گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۷: خط ۸۷:
<span id='link23'><span>
<span id='link23'><span>


==درخواست مهلت از خدا توسط ابليس ==
==درخواست مهلت ابلیس، از خدای تعالی ==
«'''قَالَ أَنظِرْنى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّك مِنَ الْمُنظرِينَ'''»:
«'''قَالَ أَنظِرْنى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّك مِنَ الْمُنظرِينَ'''»:
ابليس از خداى تعالى مهلت مى خواهد، و خداوند هم به وى مهلت مى دهد. خداوند در جاى ديگر نيز اين معنا را ذكر كرده و فرموده: (( قال رب فانظرنى الى يوم يبعثون قال فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم (( از اين آيه برمى آيد كه ابليس بطور مطلق از خدا مهلت خواسته، و ليكن خداوند او را تا زمانى معين مهلت داده است، و به زودى در تفسير سوره حجر درباره وقت نامبرده بحث خواهيم كرد - ان شاء الله-.
ابليس از خداى تعالى مهلت مى خواهد، و خداوند هم به وى مهلت مى دهد. خداوند در جاى ديگر نيز اين معنا را ذكر كرده و فرموده: «قال رب فأنظرنى الى يوم يبعثون قال فانك من المنظرين إلى يوم الوقت المعلوم». از اين آيه بر مى آيد كه ابليس به طور مطلق از خدا مهلت خواسته، وليكن خداوند او را تا زمانى معين مهلت داده است، و به زودى در تفسير سوره «حجر»، درباره وقت نامبرده بحث خواهيم كرد - إن شاء الله.  
پس اينكه در آيه مورد بحث فرمود: (( تو از مهلت داده شدگانى (( در حقيقت مهلت وى را بطور اجمال ذكر كرده ، و نيز از آن برمى آيد كه غير از ابليس مهلت داده شدگان ديگرى نيز هستند.
 
پس اين كه در آيه مورد بحث فرمود: «تو از مهلت داده شدگانى»، در حقيقت مهلت وى را به طور اجمال ذكر كرده، و نيز از آن بر مى آيد كه غير از ابليس، مهلت داده شدگان ديگرى نيز هستند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۵ </center>
و از اينكه ابليس از خدا خواست تا روز قيامت مهلتش دهد استفاده مى شود كه وى در اين صدد بوده كه جنس بشر را هم در دنيا و هم در عالم برزخ گمراه كند، و ليكن خداوند دعايش را به اجابت نرسانيد، و شايد خداوند خواسته باشد كه او را تنها در زندگى دنيا بر بندگانش مسلط كند، و ديگر در عالم برزخ قدرت بر اغواى آنان نداشته باشد، هر چند به مصداق آيه (( و من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا فهو له قرين ، و انهم ليصدونهم عن السبيل و يحسبون انهم مهتدون ، حتى اذا جاءنا قال يا ليت بينى و بينك بعد المشرقين فبئس القرين، و لن ينفعكم اليوم اذ ظلمتم انكم فى العذاب مشتركون (( و همچنين آيه (( احشروا الذين ظلموا و ازواجهم (( رفاقت و همنشينى با آنان را داشته باشد.
و از اين كه ابليس از خدا خواست تا روز قيامت مهلتش دهد، استفاده مى شود كه وى در اين صدد بوده كه جنس بشر را، هم در دنيا و هم در عالَم برزخ گمراه كند، وليكن خداوند دعايش را به اجابت نرسانيد. و شايد خداوند خواسته باشد كه او را تنها در زندگى دنيا بر بندگانش مسلط كند، و ديگر در عالَم برزخ قدرت بر اغواى آنان نداشته باشد. هر چند به مصداق آيه «و من يعش عن ذكر الرحمان نقيض له شيطانا فهو له قرين * و إنهم ليصدونهم عن السبيل و يحسبون أنهم مهتدون * حتى إذا جاءنا قال يا ليت بينى و بينك بعد المشرقين فبئس القرين * و لن ينفعكم اليوم إذ ظلمتم أنكم فى العذاب مشتركون»، و همچنين آيه «احشروا الذين ظلموا و أزواجهم»، رفاقت و همنشينى با آنان را داشته باشد.


«'''قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنى لاَقْعُدَنَّ لهَُمْ صرَطك الْمُستَقِيمَ ثُمَّ لاَتِيَنَّهُم مِّن بَينِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ ...'''»:
«'''قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنى لاَقْعُدَنَّ لهَُمْ صرَاطك الْمُستَقِيمَ ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَينِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ ...'''»:
(( اغواء(( به معناى انداختن در غوايت و گمراهى است، البته گمراهيى كه تواءم با هلاك و خسران باشد. و مفسرين گر چه جمله (( اغويتنى (( را بر حسب اختلاف نظريات و سليقه هايى كه داشته اند به همه اين معانى يعنى (( غوايت ((، (( ضلالت ((، (( هلاك (( و (( خسران (( تفسير كرده اند، وليكن از عبارتى كه خداى تعالى در سوره (( حجر(( از ابليس حكايت كرده و فرموده: (( قال رب بما اغويتنى لازينن لهم فى الارض و لاغوينهم اجمعين (( استفاده مى شود كه مراد او همان معنايى بوده كه ما ذكر كرديم.


حرف (( باء(( در كلمه (( بما(( براى سببيت و يا مقابله است ، از اين جهت معناى آيه چنين است كه: (( من به سبب اينكه گمراهم كردى و يا در مقابل اينكه گمراهم ساختى ...((. و اينكه بعضى ها گفته اند حرف مزبور براى قسم، و نظير قسمى است كه در آيه (( فبعزتك لاغوينهم اجمعين (( است ، اشتباه مى باشد.
«اغواء»، به معناى انداختن در غوايت و گمراهى است. البته گمراهيى كه توأم با هلاك و خسران باشد. و مفسران گرچه جمله «أغويتنى» را بر حسب اختلاف نظريات و سليقه هايى كه داشته اند، به همه اين معانى، يعنى «غوايت»، «ضلالت»، «هلاك» و «خسران» تفسير كرده اند، وليكن از عبارتى كه خداى تعالى، در سوره «حجر» از ابليس حكايت كرده و فرموده: «قال رب بما أغويتنى لأزينن لهم فى الارض و لأغوينهم أجمعين» استفاده مى شود كه مراد او، همان معنايى بوده كه ما ذكر كرديم.
 
حرف «باء» در كلمه «بما»، براى سببيت و يا مقابله است. از اين جهت معناى آيه چنين است كه: «من به سبب اين كه گمراهم كردى و يا در مقابل اين كه گمراهم ساختى...». و اين كه بعضى ها گفته اند حرف مزبور براى قسم، و نظير قسمى است كه در آيه «فبعزتك لأغوينهم أجمعين» است، اشتباه مى باشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۶ </center>
و جمله (( لاقعدن لهم صراطك المستقيم (( به اين معنا است كه من بر سر راه راست تو كه آنان را به درگاهت مى رساند و منتهى به سعادت آنان مى گردد مى نشينم. و (( نشستن بر سر راه مستقيم (( كنايه است از اينكه مراقب آنان هستم، هر كه را در اين راه ببينم آن قدر وسوسه مى كنم تا از راه تو خارج نمايم.
و جمله «لأقعدن لهم صراطك المستقيم»، به اين معنا است كه من بر سرِ راه راست تو، كه آنان را به درگاهت مى رساند و منتهى به سعادت آنان مى گردد، مى نشينم. و «نشستن بر سرِ راه مستقيم»، كنايه است از اين كه مراقب آنان هستم. هر كه را در اين راه ببينم، آن قدر وسوسه مى كنم تا از راه تو خارج نمايم.
<span id='link24'><span>
<span id='link24'><span>
==محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف! ==
==محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف! ==
و جمله (( ثم لاتينهم من بين ايديهم و من خلفهم و عن ايمانهم و عن شمائلهم (( بيان نقشه و كارهاى او است ، مى گويد: ناگهان بندگان تو را از چهار طرف محاصره مى كنم تا از راهت بدر برم . و چون راه خدا امرى است معنوى ناگزير مقصود از جهات چهارگانه نيز جهات معنوى خواهد بود نه جهات حسى.
و جمله (( ثم لاتينهم من بين ايديهم و من خلفهم و عن ايمانهم و عن شمائلهم (( بيان نقشه و كارهاى او است ، مى گويد: ناگهان بندگان تو را از چهار طرف محاصره مى كنم تا از راهت بدر برم . و چون راه خدا امرى است معنوى ناگزير مقصود از جهات چهارگانه نيز جهات معنوى خواهد بود نه جهات حسى.
۱۳٬۵۲۳

ویرایش