گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۲: خط ۷۲:
«'''قَالَ فَاهْبِط مِنهَا فَمَا يَكُونُ لَك أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّك مِنَ الصاغِرِينَ'''»:
«'''قَالَ فَاهْبِط مِنهَا فَمَا يَكُونُ لَك أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّك مِنَ الصاغِرِينَ'''»:


(( تكبر(( عبارت است از اينكه كسى بخواهد خود را ما فوق ديگرى و بزرگ تر از او جلوه دهد و لذا وقتى كسى در گفتار و رفتار خود قيافه بگيرد و بخواهد با تصنع در عمل و گفتار، دل ديگران را مسخر خود نموده در دلها جا كند و بخواهد به ديگران بقبولاند كه او از آنان شريف تر و محترم تر است به چنين كسى مى گويند تكبر ورزيد، و ديگران را خوار و كوچك شمرد. و از آنجايى كه هيچ موجودى از ناحيه خود داراى احترام و كرامتى نيست مگر اينكه خداى تعالى او را به شرافت و احترامى تشريف كرده باشد از اين جهت بايد گفت تكبر در غير خداى تعالى - هر كه باشد - صفت مذمومى است، براى اينكه غير او هر كه باشد از ناحيه خودش جز فقر و مذلت چيزى ندارد. آرى، خداى سبحان داراى كبريا است و تكبر از او پسنديده است.
«تكبر»، عبارت است از اين كه كسى بخواهد خود را مافوق ديگرى و بزرگ تر از او جلوه دهد، و لذا وقتى كسى در گفتار و رفتار خود قيافه بگيرد و بخواهد با تصنع در عمل و گفتار، دل ديگران را مسخر خود نموده، در دل ها جا كند و بخواهد به ديگران بقبولاند كه او از آنان شريف تر و محترم تر است، به چنين كسى مى گويند تكبر ورزيد، و ديگران را خوار و كوچك شمرد.  
 
و از آن جايى كه هيچ موجودى از ناحيه خود داراى احترام و كرامتى نيست، مگر اين كه خداى تعالى او را به شرافت و احترامى تشريف كرده باشد، از اين جهت بايد گفت تكبر در غير خداى تعالى - هر كه باشد - صفت مذمومى است. براى اين كه غير او، هر كه باشد، از ناحيه خودش جز فقر و مذلت چيزى ندارد.  
 
آرى، خداى سبحان، داراى كبريا است و تكبر از او پسنديده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۴ </center>
بنابراين، مى توان گفت تكبر دو قسم است: يكى پسنديده و آن تكبر خداى تعالى است ، و يا اگر از بندگان او است منتهى به او مى شود مانند تكبر دوستان خدا بر دشمنان او كه آنهم در حقيقت افتخار كردن به بندگى خدا است. و ديگر تكبر ناپسند، و آن تكبرى است كه در مخلوقات وجود دارد كه شخص نفس خود را بزرگ تصور مى كند اما نه بر اساس حق.
بنابراين، مى توان گفت تكبر دو قسم است: يكى پسنديده و آن تكبر خداى تعالى است، و يا اگر از بندگان او است، منتهى به او مى شود. مانند تكبر دوستان خدا بر دشمنان او، كه آن هم در حقيقت، افتخار كردن به بندگى خدا است. و ديگر تكبر ناپسند، و آن تكبرى است كه در مخلوقات وجود دارد كه شخص، نفس خود را بزرگ تصور مى كند، اما نه بر اساس حق.
 
و «صاغرين»، جمع «صاغر»، و به معناى خوار و ذليل است. و «صغار» در باب معانى، نظير «صغر» در باب غير معانى است. و جمله «فاخرج انك من الصاغرين»، تأكيد است براى جمله «فاهبط منها». براى اين كه «هبوط»، همان خروج است، و تفاوتش با خروج، تنها در اين است كه هبوط خروج از مقامى و نزول به درجه پايين تر است. و همين معنا، خود دليل بر اين است كه مقصود از «هبوط» فرود آمدن از مكان بلند نيست، بلكه مراد فرود آمدن از مقام بلند است.  


و(( صاغرين (( جمع (( صاغر(( و به معناى خوار و ذليل است ، و (( صغار(( در باب معانى نظير (( صغر(( در باب غير معانى است . و جمله (( فاخرج انك من الصاغرين (( تاءكيد است براى جمله (( فاهبط منها(( ، براى اينكه (( هبوط(( همان خروج است ، و تفاوتش با خروج تنها در اين است كه هبوط خروج از مقامى و نزول به درجه پايين تر است ، و همين معنا خود دليل بر اين است كه مقصود از هبوط فرود آمدن از مكان بلند نيست ، بلكه مراد فرود آمدن از مقام بلند است . و اين مؤ يد ادعاى ما است كه گفتيم ضمير در (( منها(( و (( فيها(( به (( منزلت (( بر مى گردد نه به آسمان و يا بهشت . و شايد كسانى هم كه گفته اند مرجع ضمير، آسمان و يا بهشت است مقصودشان همان منزلت باشد.  
و اين، مؤيد ادعاى ما است كه گفتيم ضمير در «منها» و «فيها» به «منزلت»بر مى گردد، نه به آسمان و يا بهشت. و شايد كسانى هم كه گفته اند مرجع ضمير، آسمان و يا بهشت است، مقصودشان همان منزلت باشد.  


بنابراين ، معناى آيه چنين مى شود كه خداى تعالى فرمود: به جرم اينكه هنگامى كه ترا امر كردم سجده نكردى بايد از مقامت فرود آيى ، چون مقام تو مقام خضوع و فرمانبرى بود، و تو نمى بايستى در چنين مقامى تكبر كنى، پس برون شو كه تو از خوار شدگانى. و تعبير به (( صغار(( با اينكه الفاظ ديگرى هم اين معنا را مى رسانيد براى مقابله با لفظ (( تكبر(( است .
بنابراين، معناى آيه چنين مى شود كه خداى تعالى فرمود: به جرم اين كه هنگامى كه ترا امر كردم سجده نكردى، بايد از مقامت فرود آيى. چون مقام تو، مقام خضوع و فرمانبرى بود، و تو نمى بايستى در چنين مقامى تكبر كنى. پس برون شو، كه تو از خوار شدگانى. و تعبير به «صغار»، با اين كه الفاظ ديگرى هم اين معنا را مى رسانيد، براى مقابله با لفظ «تكبر» است.
<span id='link23'><span>
<span id='link23'><span>
==درخواست مهلت از خدا توسط ابليس ==
==درخواست مهلت از خدا توسط ابليس ==
«'''قَالَ أَنظِرْنى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّك مِنَ الْمُنظرِينَ'''»:
«'''قَالَ أَنظِرْنى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّك مِنَ الْمُنظرِينَ'''»:
۱۳٬۵۰۷

ویرایش