غافر ٦٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۱۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

او کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند؛ و هنگامی که کاری را مقرّر کند، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش!» بی‌درنگ موجود می‌شود!

|اوست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند، و چون به كارى حكم كند، تنها به آن مى‌گويد: باش، پس مى‌شود
او همان كسى است كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند، و چون به كارى حكم كند، همين قدر به آن مى‌گويد: «باش.» بى‌درنگ موجود مى‌شود.
اوست خدایی که (خلائق را) زنده می‌کند و می‌میراند و چون به خلقت چیزی حکم نافذ و مشیّت کاملش تعلّق گیرد به محض اینکه گوید: موجود باش، بی‌درنگ موجود می‌شود.
اوست که زنده می کند و می میراند، و چون پدید آمدن چیزی را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش. پس بی درنگ موجود می شود.
اوست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند. و چون اراده چيزى كند مى‌گويدش: موجود شو. پس موجود مى‌شود.
او کسی است که زنده می‌دارد و می‌میراند و چون امری را اراده کند، فقط به آن می‌گوید موجود شو، و بی‌درنگ موجود می‌شود
اوست آن كه زنده كند و بميراند، و چون كارى را [خواهد و] حكم كند، همانا آن را گويد: باش، پس مى‌باشد.
او کسی است که زندگی می‌بخشد و می‌میراند، و هنگامی که خواست کاری انجام پذیرد، تنها بدو می‌گوید: باش. پس می‌شود.
او همان کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند. پس چون به چیزی حکم کند، همین قدر به آن می‌گوید: «شو‌» ، پس (بی‌درنگ) می‌شود.
او است آنکه زنده کند و بمیراند و گاهی که بگذراند کاری را جز این نیست که بگویدش بشو پس می‌شود


غافر ٦٧ آیه ٦٨ غافر ٦٩
سوره : سوره غافر
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَضَی أَمْراً ...»: (نگا: بقره / آل‌عمران / ، مریم / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - تنها خداوند، حیات بخش موجودات است. (هو الذى یحیى)

۲ - حیات و مرگ موجودات تنها به دست خداوند است. (هو الذى یحیى و یمیت)

۳ - خداوند، بر پدید آوردن هر آنچه تقدیر کرده، توانا است. (فإذا قضى أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون)

۴ - خداوند، هر چیزى را تقدیر کند با گفتن «باش و به هستى درآ» آن را پدید مى آورد. (فإذا قضى أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون)

۵ - خداوند، در آفرینش پدیده ها از هرگونه ابزار و وسایل و کمک و هم فکرى، بى نیاز است. (فإذا قضى أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون) قصر در «فإنّما یقول له ...» قصر اضافى است و در مقابل عقیده منکران معاد ادا شده است; زیرا آنان تجدید حیات انسان ها را، امرى غیر ممکن مى دانستند. آنها بر این تصور بودند که جمع کردن اجزاى پوسیده و پراکنده بدن بشر و دمیدن حیات به آن، امرى است که نیاز به ابزار و کمک و هم فکرى دیگران و صرف وقت دارد و خداوند از چنین کارى ناتوان است.

۶ - آفرینش همه چیز براى خداوند، امرى سهل و آسان است. (فإذا قضى أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون) برداشت یاد شده، از آن جا است که آفرینش هر چیزى به صرف تقدیر و اراده آن و بى هیچ ابزار و کمکى، بیانگر این حقیقت است که براى خداوند متعال، آفریدن هر چیزى سهل و آسان مى باشد.

۷ - آفرینش مجدد انسان ها براى خداوند، بسیار سهل و آسان است. (إنّ الساعة لأتیة لاریب فیها ... هو الذى یحیى و یمیت فإذا قضى أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون) برداشت یاد شده، از آن جا است که آیه شریفه در ردیف آیاتى قرار گرفته که درصدد اثبات معاد و حیات مجدد انسان ها است.

۸ - اتحاد و هم سانى قضا و تقدیر خداوند، با قول و فعل او (فإذا قضى أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون)

۹ - خداوند، داراى قدرت مطلق است. (فإذا قضى أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون)

موضوعات مرتبط

  • انسان: تجدید حیات انسان ها ۷
  • حیات: منشأ حیات ۱، ۲
  • خدا: اختصاصات خدا ۱; بى نیازى خدا ۵; حیات بخشى خدا ۱; خالقیت خدا ۳، ۴، ۶، ۷; قدرت خدا ۳، ۴، ۹; مقدرات خدا ۳، ۴; نقش خدا ۱، ۲; ویژگیهاى خالقیت خدا ۵; هماهنگى سخن و فعل خدا ۸
  • قضاوقدر: ۸
  • مرگ: منشأ مرگ ۲
  • معاد: سهولت معاد ۷
  • موجودات: سهولت خلقت موجودات ۶

منابع