الأعراف ١٨٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۵۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جائی که نمی‌دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.

و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، اندك اندك، از جايى كه خود نفهمند به دامشان مى‌كشيم
و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج، از جايى كه نمى‌دانند گريبانشان را خواهيم گرفت.
و آنان که آیات ما را تکذیب کردند به زودی آنها را به عذاب و هلاکت می‌افکنیم از جایی که فهم آن نکنند.
و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج ازجایی که نمی دانند [به ورطه سقوط و هلاکت می کشانیم تا عاقبت به عذاب دنیا و آخرت دچار شوند.]
و آنان را كه آيات ما را دروغ انگاشتند، از راهى كه خود نمى‌دانند به تدريج خوارشان مى‌سازيم.
و دروغ انگاران آیات خود را آهسته آهسته، به نحوی که درنیابند، فرو می‌گیریم‌
و كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند، اندك اندك از جايى كه ندانند [به كيفر خود] گرفتارشان خواهيم ساخت.
کسانی که آیات (قرآنی و نشانه‌های جهانی) ما را تکذیب می‌دارند، کم‌کم گرفتار و (به عذاب خود) دچارشان می‌سازیم، از راهی و به گونه‌ای که نمی‌دانند.
و کسانی که به وسیله‌ی آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند، به‌گونه‌ای که نمی‌دانند غفلت‌زده آنان را در ژرفای گمراهی می‌نهیم،
و آنان که دروغ پنداشتند آیتهای ما را زود است به استدراج (به آهستگی ناگهان) گیریمشان از آنجا که ندانند


الأعراف ١٨١ آیه ١٨٢ الأعراف ١٨٣
سوره : سوره الأعراف
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سَنَسْتَدْرِجُهُمْ»: درجه به درجه بالایشان می‌بریم و کم‌کم در پیله نعمت اسیر و گرفتارشان می‌سازیم. آهسته و آرام به سوی هلاک و عذابشان می کشانیم و می لغزانیم. «مِنْ حَیْثُ»: از راهی که. به گونه‌ای که.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ «182»

و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج، آنان را از جايى كه ندانند، گرفتار خواهيم كرد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ (182)

بعد از آن حامل معامله با كفار را در دنيا به نعمت استدراج بيان فرمايد:

وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و آن كسانى كه تكذيب كردند آيات ما را، يعنى كفار و مستهزئان، سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ‌: زود باشد كه اخذ كنيم ايشان را درجه درجه و مرتبه مرتبه به هلاكت نزديك نمائيم، از آنجا كه ندانند؛ به اين وجه كه هر چه گناه كنند، ما نعمت را بر آنها زياد كنيم، و آنها گمان نمايند كه اين نعمت، لطفى و مرحمتى است از حق تعالى، و در طغيان و عصيان و بطر افزوده، منهمك در بغى و غى، تا به يك بار عذاب به آنها نازل شود بى‌ظهور علامات، بلكه بى‌خبر، يك مرتبه آنها را فرا گيرد به عقاب.

تبصره: يكى از نعم الهى، نعمت استدراج است نسبت به عاصى و طاغى، كه در ظاهر نعمت، و در باطن نقمت است، مانند صحت و دولت و عزت ياغيان و طاغيان، كه آن را لطف و مرحمت در باره خود پنداشته، غافل از آنكه عاقبتى وخيم دارد، زيرا در حال انهماك يك مرتبه عذاب الهى وارد آيد. و احاديث نيز وارد شده از جمله:

1- در كافى علىّ بن ابراهيم قال سئل ابو عبد اللّه عليه السّلام عن الاستدراج، فقال: هو العبد يذنب الذّنب فيملى له و يجدّد له عنده النّعم فتلهيه عن الاستغفار من الذّنوب فهو مستدرج من حيث لا يعلم. «1» 2- عن سماعة بن مهران قال سئلت ابا عبد اللّه عن قول اللّه تعالى:

سنستدرجهم من حيث لا يعلمون، قال: هو العبد يذنب الذّنب فتجدّد له النّعمة معه تلهيه تلك النّعمة عن الاستغفار من ذلك الذّنب. «2» 3- قال ابو عبد اللّه عليه السّلام: انّ اللّه اذا اراد بعبد خيرا فاذنب ذنبا اتبعه‌


«1» اصول كافى، جلد دوّم، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 452، حديث دوّم (باب الاستدراج)

«2» همان مدرك، حديث سوّم.


جلد 4 صفحه 256

بنقمة و يذكّره الاستغفار و اذا اراد بعبد شرّا فاذنب ذنبا اتبعه بنعمة لينسيه الاستغفار و يتمادى بها و هو قول اللّه عزّ و جلّ: سنستدرجهم من حيث لا يعلمون بالنّعم عند المعاصى. «1» 1- در كافى على بن ابراهيم روايت كند كه: سؤال شد از حضرت صادق عليه السّلام از استدراج؟ فرمود: او بنده‌اى است گناه نمايد، پس بسيار و تازه شود نعمت با وجود معصيت، و مشغول كند او را از استغفار از گناه، پس او مستدرج است از آنجا آنكه نداند.

2- سماعه روايت كند كه: سؤال نمودم حضرت صادق عليه السّلام از فرمايش الهى: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ‌، فرمود: او بنده است گناه نمايد، پس تازه شود براى او نعمت، مشغول سازد او را از استغفار از گناه.

3- سفيان بن سمط، روايت كند كه آن حضرت فرمود: خداى تعالى هرگاه اراده فرمايد به بنده خير را، پس گناه نمايد عقب آن را نقمتى وارد، و متذكر كند او را به استغفار؛ و هر گاه اراده كند شرّ را نسبت به بنده، پس گناهى نمايد، او را نعمتى دهد تا فراموش كند استغفار را، و متمادى شود به معصيت و اين است فرمايش الهى: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ‌، زود باشد كه اخذ كنيم به نعمت، نزد معاصى؛ نعوذ باللّه من هذه العقوبة.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 182 تا 184

وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ (182) وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ (183) أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُبِينٌ (184)

ترجمه‌

و آنانكه تكذيب نمودند آيتهاى ما را زود است بتدريج مى‌اندازيم آنها را بهلاكت از آنجا كه نميدانند

و مهلت ميدهم مر ايشانرا همانا مكر من محكم است‌

آيا انديشه نمى‌كنند كه نيست در يارشان جنونى نيست او مگر بيم دهنده آشكار.

تفسير

استدراج طلب درجه است كه آن نردبان است خداوند تشبيه فرموده است حال كفار را بنردبان در آنكه شخص را بتدريج بمحل عالى يا سافل ميرساند و آنها را بكسانيكه از آن پائين مى‌آيند و خود را بقائد آنها از اين نردبان براى آنكه آنها را ناگهان بچاه اندازد و اين بآنستكه نعمت را بر آنها روز بروز افزوده ميفرمايد تا گمان كنند كه خداوند لطف مخصوصى بآنها دارد و بر معصيت خود بيفزايند و مستحق عذاب شديد شوند چون استحقاق اين سلوك را بعمل خودشان پيدا كرده‌اند و لازمه اين مهلت است در انتقام و اينكه كيد ناميده شده براى آنستكه ظاهر آن احسان و باطنش خذلان است است و محكم است كه كسى نمى‌تواند رهائى از آن پيدا كند و قمى ره فرموده استدراج‌


جلد 2 صفحه 498

تجديد نعم است در عقب معاصى و در كافى از امام صادق (ع) نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود بنده گناه ميكند پس نعمت او افزوده ميشود و مشغول ميكند آن نعمت او را از طلب مغفرت از آنگناه و نيز از آنحضرت روايت شده است كه چون خدا بخواهد براى بنده خير را و او گناه كند در عقب آن ميرساند باو بلائى را تا متذكر استغفار شود و وقتى بخواهد براى بنده شر را و او گناه كند در عقب آن ميرساند باو نعمتى را تا فراموش كند استغفار را و باقى بماند در گناه و اين مراد است از قول خداوند سنستدرجهم من حيث لا يعلمون يعنى بنعم بعد از معاصى و كفار مكه وقتى ميديدند پيغمبر (ص) را كه حاضر نشد بهيچ قيمتى دست از دعوت بردارد با آنكه آنها حاضر بودند كه تأمين نظر او را بهر قيمتى بخواهد بنمايند ميگفتند خالى از جنون نيست چنانچه وقتى آيات قرآن را ميشنيدند كه مانند آنرا نشنيده بودند ميگفتند شاعر است و وقتى معجزات را مشاهده ميكردند ميگفتند ساحر است و امثال اين مهملات لذا خداوند باين تقريب آنها را ردّ فرموده كه اين شخص همان رفيق شفيق و يار ديرين و محمد امين است كه در ميان شما مسلّم در عقل و خلق و دانش بود چه شد بمجرّد آنكه شما را بدين حق دعوت نمود و از عذاب خدا بيم داد نسبت جنون باو داديد معلوم است سخن شما از روى فكر و تعقّل نيست بلكه از باب تكبّر و عناد است و روايت شده است كه آنحضرت بكوه صفا بر آمد و اهل مكه را قبيله قبيله خواند و از عذاب خدا ترساند و آنها اين نسبت را بآنحضرت دادند و اين آيه نازل شد و در مجمع كيد را بعذاب تفسير نموده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَستَدرِجُهُم‌ مِن‌ حَيث‌ُ لا يَعلَمُون‌َ (182)

و كساني‌ ‌که‌ تكذيب‌ كردند بآيات‌ ‌ما ‌آنها‌ ‌را‌ ‌ما بزودي‌ درجه‌ درجه‌ ميبريم‌ ‌از‌ ‌آن‌ راهي‌ ‌که‌ نميدانند.

وَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآياتِنا مكذب‌ بآيات‌ الهي‌ كساني‌ هستند ‌که‌ انبياء ‌را‌ تكذيب‌ كردند و ‌آنها‌ ‌را‌ ساحر و مجنون‌ و كذاب‌ و مفتري‌ گفتند و معجزات‌ ‌را‌ سحر و جادو شمردند و قرآن‌ ‌را‌ اساطير الاولين‌ و رقّي‌ نام‌ نهادند و احكام‌ الهيه‌ ‌را‌ دور انداختند و نحو اينها نسبت‌ بمقدسات‌ ديني‌.

سَنَستَدرِجُهُم‌ سين‌ ‌براي‌ تراخي‌ نزديك‌ ‌است‌ ‌يعني‌ زود ‌باشد‌ و استدراج‌ ‌را‌ معاني‌ بسيار كردند ‌از‌ ماده‌ درج‌ و درجات‌ لكن‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ مقام‌ طبق‌ اخبار مرويه‌

جلد 8 - صفحه 41

‌از‌ كافي‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ آنكه‌ كفار و فساق‌ ‌هر‌ چه‌ ‌در‌ كفر و فسق‌ زياده‌روي‌ كنند خداوند نعمت‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ميافزايد ‌تا‌ آنكه‌ بكلي‌ ‌خدا‌ ‌را‌ فراموش‌ كنند و ‌خود‌ ‌را‌ نيك‌ پندارند و بنظر حقارت‌ بمؤمنين‌ نظر كنند مِن‌ حَيث‌ُ لا يَعلَمُون‌َ ‌که‌ ‌اينکه‌ افزودگي‌ نعم‌ عقوبت‌ و بلائي‌ ‌است‌ ‌که‌ باعث‌ ازدياد عذاب‌ ميشود ‌بر‌ ‌آنها‌ و بالعكس‌ مؤمن‌ ‌اگر‌ آلوده‌ بمعصيتي‌ شد فوري‌ دچار يك‌ بلاء ميشود ‌تا‌ متنبه‌ شود و استغفار كند و دست‌ ‌از‌ معاصي‌ بردارد و ‌بر‌ طبق‌ ‌اينکه‌ معني‌ شواهد بسيار ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ قرآن‌ داريم‌ يكي‌ كلمه‌ املي‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ‌بعد‌ ‌که‌ شرحش‌ بيايد و يكي‌ ‌آيه‌ شريفه‌ وَ لا يَحسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي‌ لَهُم‌ خَيرٌ لِأَنفُسِهِم‌ إِنَّما نُملِي‌ لَهُم‌ لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ مُهِين‌ٌ آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 172، شرحش‌ گذشت‌ و ديگر آيات‌ شريفه‌ وَ لَو لا أَن‌ يَكُون‌َ النّاس‌ُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلنا لِمَن‌ يَكفُرُ بِالرَّحمن‌ِ لِبُيُوتِهِم‌ سُقُفاً مِن‌ فِضَّةٍ وَ مَعارِج‌َ عَلَيها يَظهَرُون‌َ وَ لِبُيُوتِهِم‌ أَبواباً وَ سُرُراً عَلَيها يَتَّكِؤُن‌َ وَ زُخرُفاً وَ إِن‌ كُل‌ُّ ذلِك‌َ لَمّا مَتاع‌ُ الحَياةِ الدُّنيا وَ الآخِرَةُ عِندَ رَبِّك‌َ لِلمُتَّقِين‌َ زخرف‌ ‌آيه‌ 32‌-‌ 34 و ‌غير‌ اينها

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 182)- مجازات استدراج: در این آیه و آیه بعد یکی از مجازاتهای الهی که به صورت یک سنّت در باره بسیاری از گنهکاران سرکش اجرا می‌شود، بیان شده و آن «عذاب استدراج» است.

استدراج در دو مورد از قرآن مجید آمده است. یکی در آیه مورد بحث و دیگری در آیه 44 سوره قلم و هر دو مورد در باره انکار کنندگان آیات الهی است.

خداوند در این آیه می‌فرماید: «آنها که آیات ما را تکذیب و انکار کردند تدریجا، مرحله به مرحله، از راهی که نمی‌دانند، در دام مجازات گرفتارشان می‌کنیم» و زندگی آنها را درهم می‌پیچیم (وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ).

نکات آیه

۱- خداوند تکذیب کنندگان آیاتش را بتدریج به ورطه هاى سقوط مى کشاند تا شایسته دوزخ شوند. (و الذین کذبوا بایتنا سنستدرجهم من حیث لایعلمون) «استدرجه إلى کذا» یعنى او را بتدریج و گام به گام به چیزى نزدیک کرد. متعلق «سنستدرجهم»، به دلیل آیه ۱۷۹، جهنم است ; یعنى تکذیب کنندگان را بتدریج به جهنم نزدیک مى کنیم.

۲- خداوند با عواملى خام کننده و خالى از هشدار (رفاهها و آسایشها ... ) تکذیب کنندگان آیات را به سیر در راه سقوط وامى دارد. (سنستدرجهم من حیث لایعلمون)

۳- سیرکنندگان راه سقوط، ناآگاه به فریبندگى عوامل سقوط خویش (سنستدرجهم من حیث لایعلمون)

روایات و احادیث

۴- سماعة بن مهران قال: سألت أبا عبداللّه(ع) عن قول اللّه عز و جل: «سنستدرجهم من حیث لایعملون» قال: هو العبد یذنب الذنب فتجدد له النعمة معه تلهیه تلک النعمة عن الاستغفار من ذلک الذنب.[۱] سماعة بن مهران گوید: از امام صادق(ع) درباره آیه «سنستدرجهم ... » سؤال کردم، فرمود: مراد از استدراج در آیه، آن است که بنده خدا گناهى مرتکب شود و در پى آن، نعمت جدیدى به او عطا گردد که وى را مشغول کرده و از استغفار از آن گناه، بازدارد.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: آسایش مکذبان آیات خدا ۲ ; رفاه مکذبان آیات خدا ۲ ; کیفر مکذبان آیات خدا ۱، ۲
  • انحطاط: جهل به عوامل انحطاط ۳ ; عوامل انحطاط ۱، ۲
  • جهنم: موجبات جهنم ۱
  • خدا: افعال خدا ۱، ۲ ; سنتهاى خدا ۱، ۲
  • سنت: استدراج ۱، ۲

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۴۵۲، ح ۳ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۰۶- ، ح ۳۸۸.