نتایج جستجو

نمونه جلد ۱۴ صفحه ۵۶۹ و تمام اين امور بر صفحه علم او ثبت است و آن روز كه انسانها به سوى او باز مى گردند آنها را از اعمالى كه انجام دادند آگاه مى سازد و نتيجه

. جمله ما «تبصرون و ما لا تبصرون » مفهوم گسترده اى دارد كه همه آنچه را انسانها مى بينند و نمى بينند فرا مى گيرد، و به تعبير ديگر سراسر عالم «شهود» و «غيب

در زمين كوههايى استوار قرار داديم ، تا زمين دچار اضطراب و نوسان نگشته ، انسانها بتوانند بر روى آن زندگى كنند، و ما در اين كوهها راههايى فراخ قرار داديم

چون آسمان ، و زمين و شمس ، قمر و نجوم ، شب و روز، كوه ها، درياها، شهرها، انسانها، درختان ، انجير، زيتون سوگند خورده . ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۳۹

آمرزنده و مهربان است (ان ربك سريع العقاب و انه لغفور رحيم ). تفاوت در ميان انسانها و اصل عدالت شك نيست كه در ميان افراد بشر يك سلسله تفاوتهاى مصنوعى وجود دارد

بودند، خداوند آنها را براى اين به زمين فرستاد تا بدانند اگر آنها نيز جاى انسانها بودند از گناه مصون نمى ماندند، و خدا را معصيت مى كردند، آنها هم پس از فرود

سركم و جهركم و يعلم ما تكسبون ). ممكن است گفته شود سر و جهر در آيه اعمال انسانها و نيات آنها را نيز شامل ميشود، بنابراين نيازى به ذكر ما تكسبون (انجام ميدهيد)

فارسى و در سايه اين تحريفها هر گونه از خود بيگانگى و ماده پرستى و اسارت انسانها و انكار هر گونه واقعيت و توسعه هر گونه فساد و انجام هر كار شتابزده و بى

گفته ايم نوعى پرورش ‍ است ، تفسير نمونه جلد ۲۴ صفحه ۳۱۷ به اين معنى كه انسانها را به ميدان عمل مى كشد تا ورزيده و آزموده و پاك و پاكيزه شوند. و لايق قرب

همسرش را از او خلق كرد (خلقكم من نفس واحدة ثم جعل منها زوجها). آفرينش همه انسانها از نفس واحد اشاره به مساءله آفرينش آدم جد نخستين ماست ، كه اينهمه افراد

مخصوصا روى قرون بعد از نوح تكيه شده ، ممكن است به خاطر آن باشد كه زندگى انسانها قبل از نوح بسيار ساده بود و اينهمه اختلافات مخصوصا تقسيم جوامع به مترف و

(ص) (على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) در مباهله، عزیزترین و برترین انسانها (ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم) امام رضا (ع):

ديگرش كه احكام و تكاليف الهيه را بيان مى كند، آيات اويند، بدان جهت كه در انسانها ايجاد تقوى نموده ، و آنانرا بخدا نزديك مى كند، و نيز موجودات خارجى آيات

اختلاف ها و چندگونگى آن بخاطراختلاف طبيعت انسانها، فقط و فقط يك عامل داشته و آن دركى بوده كه خداى سبحان طبيعت انسانها را بان درك ملهم كرده ، درك باين معنا كه

توحيد آمده است كه اين گونه خوهاى زشت را از وجود انسان ريشه كن سازد، تا انسانها دستورات خدا را فقط به خاطر اينكه از ناحيه خدا است بپذيرند. به عبارت ديگر

تعليمات است گرفته تا دستوراتى مربوط به شئون مختلف زندگى فردى و اجتماعى انسانها. در آيات مورد بحث به آخرين بخش از اين احكام مى رسيم كه در آن به چند حكم

براهين واضح و روشنگر بود كه انسانها به وسيله آن حجت ها به معارف حقه و به سوى هدايت راه مى يابند، و نيز رحمتى بود كه انسانها به وسيله عمل به دستورات و شرايع

شود و معمولا به نوك كوهها، درختان و هر شى ء مرتفع و در بيابانهاى مسطح به انسانها و چارپايان مى خورد، حرارت آن به قدرى زياد است كه هر چيزى در ميان آن قرار

شريك و نظير كه در جمله عما يصفون آمده است . دومين مساءله مهم در زندگانى انسانها مساءله تكميل نقائص است كه آن نيز بدون وجود رهبران الهى و ارشادكنندگان آسمانى

امتحان و آزمايشى كه براى آزمودن ميزان خلوص انسانها انجام مى گردد اطلاق شده است ، آزمايشى كه سرتاسر زندگى انسانها و جوامع بشرى را فرا مى گيرد، و به تعبير ديگر