نتایج جستجو

جوانى است. کعب‌ (۲ بار) كُعُوب و كِعابَة بزرگ شدن و برآمدن پستان دختر است (قاموس) كاعِب دختر نارپستان جمع آن كَواعِبَ است. [نباء:33-31]. براى پرهيزكاران نجات

را براى وقف فرزندش در مسیر بندگى و عبادت خدا نشان مى دهد. مريم‌ (۳۴ بار) دختر عمران، مادر عيسى «عليه السلام»، زنی كه قران به پاكى او شهادت داده است، نامش

‌که‌ ‌هر‌ دو پسر تارخ‌ بودند دو دختر خاله‌ ‌خود‌ ‌را‌ ازدواج‌ كردند ولي‌ هاران‌ يك‌ پسر آورد ‌که‌ لوط ‌باشد‌ و يك‌ دختر ‌که‌ ساره‌ ‌باشد‌ ‌از‌ خاله‌ ابراهيم‌

آیات شامل این کلمه بنو (۱۶۴ بار) دختر. بنت وابنة هر دو به معنى دختر است مثل [تحريم:12] جمع آن بنات است نظير [طور:39]. 1- [انعام:100-101]. اين آيه از چند

من خبر دهيد آيا براى شماست پسر و براى خدا است دختر؟!! آن وقت اين قسمت ظالمانه است كه پسر را به خود و دختر را به خدا نسبت مى‏دهيد. اينها جز نامهائى نيستند

آيه زيد بن حارثه پسر خوانده رسول خدا صلى اللّه عليه و اله و سلم است. حضرت دختر عمّه حويش زينب را بر او تزويج كرد ولى نتوانستند الفت بكنند سرانجام زيد او

ديگرى دارى؟ گفت مگر دختر زادگانم فرزندان من نيستند؟ ذكوان فرست را مغتنم شمرده گفت: چگونه پسران دختر پيغمبر پسران او نيستند ولى فرزندان دختر تو فرزند تواند؟

آيات فوق و آيه 67 غافر آمده است. در نهايه گفته: طفل به معنى بچه است بر پسر و دختر و جمع اطلاق مى‏شود. ثم کم من بلغ ل خرج شدد او الذين حکم اذا رجل لم ظهر علم

است كه با تو به دنيا آمده و بيشتر در مؤنث به كار مى‏رود گويند اين دختر، ترب فلان دختر است در صورتى كه همسال باشند. و در مادّه «تأم» آمده: توأم از تمام حيوان

معنى كرده است در قاموس گفته ابوالجلال كنيه زبير بن عمر و وامّ الجلال كنيه دختر عبداللّه بن كليب آمده . به هر حال اگر معناى جلال بالاترين عظمت و شأن باشد

این کلمه ذکر (۲۹۲ بار) (بر وزن فرس) نر. مقابل ماده [آل عمران:36]. پسر مثل دختر نيست (راجع به نذر زن عمران) [حجرات:13]، [ليل:3]. موضوع نر و مادگى كه در (زوج)

ابْنَتَيْها وَ لا صَنَمَىْ بَنى عَمْرٍو اَزُورُ در اين شعر براى عزى و دو دختر ياد شده گفتيم كه: ظاهراً همان لات و مناة هستند متن آيه در «مناة» ببينيد.

آنكه مناكحه آن حلال باشد مانند دختر عمو و دختر دائى. «1» وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً: و هست پروردگار تو توانا بر آفريدن پسر و دختر و مرد و زن كه متقابلانند از

مى‏رشت آنگاه مى‏گفت: آنچه رشته‏اند پنبه كنند و اين عادت او بود و نامش ريطه دختر عمروبن كعب بود و به وى سفيه مكه گفتندى. چنانكه از كلبى نقل شده و به قولى

بدكاره نبود. ای خواهر هارون، تو را نه پدری ناصالح بود و نه مادری بدکار (پس تو دختر بکر از کجا فرزند یافتی). ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت بدکاره

موسى : بيرون شدن از مصر به سوى مدين وملاقات با شعيب (عليه السلام ) و ازدواج با دختر او ((مدين )) كدام شهر بوده است ؟ موسى (عليه السلام ) در اعمال خود مراقبت

ميفرمايد ياد كن وقتى را كه موسى عليه السّلام از مدين مراجعت مينمود با عيال خود دختر حضرت شعيب و عازم مصر بودند و راه را گم كرده در تاريكى و هواى سرد بهمراهان

است. خدا می‌داند که هر زنی (در شکم خود) چه چیز حمل می‌کند (و بار او پسر یا دختر است، و وضع جسمانی و روحانی، و کیفیّت و کمیّت استعدادها و نیروهای بالقوّه

مبدّل بآتش افروخته گردد و وقتى كه افراد انسان با مناسب خود جفت شود و وقتى كه دختر زنده بگور شده مورد پرسش گردد كه بچه گناه كشته شده است‌ و وقتى كه نامه‌هاى

مبدّل بآتش افروخته گردد و وقتى كه افراد انسان با مناسب خود جفت شود و وقتى كه دختر زنده بگور شده مورد پرسش گردد كه بچه گناه كشته شده است‌ و وقتى كه نامه‌هاى