نتایج جستجو

منن منى مهد مهل مهن موت موسى مول موه مکن ن نا نبء نبت نبذ نجم نجو نحن نخر نخل ندو ندى نذر نزع نزف نزل نسف نشء نشر نشط نصب نصو نصى نضخ نضد نضر نطف نطق نظر

احاطه شده است [كهف:32] براى يكى از آن دو دو باغ از تاك داديم و آن دو را به نخل احاطه كرديم . [زمر:75] يعنى ملائكه را در حاليكه عرش را احاطه كرده‏اند مى‏بينى

ارتفاع. در اقرب گفته: [ق:10]، نخل‏هاى بلند كه ميوه آن روى هم چيده است. ل حصد نخل حبب ها جنن طلع ه رزق نضد ب عبد نبت حيى نا

نيامده است. من نهر غير خلص دمى ه لم شرب دمو سوغ دمم طعم اسن ل فرث بين موه ثمر نخل عنب خمر لذذ ها بطن فى

ک ب اکل على رطب جنن برق استبرق شرب ايى دنو من قرر سقط عين ها بطن الو اما نخل الى فرش جذع رئى ربب وکء

عوامل عبرت ۵، ۶ مثال: فواید مثال ۴ نخل: اهمیت نخل ۳; بلندى نخل ۲; سیراب شدن خوشه هاى نخل ۵; نقش شکوفه هاى نخل ۲; نقش نخل ۱، ۲ هدایت: ارائه نمونه عینى در هدایت

«راغب» در «مفردات» مى گوید: جمع «نخل» است، «نخل» اسم براى درخت است و میوه آن «رطب» و «تمر» (خرماى تازه و خشک) نام دارد. نخل‌ (۲۰ بار) وَ مِن أَعْنَاب فِيهَا

الله اول عن الى عدن ى هما ايى الا علم جعل اکل بين عين اتى وعد التى يوم قوم نخل هو قبل شىء قد کذب نور يا اذ جنن سوء اوى ذلک نن ا لو عند عنب سلم الو ظلم خلق

طبرسى ذيل آیه 266 بقره. نَخْل را جمع نَخْلَة گفته و گويد: اصل نخل به معنى بيختن و الك كردن آرد است و به قولى درخت خرما را از آن نخل گويند كه خالص شده مانند

طبرسى ذيل آیه 266 بقره. نَخْل را جمع نَخْلَة گفته و گويد: اصل نخل به معنى بيختن و الك كردن آرد است و به قولى درخت خرما را از آن نخل گويند كه خالص شده مانند

(تنزع الناس کأنّهم أعجاز نخل منقعر) ۲ - اجساد قوم عاد، پس از عذاب، همانند نخل هاى ریشه کن شده از اعماق خاک (تنزع الناس کأنّهم أعجاز نخل منقعر) «عجز» (مفرد «أعجاز»)به

میوه ۹ ; تفاوت میوه ۹ ; تنوّع میوه ها ۱۱ ; عوامل پیدایش میوه ۸ نخل: خوشه‌هاى نخل ۷ ; رویش نخل ۷

آیات شامل این کلمه «اعناب» جمع «عنب» و «عنبه» و «نخیل» جمع «نخل» است; شاید ذکر صیغه جمع در اینجا اشاره به انواع مختلف انگور و خرما است که هر یک از این

آیات شامل این کلمه «أَجْل» از مادّه «أجْل» (بر وزن نخل) در اصل، به معناى «جنایت» است، سپس به هر کارى که عاقبت ناگوارى دارد گفته شده، و بعد از آن به هر

هسته از درون رطب (خرماى تازه) است، به این ترتیب گاهى که رطب از شاخه درخت نخل سقوط مى کند و هسته از درون آن به خارج مى پرد، عرب، از این معنا تعبیر به «فَسَقَتِ

هسته از درون رطب (خرماى تازه) است، به این ترتیب گاهى که رطب از شاخه درخت نخل سقوط مى کند و هسته از درون آن به خارج مى پرد، عرب، از این معنا تعبیر به «فَسَقَتِ

زمین و میوه اى نرم و لذیذ دارد. گاه «لینه» به «الوان» و انواع مختلف درخت نخل یا «نخله کریمه» تفسیر شده است که تقریباً همه به یک چیز بر مى گردد. لين‌ (۵

همه تنه درخت خرما گفته‏اند . [مريم:23]درد زاذن او را سوى تنه نخل كشيد. [طه:71] در تنه‏هاى نخل بدارتان مى‏زنم. كلمه جذع دو بار و جمع آن جذوع فقط يكبار در

است. ۳ - زیبایى ویژه منظره درختان نخل و انار در میان دیگر درختان بهشت (فیهما فکهة و نخل و رمّان) اختصاص به ذکر یافتن نخل و انار، مى تواند به منظور نکته یاد

شده‏[حاقة:7]. صرعى جمع صريع است يعنى:آن گروه را به خاك افتاده مى‏بينى گوئى تنه‏هاى نخل سقوط كرده‏اند. در نهج البلاغه حكمت 408 فرموده: «مَنْ صارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ»

(و زروع) ۳ - خرما، بزرگ ترین منبع تغذیه و درآمد ثمودیان (و نخل طلعها هضیم) ذکر جداگانه نخل، با این که واژه «جنّات» (در آیه قبل) شامل آن نیز مى شود، بیانگر

آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم؛ و در میانشان زراعت پر برکتی قراردادیم. |و براى آنها [داستان‌] دو

باغات و چشمه‏ها و كشتهاو نخل هايى كه ميوه آنها نرم و رسيده و يا رويهم چيده شده است. لا ف نحت من ذلک ک ها جبل طلع نزل ظلم خوف نخل بيت فى ه زرع عين قرء فره

میوه‌ها ۷، ۸; تفاوت طعم میوه‌ها ۸; تفاوت میوه‌ها ۷; تنوّع میوه‌ها ۵ نخل: پیدایش نخل ۲ واجبات:۲۰ ترک واجبات ۲۰ مالى ۱۵ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن،

گفت: چهل نخل. خریدار تعجب کرد و گفت: عجب بهای سنگینی برای نخلی که کج شده مطالبه می‌کنی، چهل نخل! سپس بعد از کمی سکوت گفت: بسیار خوب، چهل نخل به تو می‌دهم

به قطع برخى نخل هاى سبز و بارور یهود بنى نضیر (ما قطعتم من لینة) «لینة» به معناى نخل برافراشته و بارور است (مفردات راغب). ۲ - قطع بعضى از نخل ها و بر جاى

بهتر و درست‏تر است زيرا «ذوُالْعَصْفِ» مقابل «ذات الْاَكْمام» است كه درباره نخل آمده همان طور كه از اكمام غلاف خرما مراد است از ذوالعصف نيز غلاف حبوبات مراد

آن فقط صنوان است. در صحاح تصريح شده كه نون در جمع مضموم است. صنو اگرفق در نخل باشد آن وقت صنوان در آيه صفت نخيل است و اگر در غير آن نيز باشد چنانكه در اقرب

گويند: «هَزَّتِ الرّيحُ الْاَغْصانَ» باد شاخه‏ها را تكان داد [مريم:25]. تنه نخل را تكان ده خرماى تازه به سوى تو مى‏افكند. راغب آن را تكان شديد گفته. اهتزاز:

قرآن: ۴(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... زيت شبه ه من رمن غير عنب نخل زرع اکل ثمر طور سينين ذا تين هذا ب جنن خلف بلد کلل امن نظر ل دنو انن کم عرش

[اسراء:23]. هر يك فقط يكبار در كلام الله آمده‏اند. هما زرع کلو بين جنن جعل اتى اکل نخل ها ب لم حفف ظلم من ه

است احتمال قوى آنست كه مطلق جن و انس مراد باشد. ها ل وضع فى وزن ارض فکه خسر نخل لا ذات کمم قسط ب

قمل وله شرب فصل حمد وقى قمص جرد وثق طوفان ثمر ان قدس عقب کبر فسد دور اخذ نخل بطن الا جىء صدق طوف شدد هم قوم رجس ذلک اذ امر جرم ثم طعم

او ى حمر حبب خلق غرق قصو قلل کلا سفل لکن حتى بغل بل سفن الا قمر نا نن دنو نخل صور دعو خرج زين کذب رجل ظهر يا مثل رحم ايى عن خوف ليل عزل طلع سمو طلق وعد

احاطه شده است [كهف:32] براى يكى از آن دو دو باغ از تاك داديم و آن دو را به نخل احاطه كرديم . [زمر:75] يعنى ملائكه را در حاليكه عرش را احاطه كرده‏اند مى‏بينى

نور كه نقل شده در «نور» خواهد آمد انشاء اللّه. زيتون ه لا من ها عنب شبه نخل رمن غير زرع شرق کود غرب برک اکل قضب ضوء نبت شجر تين حدق طور حبب فى جنن فکه

کنده شده نخل هستند اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است راغب منقعر را درختيكه در زمين ريشه دوانيده و به قعر آن رفته، مى‏داند. وَ فَکَيْف نَخْل کَان عَذَابِي

يعنى : در باغات و چشمه‏ها و كشتهاو نخل هايى كه ميوه آنها نرم و رسيده و يا رويهم چيده شده است. وَ تَنْحِتُون طَلْعُهَا مِن نَخْل الْجِبَال زُرُوع بُيُوتا فَارِهِين

شبه ما الى ثمر انن اکل کم لعل ک نهر صوب ربب قول امن غير جعل عنب ذلک موه اتى نخل نقص شىء نظر حقق ينع اوى لا زيتون ذکر رمن يوم خلف نا سمو اهل اخذ سلک غفر بشر

فنن ما اول بين خيم خير حور نضخ نور کان ياقوت غرب شرق بحر الذين هل لولو جزى نخل خرج رفرف خبل نسو حلم بطن قبل فضل خضر سمع يوم سمو بسط نصر بغى ودد ثقل رمن شئن

است! به یقین دستها و پاهایتان را بطور مخالف قطع می‌کنم؛ و شما را از تنه‌های نخل به دار می‌آویزم؛ و خواهید دانست مجازات کدام یک از ما دردناکتر و پایدارتر است

بى‏صاحب مى‏گذارد. [حاقة:7] قوم را در آن محل مى‏بينى كه افتاده‏اند گوئى تنه‏هاى نخل سقوط كرده‏اند. ناگفته نماند خاويه در قرآن مجيد پنج بار آمده است و مادّه آن

لکن أما خمر دفق خرج شبه بنو طير موه رجع فسد ربب لا ارض جذع اخو وله حلل رئس نخل قدر الا خلق اله نا ضير علم سعى رسل الله الى سقى جنح قد وحد قضى جناح مريم کما

معنى كرده است. من ل ها على ف ه هم شمس قبل اله ى طلع ب انن قول سبب اذا فى نخل رئى ک بلغ حتى وله انتم جنن الله ربب الى غرب جحم وجد هل غيب سبح لعل موسى نا

چنانكه در مجمع و جوامع الجامع نقل كرده يعنى : در باغات و چشمه‏ها و كشتهاو نخل هايى كه ميوه آنها نرم و رسيده و يا رويهم چيده شده است. وَ کَذٰلِک لا أَنْزَلْنَاه

به خوبى شكافتيم. و در آن، دانه رويانديم. و نيز انگور و سبزيجات، و زيتون و نخل خرما، و باغهاى پردرخت، و ميوه و چراگاه، براى برخوردارى شما و چهارپايانتان

فکهة و نخل و رمّان . فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان) ۲ - میوه هاى متنوع - به ویژه خرما و انار - در بهشت، نمود ربوبیت الهى به جن و انس (فیهما فکهة و نخل و رمّان

در مكانى دور گوشه گرفت و چون وقت وضع حمل رسيد درد زادن او را سوى تنه درخت نخل كشيد فكر اتّهام مردم و ترس لكّه دار شدن عفتش چنان بى تابش كرد كه از ته قلب

فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمّانٌ» از اين روشن مى‏شود كه انار بهشتى انار بخصوصى است و مانند انار دنيا نيست. وَ آلاَء تُکَذّبَان رَبّکُمَا فَبِأَي نَخْل فِيهِن خَيْرَات

به خوبى شكافتيم. و در آن، دانه رويانديم. و نيز انگور و سبزيجات، و زيتون و نخل خرما، و باغهاى پردرخت، و ميوه و چراگاه، براى برخوردارى شما و چهارپايانتان