نتایج جستجو

اقتدار، در سايه‌ى وحدت است. «الْواحِدُ الْقَهَّارُ» (در قرآن شش مورد كلمه‌ى قهار آمده كه در كنار همه‌ى آنها كلمه‌ى واحد است). 7- همه هستى تحت يك مديريّت و اراده

خَلفِهِ رَصداً» نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص

گسترده‌ای پیرامون علم غیب با دقت در آیات مختلف قرآن به خوبی روشن می‌شود که دو دسته آیه در ج5، ص307 زمینه علم غیب وجود دارد نخست آیاتی که علم غیب را مخصوص خدا

را و سير ميداد او را در صبح يك ماه راه و در شام يك ماه راه چنانچه قمّى ره نقل فرموده خلاصه آنكه در يكروز مسافتى را كه مردم معمولا در دو ماه‌ جلد 4 صفحه 352

فرموده كه اين در بهشتهاى دنيا پيش از قيامت است چون صبح و شام در بهشت آخرت و دائم نيست بلكه در بهشتهائى است كه منتقل ميشود بآنها ارواح اهل ايمان و در آنها آفتاب

اراده شده باشد در هر حال اوضاع آنعالم را تحقيقا نميتوان با اوضاع اينجا تطبيق نمود و علم آنرا بايد بآشنايان ملك وجود حواله داد و بايد در تحصيل رضاى چنين

رشد را تنها در كاميابى‌هاى دنيوى بداند. در مديريّت و سياست‌گذارى جامعه، اگر تصميم‌گيرنده معصوم يا عادل نباشد، از استبدادى سر در مى‌آورد كه در آن رشدى نيست،

)) بحثى عقلى پيرامون علم خدا (نقد و رد سخن جبريون كه براى اثبات جبر، به تعلق علم خدا به افعال بندگان استناد كرده اند) (روايتى در ذيل آيه : ((ان نشاء ننزل

همچنين عمل كردن به علم، سبب زيادتى در علم است، چنانچه حديث وارد شده كه حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله فرموده: من عمل بما علم وفّقه اللّه علم ما لا يعلم‌ «1»

مکانها در پیشگاه علم او یکسان است. مردمان) چیزی از علم او را فراچنگ نمی‌آورند جز آن مقداری را که وی بخواهد. (علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علم بی‌پایان

گشته با آنكه در آسمان جاى داشته در شب معراج و در معناى قاب قوسين او ادنى اختلاف را زيادتر نموده بعضى آنرا بمقدار دو كمان متّصل بهم يا كمتر در نظر بيننده

پروردگار جهانيان است. تفسير در مجمع در تفسير ستة ايّام فرموده در مقدار شش روز از روزهاى دنيا و قمى ره فرموده در شش وقت و در كافى از امام صادق (ع) نقل نموده

مراجعت كنى. تبصره: 1- سيد مرتضى علم الهدى (رحمه اللّه) در تنزيه الانبياء در وجه صدور اين فعل از موسى عليه السلام فرمود: چنين حالت غيظ و غضب براى موسى حاصل

(آیه 228)- در آیه قبل سخن از طلاق بود و در این آیه بخشی از احکام طلاق و آنچه مربوط به آن است بیان می‌شود و در مجموع پنج حکم در آن بیان شده، نخست در باره عدّه

حكمت در اين بود كه مصريان در وقت خريد و فروش او را به صورت بندگى ديده بودند، قدرت ازلى همه را طوق بندگى او گردن نهاد تا كسى را صحبت بى‌ادبانه در باره او

است و اگر همه بيد قدرت و در تحت سلطنت او نبودند علم بآنها نداشت و چون دارد بالاتر است شأن او از آنكه اشياء بى‌حس و شعورى شريك در خدائى يا پرستش او باشند

و موضع‌گيرى بدون علم، ستايش يا انتقاد بدون علم و نوشتن و گفتن بدون علم. داوريى شفابخش براى همه آن بيمارى‌ها، تحقيق و بررسى است كه در اين آيه آمده است.

گشته با آنكه در آسمان جاى داشته در شب معراج و در معناى قاب قوسين او ادنى اختلاف را زيادتر نموده بعضى آنرا بمقدار دو كمان متّصل بهم يا كمتر در نظر بيننده

آنان جدا شد و هفت روز در مسیرش تا دریا و هفت روز در شکم ماهى بود و هفت روز را در زیر درخت در سرزمین خشک و خالى و هفت روز را در راه بازگشت به سوى قومش گذراند

اراده شده باشد در هر حال اوضاع آنعالم را تحقيقا نميتوان با اوضاع اينجا تطبيق نمود و علم آنرا بايد بآشنايان ملك وجود حواله داد و بايد در تحصيل رضاى چنين