نتایج جستجو

روزه: روزه کفاره ۱، ۳ ظهار: آمیزش در ظهار ۴; احکام ظهار ۱، ۴; بى اعتنایى به کفاره ظهار ۱۳; پرداخت کفاره ظهار ۶; تکذیب کفاره ظهار ۱۰; کفاره ظهار ۱، ۳، ۴،

به معناى حلال کردن است و یا به تعبیر دیگر کارى که گره قسم را بگشاید یعنى «کفاره» است. حلل‌ (۵۱ بار) اللّه وَ أَيْمَانِکُم لَکُم فَرَض قَد مَوْلاَکُم رَحِيم

کس مانع کیفر دیدن خطاکاران شود. ۱۵- بلاها و مشکلات دنیوى (مالى و جانى)، کفاره گناهان آدمى و از جمله عوامل نابود کننده اعمال زشت اوست. (لیس بامانیکم و لا

مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ). در واقع شخص مخیر در میان این سه کفاره (روزه- صدقه- ذبح گوسفند) می‌باشد. 5- سپس می‌افزاید: «و هنگامی که (از بیماری

طاقت فرساست، طعام دادن به یک نیازمند [به جای هر روز] کفاره آن است. و هر که به خواست خودش افزون بر کفاره واجب، بر طعام نیازمند بیفزاید، برایش بهتر است و روزه

یا رسول اللّه، فرمود: برو، همین نماز کفاره رفتار بدى بود که انجام داده اى. عمر بن الخطاب گفت: یا رسول اللّه این کفاره مخصوص ابوالیسر است یا از براى همه ما

را قبول كند و سوگند نخورد و اگر كسى سوگندى خورد و آن را شكست بايد كفّاره بدهد و كفّاره آن طبق آيه 89 مائده اطعام ده نفر فقير يا لباس ده نفر و يا يك بنده

این سخن را می‌گوید حق ندارد با همسرش نزدیکی کند تا این که کفاره لازم را بپردازد، و اگر کفاره نداد و به سراغ همسر خود نیز نیامد همسر می‌تواند با توسل به

امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم: «وعده مؤمن به برادرش نوعی نذر است، هر چند کفاره ندارد، و هر کس تخلف وعده کند با خدا مخالفت کرده، و خویش را در معرض خشم او

به این ترتیب یکی از فلسفه‌های حوادث دردناک و مشکلات زندگی مجازات الهی و کفاره گناهان است. در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه السّلام نقل شده که فرمود: «بلاها

اهل ايمان و يا بعضى از آنها را بلائى از بين ببرد براى آنها هلاكت نيست بلكه كفّاره گناه و يا ترفيع مقام است د: [ذاريات:1-6]. قسم به پاشندگان پاشيدن بخصوصى

كرده‏اند و گويند هر كه به صليب و كفاره گناهان بودن عيسى ايمان نداشته باشد اهل آتش است. *** ناگفته نماند: موضوع فداء و كفاره گناهان بودن عيسى «عليه‏السلام»

مراد زارعان و كشاورزان است. كَفَّارة: مراد از كفاره آن است كه گناه را به احسن وجه مى‏پوشاند و جبران مى‏كند [مائده:89]. آن كفاره سوگندهاى شماست چون قسم خورديد

مُتَتَابِعَيْن أَيّام اللّه رَقَبَة تَحْرِير الْحَج ذٰلِک خَبِير إِذَا فِي تَوْبَة کَفّارَة تَعْمَلُون أَو قَبْل الْهَدْي مُؤْمِنَة بِمَا أَيْمَانِکُم أَن اسْتَيْسَر

آزاد نمودن يك بنده براى كفاره آن گناه و حلّيّت آن زن ثانيا بر آنان پيش از آنكه دستشان بهم برسد و مقاربت نمايند اين حكم كفّاره كه بر مسلمانان فرض شد موجب

چپ مى‏گردانديم. يمين به معنى قسم و پيمان نيز آيد مثل [مائده:89]. آن است كفاره سوگندهاى شما آنگاه كه قسم خورديد. [توبه:12]. و اگر پيمانهايشان را پس از بستن

دنیǠرفتند اگر تمام روی زمین پر از طلا باشد و آن را به عنوان «فدیه» (و کفاره اعمال زشت خویش) بپردازند هرگز از آنها پذیرفته نخواهد شد» (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا

يَعْمَل نَفْسَه تَوْبَة بِمَا لِلسّمْع ذٰلِک يُجْز يُهَاجِر کَثِيرا مَقَاعِد کَفّارَة قَبْل وَلِيّا يَظْلِم إِذَا يَکْسِب اسْتَيْسَر إِثْما أَيْمَانِکُم إِلَى

يُنْفِق أَجْر ثَقُلَت بِخَيْر الْحُزْن مَرِضْت يُخْلِفُه لِلْإِسْلاَم ثُم عَن کَفّارَة يَشْفِين مُلاَق رَسُولُه وُجِد الْمَنْفُوش يَظْلِمُون فَلا شُرَکَائِهِم

هُدًى قَتَل ذٰلِکُم حُرُم أَنْزَلْنَا أَنْفَقُوا يَأْذَن إِلَيْک عَلِيم کَفّارَة فِيهَا نَمْنَعْکُم قَلِيلا أَسْلَمُوا لَه يَعْلَمُون أَنْتُم التّوْرَاة

نوعاً بدون قصد در محاورات جارى است اين هر چند مكروه است ولى حكمى از قبيل كفّاره ندارد، تعقيد يمين آن است كه از روى قصد و ايجاد تكليف باشد مثل آنكه بگويد:

چپ مى‏گردانديم. يمين به معنى قسم و پيمان نيز آيد مثل [مائده:89]. آن است كفاره سوگندهاى شما آنگاه كه قسم خورديد. [توبه:12]. و اگر پيمانهايشان را پس از بستن

(مجمع) يعنى خدا باز كردن سوگندها را براى شما معيّن كرده است گويند مراد از آن كفّاره قسم است . وَ لِي عُقْدَة أَمْرِي مِن يَفْقَهُوا لِسَانِي يَسّر صَدْرِي قَوْلِي

تَكفُرُون‌َ كفر بمعني‌ ستر ‌است‌ ‌در‌ باب‌ كفّارات‌ كفّاره قتل‌ كفّاره صوم‌ كفّاره نذر و عهد و قسم‌ كفّاره ظهار ستر ميكند عقوبت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بشرط توبه‌ ‌در‌

نوعاً بدون قصد در محاورات جارى است اين هر چند مكروه است ولى حكمى از قبيل كفّاره ندارد، تعقيد يمين آن است كه از روى قصد و ايجاد تكليف باشد مثل آنكه بگويد:

عَلَيْهِم يَتَرَبّصْن الْحَج ارْتَبْتُم اللاّئِي کُنْتُم الّذِين تُکَلّم کَفّارَة تَمَتّعُوا لَنَتّخِذَن وَعْد لَکُم مُنْبَثّا يَکُون الْمُطَلّقَات رَمْزا

‌از‌ گناهان‌ بسيار بزرگ‌ و خلف‌ ‌آن‌ كفاره‌ دارد و اختلاف‌ ‌است‌ ‌در‌ اينكه‌ كفاره‌ عهد مثل‌ جلد 12 - صفحه 178 كفاره‌ نذر ‌است‌ چنانچه‌ مشهور گفتند و خالي‌

خود) به کشتن یکدیگر تیغ برکشید، این برای شما در پیشگاه آفریدگارتان بهترین (کفّاره عمل) است. آن گاه از شما در گذشت که او بسیار توبه‌پذیر و مهربان است. و [یاد

كه در اثر مرض يا ناراحتى سرش پيش از قربانى سر مى‏تراشد كه در آن صورت در كفاره دادن يكى از سه چيز مخيراست. *** مَنْسَك (بروزن معبد) هم مصدر ميمى آيد به

سوگند خورده، حلالى را بر خود حرام كند، سوگندش از طريق پرداخت كفّاره شكسته مى‌شود و ميزان اين كفّاره در آيه 89 سوره مائده آمده است: «فَكَفَّارَتُهُ إِطْعامُ

اوسط در آيه به معنى وسط است چنانكه در مصباح و اقرب الموارد گفته است. يعنى كفاره قسم اطعام ده مسكين است از متوسط آنچه به خانواده خود مى‏خورانيد. يا لباس ده

است و ابهامى ندارد. موضوع صليب در نصارى و اينكه دار رفتن عيسى عليه السلام كفّاره گناهان است از بيخ باطل و ساختگى است و انشاءاللّه در «عيسى» بررسى خواهد شد

تا بطاعت خدا برگردد. [بقره:226]. اگر ايلاء كنندگان به زنانشان برگشتند و كفاره دادند خدا آمرزنده و مهربان است. [نحل:48]. سايه‏هاى آن از راست و چپ در حال

است و ابهامى ندارد. موضوع صليب در نصارى و اينكه دار رفتن عيسى عليه السلام كفّاره گناهان است از بيخ باطل و ساختگى است و انشاءاللّه در «عيسى» بررسى خواهد شد

صحّت و قبول كفّاره گناه كارهاى بد است و آثار سوء آنها را از نفس انسانى زائل و بر طرف مينمايد و در حديث نبوى مشهور است كه همانا نماز تا نماز كفّاره ما بين آندو

صحّت و قبول كفّاره گناه كارهاى بد است و آثار سوء آنها را از نفس انسانى زائل و بر طرف مينمايد و در حديث نبوى مشهور است كه همانا نماز تا نماز كفّاره ما بين آندو

نکردن به عهد و قسم در صورت استثناى موارد عذر و ناتوانى ، پیامدى (عقوبت ، کفاره و ...) نخواهد داشت. (لتأتنّنى به إلاّ أن یحاط بکم ... قال الله على ما نقول

صحّت و قبول كفّاره گناه كارهاى بد است و آثار سوء آنها را از نفس انسانى زائل و بر طرف مينمايد و در حديث نبوى مشهور است كه همانا نماز تا نماز كفّاره ما بين آندو

امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وعده مؤمن ببرادر دينى خود نذرى است كه كفّاره ندارد پس كسيكه خلف كند با خدا خلف نموده و در معرض بغض شديد الهى خود را قرار

الكاذِبِين‌َ عنكبوت‌ آيه 1 و 2 و ‌من‌ جمله‌ ‌از‌ حكم‌ كفاره گناهان‌ ‌است‌ ‌حتي‌ گفتند: تب‌ يك‌ شب‌ كفاره گناه‌ يك‌ سال‌ ‌است‌، و ‌من‌ جمله‌ ارتفاع‌ درجه‌ ‌است‌،

نزد رسول خدا صلى الله عليه و اله آمد و گفت يا رسول الله اى كاش كفاره هاى ما مانند كفاره هاى بنى‌اسرائيل مى بود. پيامبر فرمود: آنچه كه به شما بخشيده شده

صحّت و قبول كفّاره گناه كارهاى بد است و آثار سوء آنها را از نفس انسانى زائل و بر طرف مينمايد و در حديث نبوى مشهور است كه همانا نماز تا نماز كفّاره ما بين آندو

بنى‌اسرائيل گناهى مرتكب مي‌شدند. فرداى آن روز كفاره آن بر در سراى آنان نوشته مي‌شد و با اين كيفيت كفاره گناهان خود را مي‌دادند و پاك مى شدند. معلوم مي‌شود

تمام زمين و منزل خود را صرف فقرا كنم. حضرت فرمود: ثلثى از مال تصدق نما تا كفاره گناهان تو شود. «1» قولى ديگر- مراد امانت دين خدا يعنى اسلام كه به امانت به

هيچ كلامى در آن نيست؛ و اگر رجوع به حاكم شرع نمايد، زوج را امر نمايد به كفاره و عود. و اگر از رجوع امتناع كند، او را چهار ماه مهلت دهد. و بعد او را الزام

عهدهم‌ بايد راجح‌ ‌باشد‌ مثل‌ نذر و ‌اگر‌ تخلف‌ كرد كفاره‌ دارد بعضي‌ گفتند كفاره‌ نذر و بعضي‌ كفاره‌ قسم‌ و احوط اول‌ ‌است‌ و همچنين‌ واجب‌ ‌است‌ عهد ‌با‌

مَعْدُودَات حُسُوما يَرْجُون ثَمَانِيَة مَعْلُومَات نَحِسَات أَرْبَعَة سَوَاء کَفّارَة صَرْصَرا لِنُذِيقَهُم لِيَجْزِي فَتَرَى کَانُوا رَمْزا دَارِکُم وَعْد لِلسّائِلِين

455 سه آيه را از آخر اين سوره در وقت برخاستن از مجلس خود بخواند و ظاهرا كفّاره سيّئاتى كه احيانا از او در آن مجلس صادر شده باشد هم خواهد بود و از امام

‌در‌ ترك‌ صوم‌، قضا و كفاره‌ ‌در‌ مخالفت‌ نذر و عهد و يمين‌ كفاره‌ ‌در‌ قتل‌ نفس‌، جلد 17 - صفحه 79 تمكين‌ ‌از‌ قصاص‌ و ديه‌ و كفاره ‌در‌ ظلم‌ ترضيه‌ طرف‌،

باز دارد، لكن براى صلاح حال بندگان و امتحان ايشان به صبر و ثبات بر آن، يا كفاره گناهان آنها وارد سازد. بنابراين مؤمنين چون دانستند كه اين مصيبت و بليه به