نتایج جستجو

أجمَعِين». و مراد از پيروى شيطان، اطاعت او در هر دستورى است، كه به وسيلۀ وسوسه و تزوير مى دهد، به طورى كه گمراهى او، در نفسِ پيرو ثابت شود، و در دلش رسوخ

سوره زخرف ). ه‍ - راه شـكـسـتـن غـرور - يـك انـسـان آزاده هـنـگـامـى كـه وسـوسـه هـاى غـرور بـخـاطـر مـال و مـقـام در اعـمـاق دلش جـوانـه مـى زنـد بـايد

هر حال و در هر شرايط، پرده هاى غفلت و بيخبرى را از قلب خود كنار مى زنند، وسوسه ها و همزات شياطين را دور مى سازند و اگر لغزشى از آنان سر زده ، فورا در مقام

سبحوه بكرة و اصيلا) آرى چون عوامل غفلت در زندگى مادى بسيار فراوان و تيرهاى وسوسه شياطين از هر سو به طرف انسان پرتاب مى گردد براى مبارزه با آن راهى جز «ذكر

از شما دور سازد (ليطهركم به و يذهب عنكم رجز الشيطان ) اين پليدى ممكن است وسوسه هاى شيطانى بوده و ممكن است پليدى جسمانى بر اثر جنابت بعضى در آن شب و يا هر

گذشته بيشتر به يهود اشاره مى كرد و گاهى به نصارى . به هر حال «يهود» با ايجاد وسوسه در مساءله تغيير قبله كوشش داشتند كه مسلمانان به سمت بيت المقدس نماز بخوانند

سبحان، آن را به صورت الهام و خطور قلبى به قلب ايشان راه مى دهد، همان طور كه وسوسه هاى شيطان وارد قلب مى شود». بعضى ديگر گفته اند: «مراد، فرشتگان موكّل بر ابرهايند

سرنوشتى جز اين ندارند كه تفسير نمونه جلد ۲۳ صفحه ۴۶۲ در بست در اختيار شيطان و وسوسه هاى او قرار مى گيرند، و خدا را به كلى فراموش مى كنند، نه تنها منحرف مى شوند

آن را مى رسد، گروهى از اصحاب ترسان شدند (و مى گفتند هيچ كس از ما خالى از وسوسه هاى باطنى و خطورات قلبى نيست و همين معنى را خدمت رسول خدا (صلى الله عليه

ماءور كند، تا ماءمور آنچه را او خواسته انجام دهد و امر از شيطان عبارتست از وسوسه او و اينكه آنچه را از انسان ميخواهد، بوسيله اخطار آن به قلب آدمى و جلوه دادن

همچنين خلوت با اجنبيه (يعنى بودن مرد و زن نامحرم در يك مكان خالى و تنها) عامل وسوسه انگيز ديگرى است . تفسير نمونه جلد ۱۲ صفحه ۱۰۳ بالاخره ترك ازدواج براى جوانان

نزديك اين درخت مشويد، كه در آنصورت از ستمكاران خواهيد شد، پس شيطان آندو را وسوسه كرد، تا بلكه بتواند عيبهائى از ايشان كه پوشيده بود آشكار سازد، و لذا گفت:

آن باز دارند. ولى چنانكه ميدانيم و تاريخ اسلام گواه آن است هيچيك از اين وسوسه هاى شيطانى موثر نيفتاد، و سرانجام مردم فوج فوج وارد اين آئين پاك شدند. تفسير

نه از شنيدن سخنان ديگران وحشت دارند، نه تسليم بيقيد و شرط مى شوند و نه هر وسوسه را مى پذيرند. اسلام به كسانى بشارت مى دهد كه گفتارها را مى شنوند و خوبترين

اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و پايان گرفتن سلسله انبياء به وسيله او وسوسه كرده اند به كلى از معنى اين واژه بى اطلاع بوده اند، و يا خود را به بى اطلاعى

كفر و بى دينى نيز به همين مناسبت است . منظور از « الحاد در آيات خدا» ايجاد وسوسه در دلائل توحيد و معاد است كه در آيات قبل با عنوان و من آياته بيان شد، و يا

چنين كسى اميدش اميد صادق نيست ، بلكه آرزوئى است كاذب و نقشه خطرناكى است از وسوسه هاى شيطان ، (( فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لا يشرك بعباده

طرفدارانش منتشر ميشود، حال يا مستقيما بآنان وحى مى كند، و يا آنكه بوسيله وسوسه در آنها نفوذ مى كند، و اين دو جور نسبت در لسان اخبار بسيار است . و ظاهر حديث

شيطان ها، متعرّض بندگان مخلَص خدا بشوند، اما نمى توانند ايشان را تحت تأثير وسوسه خود قراردهند، و چنين متعرّضى را نمى توان «قرين» نام نهاد. «يَقُولُ ءَإنّكَ

صادق (عليه السلام ) هم همين نكته را در پاسخ شخصى كه نزد وى از ابتلاى به وسوسه و كثرت شبهات شكايت كرد اساس كلام قرار داده و به آن تكيه كرد و فرمود: آيا

را محاسبه كرده و مطابق آن جزا مى دهد، نگران شدند و گفتند: هيچ يك از ما از وسوسه ها و خطورات قلبى خالى نيست . اين آيه مى گويد: «خداوند هيچ كس را جز به اندازه

ثمَّ لا تجِدُ لَك عَلَيْنَا نَصِيراً(۷۵) ترجمه : ۷۳ - نزديك بود آنها (با وسوسه هاى خود) تو را از آنچه وحى كرده ايم بفريبند، تا غير آنرا به ما نسبت دهى ،

نبوده كه شيطان در آن هيچ مداخله اى نداشته باشد، چون شيطان همان طور كه از راه وسوسه آدمى را به گناه و نافرمانى خدا وا مى دارد، همچنين او را به هر كار مخالف صواب

آنانرا دعوت مى كند كه به سراغ «احسن » يعنى كلمه توحيد و نفى شرك بروند و مراقب وسوسه هاى شيطان باشند، و به اين ترتيب هدف از بيان اين آيات بعد از ذكر دلائل توحيد

بنابراين مراد از علم يا همان علم يقينى است كه بعد از بر طرف شدن خاطرات و وسوسه هاى نفسانى از قلب در آن پديد مى آيد، و يا فهميدن اين معنا است كه آيا عيسى

بخدمت‌ ‌او‌ ‌را‌ نداري‌ مگر بتأييد و ياري‌ ‌او‌، و قلب‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ وسوسه‌هاي‌ شيطان‌ و مكر و فريبهاي‌ ‌او‌ فرار ده‌، ‌پس‌ 1‌-‌ جامع‌ السعادات‌ جلد