نتایج جستجو

شو، و با كافران مباش ، و گرنه در بلاء شريك آنان خواهى شد، همانطور كه در همنشينى و سوار نشدن بر كشتى شريك آنهايى ، و نوح (عليه السلام ) در اين گفتارش نفرمود

خدا (ص) فرمود: از بدترين بنده‏هاى خدا كسى است كه براى هرزه گوئى وى، از همنشينى او كناره مى‏شود. و نيز از حضرت صادق عليه السلام حديث شده كه رسول خدا (ص)

الله ع عن ابايه ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: سه كسند كه همنشينى آنها دل را بميراند: نشستن با اوباش، و گفت و شنود با زنها، و نشستن با توانگران‏

اين هنگام فرمود: راستى از بدترين بنده‏هاى خدا آن كس است كه از هرزه‏درائيش همنشينى با او را بد دارند. حضرت صادق عليه السلام فرمود: روزى پيغمبر (ص) نزد عايشه

معرفى كن؟ فرمود: بپرهيز از همنشينى دروغگو، زيرا چون سراب است، دور را به تو نزديك مى‏كند و دور مى‏كند نزديك را، بپرهيز از همنشينى فاسق و بزه‏كار، زيرا كه او

بود! چه بد قرين و همنشينى هستى تو»! (حتى اذا جائنا قال يا ليت بينى و بينك بعد المشرقين فبئس القرين ). همه عذابها يك طرف ، و همنشينى با اين قرين سوء يك

يخوضوا فى حديث غيره » نمود براى اين بود كه دلالت كند بر اينكه مطلق مشاركت و همنشينى با آنان مورد نهى نيست ، و مجالستى كه غرض از آن پيروى و يا اقامه حق و يا

وَ الْكَفَّارَات قال الصادق ع : و حضرت صادق عليه السّلام فرمود: كفّاره همنشينى با ياران آنست كه چون برخيزى بگوئى: «سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا

مى‏سازد)، و همنشين بد، اين كس را هلاك مى‏گرداند. پس بنگر و ببين كه با كه همنشينى مى‏كنى».

عثمان، از فضيل بن يسار، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: «همنشينى مكنيد با ايشان؛ يعنى مرجئه. خدا ايشان را لعنت كند، و لعنت كند ملّت‏هاى مشركه

گمان بد است به نيكان. و مجالست با نيكان، ملحق سازد بدان را به نيكان. و همنشينى نيكان با معصيت كاران، ملحق سازد ابرار را به فجّار. پس هر كه مشتبه شود امر

شد، و هر كه در مدخل‏هاى بد داخل شود، متّهم مى‏شود، و هر كه با همنشين بد همنشينى كند، سالم و بى‏آفت نباشد، و هر كه مالك زبانش نباشد و اختيار آن را نداشته

آدم عليه السّلام در اين هنگام عرض كرد: بار الها اين مخلوق زيبا كيست كه همنشينى و ديدارش مرا آرام دل گشته، خداوند متعال فرمود: اين كنيز من حوّاست، آيا دوست

انكار بر كسى كه حجّ بجاى مى‏آورد، بمكّه رفت. و دانشمندان سؤال و جواب او، و همنشينى او را بعلّت بد زبانى و فساد ضمير خوش نميداشتند، پس بنزد جعفر بن محمّد عليهما

كند و در نزدش نيايد، و دويم آنكه مردى از شما با مردى رفاقت كند يا با او همنشينى نمايد، واجب است كه بداند كه آن كيست و از كجا است. پس از او جدا مى‏شود، پيش

خوانيم : اياك و مصاحبة الشرير فانه كالسيف المسلول يحسن منظره و يقبح اثره : از همنشينى بدان بپرهيز كه همچون شمشير برهنه اند، ظاهرش زيبا و اثرش بسيار زشت است !

خدا كردن از عوامل شرح صدر است . بر عكس جهل و گناه و لجاجت و جدال و مراء و همنشينى با بدان و فاجران و مجرمان و دنياپرستى و هواپرستى باعث تنگى روح و قساوت قلب

قسم از صاحب مروّت، و خيانت و پيمان‏شكنى از سلطان! كفران نعمت حماقت است، و همنشينى احمق شوم است. نسبت بكسى كه حق تو را بشناسد حقشناس باش، چه شريف باشد و چه

با زنان مشركه ازدواج نكنيد، تا ايمان بياورند...، چون همين نهى مؤ منين از همنشينى و معاشرت با كسى كه معاشرت و نزديك شدن با او، و انس گرفتن با او، جز دورى

رفتار نميكرد، بسا بود كه در خانه خودم بودم و پيغمبر (ص) نزدم مى‏آمد، و اين همنشينى در خانه من بيشتر واقع ميشد از خانه پيغمبر و چون در بعضى از منازل بر آن حضرت