الفلق ٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و از بدی زنان دمنده در گرهها | |-|معزی=و از بدی زنان دمنده در گرهها | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الفلق | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الفلق | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::4|٤]] | قبلی = الفلق ٣ | بعدی = الفلق ٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«النَّفَّاثَاتِ»: جمع نَفَّاثَة، دمندگان. مراد سخنچینان فساد پیشه است (نگا: جزء عمّ طبّاره، جزء عمّ شیخ محمّد عبده). صیغه مبالغه است و برای مذکّر و مؤنّث به کار میرود. دمیدن در گره، کنایه از افسون و جادو است (نگا: تفهیم القرآن). افسونگران رشتهها را گره میزدند و همراه با مقداری آب دهان به گرهها فوت میکردند و بدانها میدمیدند، و سپس گرهها را باز میکردند، تا به عامّه مردم نشان دهند که گره پیوند زناشوئی فلان مرد و فلان زن را باز و آنان را از هم جدا ساختهاند. نمّامان و سخنچینان هم خویشتن را در لباس دلسوزان و دوستداران در پیش اینان و آنان نشان میدهند و بدین وسیله پیوندها را سست و گسسته میکنند. لذا کار افسونگران و سخنچینان به هم شبیه است. «الْعُقَدِ»: جمع عُقْدَة، گرهها. مراد پیوندها و رابطههای انسانها است؛ از قبیل پیوند زناشوئی، رابطه دوستی، ارتباط مکتبی. | «النَّفَّاثَاتِ»: جمع نَفَّاثَة، دمندگان. مراد سخنچینان فساد پیشه است (نگا: جزء عمّ طبّاره، جزء عمّ شیخ محمّد عبده). صیغه مبالغه است و برای مذکّر و مؤنّث به کار میرود. دمیدن در گره، کنایه از افسون و جادو است (نگا: تفهیم القرآن). افسونگران رشتهها را گره میزدند و همراه با مقداری آب دهان به گرهها فوت میکردند و بدانها میدمیدند، و سپس گرهها را باز میکردند، تا به عامّه مردم نشان دهند که گره پیوند زناشوئی فلان مرد و فلان زن را باز و آنان را از هم جدا ساختهاند. نمّامان و سخنچینان هم خویشتن را در لباس دلسوزان و دوستداران در پیش اینان و آنان نشان میدهند و بدین وسیله پیوندها را سست و گسسته میکنند. لذا کار افسونگران و سخنچینان به هم شبیه است. «الْعُقَدِ»: جمع عُقْدَة، گرهها. مراد پیوندها و رابطههای انسانها است؛ از قبیل پیوند زناشوئی، رابطه دوستی، ارتباط مکتبی. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۷
ترجمه
الفلق ٣ | آیه ٤ | الفلق ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«النَّفَّاثَاتِ»: جمع نَفَّاثَة، دمندگان. مراد سخنچینان فساد پیشه است (نگا: جزء عمّ طبّاره، جزء عمّ شیخ محمّد عبده). صیغه مبالغه است و برای مذکّر و مؤنّث به کار میرود. دمیدن در گره، کنایه از افسون و جادو است (نگا: تفهیم القرآن). افسونگران رشتهها را گره میزدند و همراه با مقداری آب دهان به گرهها فوت میکردند و بدانها میدمیدند، و سپس گرهها را باز میکردند، تا به عامّه مردم نشان دهند که گره پیوند زناشوئی فلان مرد و فلان زن را باز و آنان را از هم جدا ساختهاند. نمّامان و سخنچینان هم خویشتن را در لباس دلسوزان و دوستداران در پیش اینان و آنان نشان میدهند و بدین وسیله پیوندها را سست و گسسته میکنند. لذا کار افسونگران و سخنچینان به هم شبیه است. «الْعُقَدِ»: جمع عُقْدَة، گرهها. مراد پیوندها و رابطههای انسانها است؛ از قبیل پیوند زناشوئی، رابطه دوستی، ارتباط مکتبی.
تفسیر
- آيات ۱ - ۵، سوره فلق
- معنى ((فلق )) در ((قل اعوذ برب الفلق )) و مفاد ((و من شر ما خلق ))
- ذكر خصوص شر شبانگاه ، شر ساحران و شر حاسد بعد از ذكر ((من شر ما خلق )) ازباب اهتمام به اين سه شرط است
- چند روايت حاكى از نزول ((معوذتين )) بعد از بيمار شدن پيامير (صلى الله عليه و آله) بر اثر سحر يك يهودى
- نظر ابن مسعود داثر بر اينكه ((معوذتين )) جزء قرآن نيست ، رد اين نظر و بيان اين كه تواتر قطعى بر اينكه اين دو سوره جزء قرآنند وجود دارد
- چند روايت درباره مراد از ((قلق )) و درباره آثار حسد
نکات آیه
۱ - زنانى، در عصر بعثت با گره زدن و افشاندن ترشحات دهان بر گره ها، مردم را جادو مى کردند. (النفّ-ثت فى العقد) فعل «نَفَثَ»، زمانى گفته مى شود که شخص ترشحاتى از دهان بیرون افکند (مصباح) و «نَفْث» شبیه دمیدن و کمتر از آب دهان افکندن است (صحاح). حرف «ال» در «النفّاثات»، گرچه براى تعریف جنس است; ولى در مقایسه با «غاسق» و «حاسد» - که نکره آورده شده است - ممکن است به معروف بودن کسانى که «نفّاثة» (افسون گر) بودند، نظر داشته باشد.
۲ - دمیدن در گره ها و رساندن ذرّات آب دهان به آن به شکلى خاص، نوعى جادو و داراى آثارى نامطلوب بر انسان است. (و من شرّ النفّ-ثت فى العقد)
۳ - افسون گران، انسان هایى شرور و آزاردهنده دیگران (و من شرّ النفّ-ثت فى العقد) اضافه شرّ در آیه قبل و بعد، به نکره و در این آیه به معرفه، بیانگر تعمیم شر بودن به تمام کسانى است که «نفّاث» (افسون گر) بودند.
۴ - پیامبر(ص)، در معرض خطر از سوى جادوگران و کسانى که با دمیدن در گره هایى مخصوص، درصدد آزار دادن آن حضرت بودند. (و من شرّ النفّ-ثت فى العقد)
۵ - پناه بردن به خداوند از شرّ جادوگران، توصیه اى الهى به پیامبر(ص) (قل أعوذ ... و من شرّ النفّ-ثت فى العقد)
۶ - خداوند، توانا بر ابطال سحر و بى اثر کردن نَفَس جادوگران (و من شرّ النفّ-ثت فى العقد)
موضوعات مرتبط
- استعاذه: استعاذه از جادوگران ۵; استعاذه به خدا ۵
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
- جادو: آثار جادو با ترشحات دهان ۲; آثار جادو با گره زدن ۲; ابطال جادو ۶; اقسام جادو ۲; جادو با ترشحات دهان ۱; جادو با گره زدن ۱
- جادوگران: اذیتهاى جادوگران ۳، ۴; خطر جادوگران ۴; شرارت جادوگران ۳
- خدا: توصیه هاى خدا ۵; قدرت خدا ۶
- زن: زنان جادوگر در صدراسلام ۱
- محمد(ص): اذیت محمد(ص) ۴; توصیه به محمد(ص) ۵; زمینه آسیب پذیرى محمد(ص) ۴; زمینه تأثیر جادو بر محمد(ص) ۴