الانسان ٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!

ما راه را به او نشان داديم، يا سپاسگزار است [مى‌پذيرد] و يا كفران [مى‌كند]
ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!
ما به حقیقت راه (حق و باطل) را به او نمودیم حال خواهد (هدایت پذیرد و) شکر (این نعمت) گوید و خواهد (آن نعمت را) کفران کند.
ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس.
راه را به او نشان داده‌ايم. يا سپاسگزار باشد يا ناسپاس.
ما او را به راه آورده‌ایم، چه سپاسگزار باشد، چه ناسپاس‌
ما راه را به او بنموديم، يا سپاسگزار باشد و يا ناسپاس.
ما راه را بدو نموده‌ایم، چه او سپاسگزار باشد یا بسیار ناسپاس.
ما همانا راه را به او نشان دادیم، خواه سپاسگزار باشد یا بسی ناسپاس!
همانا رهبریش کردیم راه را یا سپاسگزار و یا ناسپاس‌


الانسان ٢ آیه ٣ الانسان ٤
سوره : سوره الانسان
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ»: خدا راه را به انسانها نشان داده است. خرد را بدو بخشیده است، و کتاب هستی را در مقابل دیدگانش باز کرده است، و پیغمبرانی برای او روانه نموده است، و بالاخره راه خوب و راه بد را بدو نشان داده است (نگا: بلد / ). این، انسان است که به اختیار و انتخاب خود راه سعادت یا راه شقاوت می‌پوید و بهشت یا دوزخ را می‌جوید (نگا: فصّلت / ). «شَاکِراً»: حال ضمیر (ه) است. برخی هم احتمال می‌دهند که خبر (یَکُونُ) محذوفی بوده و تقدیر چنین است: إمَّا یَکُونُ شَاکِراً وَ إمَّا یَکُونُ کَفُوراً.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، راه درست را به بشر نشان داده است. (إنّا هدینه السبیل)

۲ - انسان ها در برابر هدایت الهى دو دسته اند: سپاس گزار و هدایت یافته و یا ناسپاس و هدایت ناپذیر. (إمّا شاکرًا و إمّا کفورًا)

۳ - انسان، موجودى است مختار و با اراده. (إمّا شاکرًا و إمّا کفورًا)

۴ - انسان، موجودى است مکلف و مسؤول. (إمّا شاکرًا و إمّا کفورًا) نشان دادن راه درست و آن گاه تهدید کردن به دوزخ و یا بشارت دادن به بهشت - که در آیات بعد آمده - گویاى مطلب یاد شده است.

۵ - خداوند، حجّت را بر انسان ها تمام کرده و هیچ عذرى براى آنان باقى نگذاشته است. (إنّا هدینه السبیل إمّا شاکرًا و إمّا کفورًا)

۶ - قدرت شنوایى و بینایى، دو ابزار لازم براى هدایت (فجعلنه سمیعًا بصیرًا . إنّا هدینه السبیل)

۷ - همه انسان ها، داراى توانایى هاى لازم براى شناخت راه درست اند. (إنّا هدینه السبیل إمّا شاکرًا و إمّا کفورًا)

۸ - هدایت، نعمتى بزرگ و شایسته سپاس گزارى است. (إنّا هدینه السبیل إمّا شاکرًا) از این که در آیه شریفه، به مؤمن هدایت یافته، «شاکر» گفته شده است، استفاده مى شود که هدایت نعمتى در خور سپاس گزارى است.

۹ - پیمودن راه دین، شکر نعمت خداوند و انحراف از آن، ناسپاسى او است. (إنّا هدینه السبیل إمّا شاکرًا و إمّا کفورًا)

۱۰ - زندگى انسان ها، هدفمند و داراى غایت و مقصد نهایى است. (إنّا هدینه السبیل) برداشت یاد شده با توجه به این حقیقت است که هر راهى، مقصود و غایتى دارد و نشان دادن راه، بدون نشان دادن غایت و مقصود نهایى ممکن نیست.

۱۱ - انسان هاى شاکر، اندک اند و انسان هاى ناسپاس بسیار. (إمّا شاکرًا و إمّا کفورًا) طبق باور برخى از مفسران، آمدن «شاکر» به صورت اسم فاعل و «کفوراً» به صورت صیغه مبالغه، مى تواند گویاى این حقیقت باشد که انسان هایى که به صورت کامل سپاس گزار نعمت هدایت باشند، در اقلیت بوده و افراد ناسپاس بسیاراند.

۱۲ - انسان در این جهان، همچون رونده اى گم کرده راه و دین راهى است درست، و دینداران مردمى راه یافته اند. (إنّا هدینه السبیل إمّا شاکرًا و إمّا کفورًا)

روایات و احادیث

۱۳ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه «...إنّا هدیناه السبیل إمّا شاکراً و إمّا کفوراً» قال: عرّفناه فإمّا آخذ، و إمّا تارک...;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند «...إنّا هدیناه السبیل إمّا شاکراً و إمّا کفوراً» روایت شده که فرمود: [معناى آیه این است که] ما راه [سعادت] را به انسان نشان دادیم، یا آن را انتخاب مى کند و یا ترک مى کند (اختیار انتخاب با او است)».

۱۴ - «عن جابر بن عبداللّه قال رسول اللّه(ص): کل مولود یولد على الفطرة حتّى یعبر عنه لسانه، فإذا عبر عنه لسانه إمّا شاکراً و إمّا کفوراً...;[۲] از جابربن عبداللّه [انصارى] روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: هر نوزادى بر فطرت [توحید ]متولد مى شود، تا زمانى که زبان او بتواند افکار و عقاید او را تعبیر و ابراز کند. در این هنگام یا شاکر است [و پذیراى توحید] یا ناسپاس است [و پذیراى کفر]».

موضوعات مرتبط

  • انسان: اتمام حجت بر انسان ها ۵; اختیار انسان ۳، ۱۳; اراده انسان۳; اقسام انسان ها ۲; تکلیف انسان ۴; مسؤولیت انسان ۴; ویژگیهاى انسان ۳، ۴ ، ۷; هدایت انسان ها ۱
  • ایمان: زمینه ایمان ۱۴
  • بینایى: نقش بینایى ۶
  • تشبیهات قرآن: تشبیه انسان ۱۲; تشبیه به گمشده ۱۲; تشبیه به مهتدین ۱۲; تشبیه دینداران ۱۲
  • توحید: فطریت توحید ۱۴
  • خدا: اتمام حجت خدا ۵; نعمتهاى خدا ۸; هدایتگرى خدا ۱، ۱۳
  • دین: گمراهى از دین ۹; نقش دین ۱۲
  • دیندارى: آثار دیندارى ۹
  • زندگى: هدفدارى زندگى ۱۰
  • شاکران :۲، ۱۴ کمى شاکران ۲، ۱۱ ۱۴
  • شکر: شکر نعمت ۸; موارد شکر ۹
  • شناخت: زمینه شناخت ۷
  • شنوایى: نقش شنوایى ۶
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۱۲
  • کفر: زمینه کفر ۱۴
  • کفران: موارد کفران نعمت ۹
  • کفران کنندگان :۲، ۱۴ زیادى کفران کنندگان ۲، ۱۱ ۱۴
  • مهتدین :۲
  • نعمت: مراتب نعمت ۸; نعمت هدایت ۸
  • هدایت: ابزار هدایت ۶; هدایت ناپذیران ۲

منابع

  1. کافى، ج ۱، ص ۱۶۳، ح ۳; نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۶۹- ، ح ۱۵.
  2. الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۶۹.