نتایج جستجو

تکرار در قرآن: ۱۹(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... دور شدن. در قاموس گفته: «اَلْغَرْبُ: اَلْمَغْرِبُ وَ الذِّهابُ وَالَّنَحّى» در اقرب الموارد

نزديك آورده شود و دور نباشد و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك گردانند، بى‌آنكه دور باشد. و بهشت را برای اهل تقوا نزدیک آرند تا هیچ دور از آن نباشند (و رنج

«عُمْق» در اینجا به معناى دور است. عمق‌ (۱ بار) [حج:27]. عمق در اصل به معنى گودى است «بِئْرعَميق» چاهى است كه ژرف و عميق باشد. در راه دور نيز به كار رفته، مراد

کلمه «تَتَجافى» از مادّه «جفا» در اصل به معناى برداشتن و دور ساختن است. جفو (۱ بار) كنار شدن. دور شدن در قاموس هست «جفا جفاء و تجافى: لم يلزم مكانه» در اقرب

گوسفندانى در آن مشغول چرا هستند از دور بنگریم درست به فرشى مى مانند که روى زمین گسترده شده است، در حالى که گله شتران هیچ گاه از دور چنین منظره اى ندارد. تقابل

معناى این است که انسان خود را از تحت تأثیر جاذبه و کشش چیزى تدریجاً خارج و دور سازد. زحزح‌ (۲ بار) تزحزح كنار شدن و كنار كردن است (اقرب) [آل عمران:185].

مادّه «تکویر» به معناى پیچیدن است و مخصوصاً ارباب لغت پیچیدن عمامه و دستار به دور سر را نمونه اى از آن مى شمارند، نکته لطیفى که در این تعبیر قرآنى، نهفته است،

بستند، جمعی آن را دور افکندند (و مخالفت کردند.) آری، بیشتر آنان ایمان نمی‌آورند. آيا هر بار كه [يهود] پيمانى بستند، گروهى از ايشان آن را دور افكندند؟ آرى،

مدّتی طولانی از من دور شو!» |گفت: اى ابراهيم! آيا تو از خدايان من بيزارى؟ اگر دست بر ندارى تو را سنگسار خواهم كرد، و مدت زيادى از من دور شو گفت: «اى ابراهيم،

کافران قوم ثمود از رحمت خدا دور شدند. گویی در آنجا اقامت نداشتند. آگاه باشید! مَدین [از رحمت خدا] دور باد، همان گونه که ثمود دور شد. چنان كه گويى هرگز در

این کلمه «شُقَّة» از مادّه «شَقّ» به معناى زمین هایى پرسنگلاخ و یا راه هاى دور و دراز است که عبور از آن با مشقت توأم است. شقق‌ (۲۸ بار) ال وَ عَلَيْهِم بَعُدَت

معناى خارج شدن از حدّ اعتدال، و افراط در دورى است; لذا، به سخنانى که بسیار دور از حق است، «شطط» گفته مى شود. و اگر به حاشیه نهرهاى بزرگ «شط» مى گویند، به

راندن و دفع کردن است و از آنجا که بهاى کم و بى ارزش را شخص گیرنده از خود دور مى سازد به آن «مُزْجات» گفته شده است. زجو (۳ بار) وَ فَأَوْف بِبِضَاعَة لَنَا

«قلم» همین است. طوف‌ (۴۱ بار) دور زدن. «طافَ حَوْلَ الشَّىْ‏ءِ: دارَ حَوْلَهُ» چنانكه فرموده [واقعة:17]. يعنى پسران جاويدان به دور آنها هستند. تطوّف از باب

نزدیک است یا دور! پس اگر روى برتافتند، بگو: به همه شما به طور يكسان اعلام كردم و من چه مى‌دانم آيا آنچه وعده داده مى‌شويد نزديك است يا دور پس اگر روى برتافتند

شده [= مؤمنان صالح‌] از آن دور نگاهداشته می‌شوند. البته كسانى كه قبلا از جانب ما به آنها وعده‌ى نيكو داده شده، از آن [عذاب‌] دور نگاه داشته شدگانند بى‌گمان

«صافات» به «منجنیق» تفسیر کرده اند که وسیله پرتاب اشیاء سنگین از فاصله هاى دور بود، ولى غالب مفسران همان تفسیر اول را برگزیده اند که «بنیان» ساختمان و چهار

مخالفتی دور و دراز (دچارشده) است؟» بگو آیا دیده‌اید که اگر باشد از نزد خدا پس کفر ورزیدید بدان کیست گمراه‌تر از آنکه در ناسازگاری (ستیزه‌جویی) است دور Say

نوح یا قوم هود یا قوم صالح گرفتار شدند، گرفتار شوید! و قوم لوط از شما چندان دور نیست! |و اى قوم من! دشمنى با من شما را بر آن ندارد [كارى كنيد] كه به شما آن

ما] روى بگرداند و [با حال تكبر و استغنا] خود را [از ما] دور دارد، و چون بدى به او رسد پس دعائى دور و دراز خواهد داشت. هنگامی که ما به انسان نعمت دهیم رویگردان