نتایج جستجو

‌حتي‌ ‌او‌ ‌را‌ ميپرستند و خداي‌ ‌خود‌ ميدانند مثل‌ نمرود و شداد و فرعون‌ و هامان‌ و قارون‌ و اشباه‌ ‌آنها‌ ‌از‌ سلاطين‌ جور ‌حتي‌ يزيد تمسك‌ كرد بآيه: قُل‌ِ

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

آفتاب و لمعان آن فولاد، كسى را ياراى نظر كردن به سوى آن نبود. پس فرعون و هامان در آن قصر نشستند كه نظر كنند به موسى و ساحران. و حضرت موسى عليه السّلام به

است: نمل:44- قصص:38- غافر:36. ى ل قول ه ف لعل انن ها سبب من طلع دخل مرد هامان لما يا قرر بلغ بنو رئى جعل الى کفر سمو اله ربب عن کشف سوق حسب طين قوم لجج

فرعون انن ما لا على ها هو رئى لم الذين نا ارض نصر سمو رسل هما ک جنن امن هامان کذب سليمان جالوت نن تبع نزل کفر ربب علم هدى روح نبذ اخذ الا حزن ان ترک ظنن

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

‌حتي‌ ‌او‌ ‌را‌ ميپرستند و خداي‌ ‌خود‌ ميدانند مثل‌ نمرود و شداد و فرعون‌ و هامان‌ و قارون‌ و اشباه‌ ‌آنها‌ ‌از‌ سلاطين‌ جور ‌حتي‌ يزيد تمسك‌ كرد بآيه: قُل‌ِ

انن ا طير انس سلل ربب نفخ اجل ها نور عند سوم لزب الذى بل عجب نسل قضى بشر هامان سوى رئى هبط حجر سخر نطف اذ يا انجيل ذکر سرف سجد ذا نا ن اذن بدء ان صرح توراة

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

وَرَائِه أَمْر أُتْبِعُوا قَلْب خَاب فِرْعَوْن يَا جَهَنّم فِي اتّبَعُوا هَامَان هٰذِه عَلَى اسْتَفْتَحُوا وَعِيد اللّه رُسُلَه ابْن الدّنْيَا يُسْقَى لِي

نموده كه در آن روز ششصد هزار نفر از بنى اسرائيل به موسى ايمان آوردند، پس هامان به فرعون گفت مردم به موسى ايمان آوردند، تفحص كن هر كه در دين او داخل شده

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

كرد ‌که‌ خداي‌ موسي‌ ‌را‌ بقتل‌ رساند ‌که‌ ‌به‌ وزيرش‌ هامان‌ ‌گفت‌: [وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ يا هامان‌ُ ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ الاية]

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

درباره مهدى موعود امام قائم علیه‌السلام گفته اند، فرعون و هامان آن آیه را تعبیر به فرعون و هامان این امت نموده و ضمیر (منهم) در آیه را کنایه از انصار و یاران

عَنِ السَّبِيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ (38) وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى‌ بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ

کم کون رسل ان موسى ربب ايى امن فرعون جىء ائى الذين يا اوى بنو عذب علم قبل هامان جند اتى سوء اذ تبع بين کذب نجو سحر على امر ظلم ارض ا کلل علو سلط ثمود لا

و چون عصا را بدست گرفت فرعون بنفس خود مراجعه نمود و خواست تصديق كند ولى هامان نگذاشت و گفت اين با ادّعاء خدائى تو منافات دارد كه تابع بنده خودت شوى و اثر

نيست زيرا پس از مرگ و حتميّت جهنّمى بودن، حال آنها بيان شده است مثل فرعون و هامان و قارون و غيره، و اگر در حال حيات آن دو نازل شده باشد بايد گفت كه چون در

‌که‌ ‌اگر‌ بلاء رفع‌ شود ايمان‌ بياورند و ‌پس‌ ‌از‌ رفع‌ مخالفت‌ ميكردند و هامان‌ ‌در‌ ‌هر‌ دفعه‌ فرعون‌ ‌را‌ فريب‌ ميداد مراجعه‌ كنيد بمجمع‌ و برهان‌. (آیه

آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما كانُوا خاطِئِينَ «8» وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ

آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما كانُوا خاطِئِينَ «8» وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در

عَنِ السَّبِيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ (38) وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى‌ بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ

موسي‌ و هارون‌ برويد بسوي‌ قومي‌ ‌که‌ تكذيب‌ كردند آيات‌ ‌ما ‌را‌، فرعون‌ و هامان‌ و قوم‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ هلاك‌ كرديم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ چه‌ هلاك‌ كردني‌ (فَقُلنَا اذهَبا)

عَنِ السَّبِيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ (38) وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى‌ بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ

حالی که بینایی می‌جسته‌اند (ولی نابینایی می‌کرده‌اند). و قارون و فرعون و هامان را (هلاک کردیم). و به‌راستی و درستی موسی برایشان دلایل آشکار آورد. پس در

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در

ميكند خطاب‌ بهامان‌ ما عَلِمت‌ُ لَكُم‌ مِن‌ إِله‌ٍ غَيرِي‌ فَأَوقِد لِي‌ يا هامان‌ُ عَلَي‌ الطِّين‌ِ فَاجعَل‌ لِي‌ صَرحاً لَعَلِّي‌ أَطَّلِع‌ُ إِلي‌ إِله‌ِ

فرعون‌ بسيار ‌است‌ بالاتر ‌از‌ اينكه‌ بقصد كشتن‌ ‌خدا‌ برود ‌که‌ بگويد ‌به‌ هامان‌ ‌که‌ بناي‌ صرح‌ كند ‌تا‌ مطلع‌ شود بخداي‌ موسي‌: ‌ يا ‌ هان‌ ‌إبن‌ لي‌ صرحا

سفهاى قوم را فريب دهد گفت: اى قوم مى‌بينيد كه دريا از هيبت من شكافته شده!؟ هامان به طريق سرّى گفت: «تو خود مى‌دانى كه اين صورت به دعاى موسى واقع شده، زنهار

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در

كنند و ‌با‌ ‌خدا‌ طرف‌ شوند چنانچه‌ فرعون‌ تمنّا كرد وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ يا هامان‌ُ ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ أَسباب‌َ السَّماوات‌ِ‌-‌

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در

مقام‌ قتل‌ خداي‌ موسي‌ ‌بر‌ آمد ‌که‌ ‌گفت‌ بهامان‌: وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ يا هامان‌ُ ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ أَسباب‌َ السَّماوات‌ِ فَأَطَّلِع‌َ

روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد» مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...» اركان دين حق و راه سعادت، در