مريم ١٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود؛ و جبّار (و متکّبر) و عصیانگر نبود!

|و با پدر و مادر خود نيكرفتار بود و سركش و عصيانگر نبود
و با پدر و مادر خود نيك‌رفتار بود و زورگويى نافرمان نبود.
و هم در حق پدر و مادر خود بسیار نیکوکار بود و هرگز به احدی ستم نکرد و معصیت خدا را مرتکب نگردید.
و به پدر و مادرش نیکوکار بود و سرکش و نافرمان نبود.
به پدر و مادر نيكى مى‌كرد و جبار و گردنكش نبود.
و در حق پدر و مادرش نیکوکار بود و زورگوی سرکش نبود
و به پدر و مادر خويش نيكوكار بود و گردنكش و نافرمان نبود.
و او نسبت به پدر و مادرش نیک رفتار و نیکوکار بود و زورگو و سرکش نبود.
و با پدر و مادر خود نیک‌رفتار بود و زورگویی نافرمان نبود.
و نکوکاری به پدر و مادر خویش و نبود گردنکشی نابفرمان‌


مريم ١٣ آیه ١٤ مريم ١٥
سوره : سوره مريم
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَرّاً»: بسیار نیکوکار و نیک رفتار. عطف است بر (تَقِیّاً). «جَبّاراً»: زورگو. متکبّری که خویشتن را بالاتر از آن بداند که حق را بپذیرد و بدان اقرار کند. «عَصِیّاً»: طغیانگر و سرکش.


تفسیر

نکات آیه

۱- یحیى(ع) نسبت به پدر و مادرش بسیار نیکوکار بود. (و برًّا بولدیه) «برّاً» عطف بر «تقیّاً» در آیه قبل است و با کلمه «بارّ» به یک معنا است جز این که «بَرّ» مبالغه دارد و «برّالوالدین» احسان و نیکى گسترده به آنها است (مفردات راغب).

۲- نیکى و احسان به پدر و مادر، داراى ارزش والا، نزد خداوند (و برًّا بولدیه)

۳- احسان به پدر و مادر، از نمودهاى بارز تقوا و لازمه آن (و کان تقیًّا . و برًّا بولدیه)

۴- نیکى به پدر و مادر، زمینه ساز رشد و تکامل معنوى انسان * (و زکوة ... و برًّا بولدیه) همان گونه که «و کان تقیّاً» تعلیل براى «و حناناً من لدنّا و زکاة» بود، «برّا بوالدیه» نیز که عطف بر «کان» مى باشد، همان موقعیت را دارد.

۵- حضرت یحیى(ع)، شخصیتى مبرّا از گردن فرازى، بزرگ نمایى، سلطه جویى ناحق و اعراض از حاجات مردم (و لم یکن جبّارًا عصیًّا) «جبّار» صیغه مبالغه و به معناى گردن فرازى است که براى دیگران برخود حقى قائل نیست (لسان العرب) و به معناى «سلطه جو» و «کسى که به دروغ مدعى درجه اى از کمال باشد» نیز آمده است (مفردات راغب). «عصىّ» صیغه مبالغه است و به قرینه «برّاً» و «جبّاراً» که در رابطه با مردم است، مراد از «عصىّ» نیز سرپیچى از برآوردن حاجات مردم و تواضع نداشتن در برابر آنها است. به کاربردن صیغه مبالغه در کلامِ منفى، براى مبالغه در نفى است.

۶- حضرت یحیى(ع) علاوه بر نیکى به پدر و مادر هیچ گاه چیزى بر آنان تحمیل نکرد و از فرمان آنها، سربرنتافت. (و برًّا بولدیه و لم یکن جبّارًا عصیًّا) چون جملات پیشن در باره حضرت یحیى(ع)، مهر و شفقت را مطرح کرد و از بین صفات بارز او به نیکى در حق پدر و مادر اشاره نمود; محتمل است نفى جباریت و عصیان نیز متعلق به «والدیه» باشد. بنابراین مى توان گفت حضرت یحیى در نهایت خضوع در برابر پدر و مادر و اطاعت از فرمان آنها بود.

۷- حضرت یحیى(ع)، مبرّا از گناه در برابر خدا * (و لم یکن ... عصیًّا) مى توان گفت جمله «و لم یکن ... عصیّاً» بر نفى مطلق سرپیچى و عصیان (رد حاجت هاى مردم، معصیت پروردگار) دلالت دارد.

۸- یحیى(ع)، فردى وظیفه شناس و مسؤولیت پذیر در قبال خدا، والدین و جامعه (و کان تقیًّا . و برًّا بولدیه و لم یکن جبّارًا عصیًّا) «تقیّاً» نشانِ رابطه یحیى(ع) با خدا و «برّاً بوالدیه»، با پدر و مادر و «لم یکن جبّاراً عصیّاً»، با مردم و جامعه است.

۹- استکبار، سلطه جویى و سرکشى، مانع رشد و تکامل انسان است. (و ءاتینه ... زکوة و کان ... و لم یکن جبّارًا عصیًّا) جمله «لم یکن...» عطف است بر جمله «کان...» در آیه قبل و بیانگر علتى دیگر براى «آتیناه الحکم ... و زکاة».

۱۰- گردن فرازى و سلطه جویى، زمینه ساز عصیان و گناه است. (و لم یکن جبّارًا عصیًّا)

۱۱- حضرت یحیى(ع)، فرزند دلخواه زکریا(ع) و داراى اخلاق و رفتارى رضایت بخش (و کان تقیًّا . و برًّا بولدیه و لم یکن جبّارًا عصیًّا) برشمردن ویژگى هاى یحیى پس از بیان دعاهاى زکریا که در آن آمده بود: «واجعله ربّ رضیّاً»، مى تواند گویاى مطابقت اوصاف یحیى، با خواسته زکریا باشد.

موضوعات مرتبط

  • ارزشها ۲:
  • استکبار: آثار استکبار ۹
  • تقوا: نشانه هاى تقوا ۳
  • تکامل: زمینه تکامل ۴; موانع تکامل ۹
  • تکبر: آثار تکبر ۱۰
  • زکریا(ع): خواسته هاى زکریا(ع) ۱۱; پسر زکریا(ع) ۱۱
  • سلطه طلبى: آثار سلطه طلبى ۹، ۱۰
  • عصیان: آثار عصیان ۹; زمینه عصیان ۱۰
  • گناه: زمینه گناه ۱۰
  • والدین: آثار نیکى به والدین ۴; ارزش نیکى به والدین ۲; نیکى به والدین ۱، ۳، ۶
  • یحیى(ع): اخلاق یحیى(ع) ۱۱; تنزیه یحیى(ع) ۵، ۷; رضایت از یحیى(ع) ۱۱; عصمت یحیى(ع) ۷; عمل به تکلیف یحیى(ع) ۸; فضایل یحیى(ع) ۱، ۵، ۶، ۸، ۱۱; مسؤولیت پذیرى یحیى(ع) ۸; مقامات یحیى(ع) ۷; نیکى یحیى(ع) ۱، ۶; یحیى(ع) و تحمیل بر والدین ۶; یحیى(ع) و سلطه طلبى ۵; یحیى(ع) و گناه ۷

منابع