نتایج جستجو

امور امر خدا است و مؤثرى در وجود جز او نيست و هر سير و سلوكى بايد باو منتهى شود هو الاوّل و الآخر و الظّاهر و الباطن و هو بكلّ شى‌ء عليم و باين معانى تقريبا

الهى و استهزاء به قرآن، و ايضا دلالت دارد بر وجوب انكار كفر با قدرت بر آن و زوال عذر، و بر آنكه هر كه ترك انكار نمايد، با قدرت، مخطى و آثم است، و جايز

دين و مجاهد در راه حق باش و قمّى ره فرموده كه آنحضرت در اين حال چنان خشمگين شد كه الواح تورية را انداخت و ريش و سر برادر را گرفت و بجانب خود كشيد و كلام

جائر، كهنه شدن حق است بتمامه و زنده شدن باطل بتمامه، و اظهار ظلم و جور و فساد و ابطال كتب و قتل انبياء و هدم مساجد و تبديل سنت و شرايع الهى است، لذا حرام گرديد

فدیه و عوضی بپردازد (و در برابر آن طلاق بگیرد). اینها حدود و مرزهای (احکام شرعی) الهی است و از آنها تجاوز نکنید، و هرکس از حدود و مرزهای (اوامر و نواهی)

بلكه وزر و وبال و حساب آن با اهل خوض است‌ وَ لكِنْ ذِكْرى‌: و لكن بر مؤمنان است كه پند دهند آنها را پند دادنى و مانع شوند از خوض و ساير قبايح و يا اظهار

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ذكر شده بود و بيانش شرم‌آور بود و چون مطلب را پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بحفصه فرمود و گفته‌اند ميخواست او را

آورده و هجرت كردند و با اموال و جان‌هايشان در راه خدا جهاد كردند، و آنان كه (مجاهدان و مهاجران را) پناه داده و يارى كردند، آنان دوستدار و حامى و هم‌پيمان

باشد مهم نيست ، مهم اين است كه او يك دانشمند الهى بود، و مشمول رحمت خاص پروردگار، و مامور به باطن و نظام تكوينى جهان ، و آگاه از پاره اى از اسرار، و از يك

مردم تعليم كنند، و از طريق استدلال و انذار و بشارت و موعظه و اندرز در دلها نفوذ دهند. ۲ - «خشيت » به معنى ترس تواءم با تعظيم و احترام است ، و از همين رو با

دشمنان خدا و پيغمبر و دين و قرآن. وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ: و بسوى حكم خدا و جزاى الهى است بازگشت همه خلايق، و تمام بندگان را بر وفق اعمال و به عدل پاداش

آفريدن آسمانها و زمين مهمّ‌تر است از آفريدن مردم ولى بيشتر مردم نميدانند و مساوى نيستند كور و بينا و كسانيكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته و نه بدكار اندكى

جاهل و کوردل ، از نظر شخصیت و سرنوشت برابر و هم سان نیستند. (و ما یستوى الأعمى و البصیر) ۲ - علم و روشن بینى، از فضایل و ارزش هاى انسانى و الهى (و ما یستوى

آفريدن آسمانها و زمين مهمّ‌تر است از آفريدن مردم ولى بيشتر مردم نميدانند و مساوى نيستند كور و بينا و كسانيكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته و نه بدكار اندكى

شده و آگاه باشيد كه مملوك و مخلوق حق است هر موجودى كه در آسمانها و زمين وجود دارد و خالق آنها اطلاع كامل بر ضمائر و سرائر آنها دارد از نفاق و وفاق و تجافى

‌از‌ آتش‌ ‌است‌، و بواسطه‌ روزه‌ بنده‌ داخل‌ بهشت‌ ميگردد، و خواب‌ روزه‌دار عبادت‌ و سكوتش‌ تسبيح‌ و عملش‌ مقبول‌ و دعائش‌ مستجاب‌ ‌است‌ و ملائكه‌ ‌براي‌

آنچه ذكر شد اقرب و اظهر است و فائده اين جمله‌ها و قسم تأكيد مطالب آتيه و تعظيم ملائكه و بيان ترتيب نزول خيرات و حكمت بعثت انبياء است و آنچه قسم براى آن

بزحمت و هلاكت دچار ميشديد ولى خدا محبّت ايمان و اعتقاد بخدا و پيغمبر و امام را در دلهاى بعضى از شما راه و جلوه داد و مكروه و ناخوش داشت نزد شما كفر و دروغ

زكوات‌ و اخماس‌ و مظالم‌ عباد و ارحام‌ و مضطرين‌ و حفظ نفس‌ محترمه‌ و حفظ دين‌ و نذور و كفارات‌ و ساير واجبات‌ ماليه‌ و صدقات‌ مندوبه‌ و صله ارحام‌ و دستگيري‌

مهيّا و آماده فرموده و از هر موجودى دو صنف از يك نوع يا دو نوع از يك جنس خلق فرموده مانند نور و ظلمت و روز و شب و آفتاب و ماه و جن و انس و نر و ماده و سرد

‌از‌ دعاء و ‌بعد‌ ‌از‌ دعا و ‌از‌ روي‌ قلب‌ و توجّه‌ نه‌ فقط سر زباني‌ و ‌با‌ حال‌ بكاء و خضوع‌ و خشوع‌ و توبه‌ و استغفار و توسّل‌ بائمّه‌ اطهار و تحت‌ بقاع‌

از بتهای برونی و درونی، خود خواهیها، هوی و هوسها، شهوتها، پول و مقام و جاه و جلال و زن و فرزند سر تعظیم فرود نیاورند، هیچ گونه نابسامانی در جوامع انسانی

زكوات‌ و اخماس‌ و مظالم‌ عباد و ارحام‌ و مضطرين‌ و حفظ نفس‌ محترمه‌ و حفظ دين‌ و نذور و كفارات‌ و ساير واجبات‌ ماليه‌ و صدقات‌ مندوبه‌ و صله ارحام‌ و دستگيري‌

‌در‌ مساجد و مشاهد مشرّفه‌ ‌با‌ خشوع‌ و خضوع‌ و توجّه‌ ‌به‌ معاني‌ ‌آنها‌ و لبس‌ بهترين‌ لباس‌ و زينت‌ و ‌با‌ اذان‌ و اقامه‌ و طول‌ ركوع‌ و سجود و تعقيبات‌

داشته باشد و گفته شده كه اصل آن معونه است و الف عوض‌هاء محذوف ميباشد و قمّى ره فرموده مانند چراغ و آتش و خمير و امثال اينها كه مورد احتياج مردم است و در روايات

زكوات‌ و اخماس‌ و مظالم‌ عباد و ارحام‌ و مضطرين‌ و حفظ نفس‌ محترمه‌ و حفظ دين‌ و نذور و كفارات‌ و ساير واجبات‌ ماليه‌ و صدقات‌ مندوبه‌ و صله ارحام‌ و دستگيري‌

نميرود آنچه‌ ميگويد و آنچه‌ ميكند حق‌ ‌است‌ و صدق‌ ‌است‌ و عين‌ صلاح‌ و رشد ‌است‌ ‌از‌ روي‌ سفاهت‌ و جهالت‌ و بي‌ شعوري‌ و بي‌ادراكي‌ نيست‌ و ‌بر‌ خلاف‌ حق‌

است در ظاهر و حضرت ختمى مرتبت داراى قوّت و قدرت و عقل سليم و رأى ثابت مستقيم است پس مستولى و جلد 5 صفحه 84 مستقرّ و مستقيم شد با آنكه در افق و جانب اعلاى

است در ظاهر و حضرت ختمى مرتبت داراى قوّت و قدرت و عقل سليم و رأى ثابت مستقيم است پس مستولى و جلد 5 صفحه 84 مستقرّ و مستقيم شد با آنكه در افق و جانب اعلاى

نميرود آنچه‌ ميگويد و آنچه‌ ميكند حق‌ ‌است‌ و صدق‌ ‌است‌ و عين‌ صلاح‌ و رشد ‌است‌ ‌از‌ روي‌ سفاهت‌ و جهالت‌ و بي‌ شعوري‌ و بي‌ادراكي‌ نيست‌ و ‌بر‌ خلاف‌ حق‌

داشته باشد و گفته شده كه اصل آن معونه است و الف عوض‌هاء محذوف ميباشد و قمّى ره فرموده مانند چراغ و آتش و خمير و امثال اينها كه مورد احتياج مردم است و در روايات

مستدلّانه و آگاهانه، و به گونه‌ی بس زیبا و گیرا و پیدا، و بر ما هدایت و ضلال و حساب و کتاب و سزا و جزا است.) بی‌گمان پروردگارت آگاه‌تر (از همگان) به حال کسانی

ملكيت‌ و ماليت‌ و معلوميت‌ عوضين‌ وكيل‌ و وزن‌ ‌در‌ مكيل‌ و موزون‌ و قبض‌ ‌در‌ صرف‌ و ‌سلّم‌ و بلوغ‌ و عقل‌ متعاقدين‌ و شرائط عقد ‌از‌ ايجاب‌ و قبول‌ و ترتيب‌

الهام مى گيرند، و سه پيامبر بزرگ الهى موسى (عليه السلام ) و عيسى (عليه السلام ) و محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دودمان او هستند، و اين دليل صدق پيشگوئى

بزحمت و هلاكت دچار ميشديد ولى خدا محبّت ايمان و اعتقاد بخدا و پيغمبر و امام را در دلهاى بعضى از شما راه و جلوه داد و مكروه و ناخوش داشت نزد شما كفر و دروغ

خواست و تصميم او - امور مختلفى است كه از اهم آنها همنشين و دوست و معاشر است ، چرا كه انسان خواه و ناخواه تاثير پذير است ، و بخش ‍ مهمى از افكار و صفات اخلاقى