نتایج جستجو

نمود و مطرود درگاه احديّت شد اى پدر من من از آن ترس دارم كه مورد غضب الهى شوى و واصل شود بتو از طرف خداوند عذابى كه مفرّى براى تو از آن عذاب نباشد چون تو

و كسانى كه مى‌ميرند بعد از اين، تو قبض روح آنان كنى؟ گفت: بلى. گفتم: حاضر شوى ايشان را به نفس خود؟ گفت: بلى، پس نيست دنيا به تمامه نزد من در آنچه مسخر فرموده

نمود و مطرود درگاه احديّت شد اى پدر من من از آن ترس دارم كه مورد غضب الهى شوى و واصل شود بتو از طرف خداوند عذابى كه مفرّى براى تو از آن عذاب نباشد چون تو

مى‌تواند به چند دليل باشد: الف: آنان آنقدر ارزش ندارند كه تو براى آنان محزون شوى. ب: اندوه براى كفر آنان، تو را از كارهاى ديگر باز مى‌دارد. ج: كفر آنان به

كه چنين كسيرا ديده و بعدا فرموده آيا تو ميتوانى او را نگهدارى كنى و مانع شوى از هوا پرستى يا بت‌پرستى او يقينا نميتوانى چون تو چنين قدرتى ندارى و او گوش

خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب

خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب

تو، مِنَ اللَّهِ شَيْئاً: از عذاب خدا چيزى را، يعنى اگر بالفرض تابع آنها شوى، ايشان بر دفع عذاب كه به سبب اتباع بر تو نازل شود قدرت نخواهند داشت، پس بر

چه پيش فرستاده‌اى از خوبى و بدى، حاصل است بدون كم و زياد، و وافيا جزا داده شوى فرداى قيامت باعمال خود. پس بايد عاقل در اين شهادت، متذكر و مستعد شود و چنان

پناه ببر بخداوند از وسوسه شيطان كه رجيم و مطرود از درگاه الهى شد تا محفوظ شوى از تزلزل در الفاظ و تحيّر در معانى آن و بكمك الهى مفتوح شود بر تو ابواب علم

آفریدیم، حال چگونه از به وجود آمدن یحیى از پدر و مادرى پیر و عقیم شگفت زده مى شوى. انسان: خلقت انسان ۱۱; منشأ خلقت انسان ۱۰ بشارت: بشارت ولادت یحیى(ع) ۱ پیرى:

سنرضيك فى امّتك و لا نسوئك» ما تو را خشنود خواهيم كرد و نمى‌گذاريم ناراحت شوى. «2» 1- انبيا، تسليم پروردگارند. إِنْ تُعَذِّبْهُمْ‌ ... وَ إِنْ تَغْفِرْ

رسد، تهنيت گوئى. و در مصيبت، او را تعزيت نمائى. و در فوت، به جنازه او حاضر شوى. و ديوار بر بالاى ديوار او بلند نكنى تا منع باد كند از او، و او را مرنجانى

ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت

ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت

بدليلى كه خدا براى حقّ قرار داده استدلال نكنى و در مقابل او امر حقّى را منكر شوى كه مبادا او در مجادله بر تو غالب شود چون جواب صحيح او را نميدانى اين طريق

پروردگارا ايوب شكر نمى‌كند مگر به سبب آنچه عطا فرمودى او را از دنيا، اگر حائل شوى بين او و دنيا، شكر ننمايد تو را. پس مرا مسلط كن بر دنياى او تا معلوم گردد

«اوعى» از «وعاء» به معناى ظرف است و مراد از آن، ذخيره كردن چيزى در ظرف است. «شوى» به پوست اطراف بدن گويند. جلد 10 - صفحه 214 مجرم در قيامت سه آرزو مى‌كند:

در قلب خود. بعضى فرموده مراد فرمايش امام (فانصت و سبح فى نفسك) اينكه متذكر شوى خدا را به صفات عليا و اسماء حسنى، وقتى به امام اقتدا كنى. تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً:

تو بهتر از دنيا است. «5» و به زودى پروردگارت (چيزى) به تو عطا كند كه خشنود شوى. «ضحى» به معناى اوايل روز و هنگام چاشت است. «سجى» هم به معناى پوشاندن و هم