  • مجادله: روش مجادله ۸
  • مشرکان: سرزنش مشرکان ۶; عقیده باطل مشرکان ۱، ۲، ۴، ۶، ۱۰
  • مشرکان مکه: بینش مشرکان مکه ۷; پسردوستى مشرکان مکه ۷; عقیده مشرکان مکه ۳; مجادله بامشرکان مکه ۸
  • ملائکه: انوثت ملائکه ۱، ۳; تهمت به ملائکه ۱۲; جنس ملائکه ۳; ردّ انوثت ملائکه ۱۲
  • موجودات: ترجیح موجودات بر خدا ۱۳

منابع