نتایج جستجو

امر يمن وله ب بنو حرج ملک دول سکن اسو ذکر فوت شىء اسى شرک يتم وطر بين قرب ازر ذلک امن غنى ثوب وفى قتل رجع نصح ذى نفس زيد کفل رئى اخر قضى اتى ارض رسل لما

تکرار در قرآن: ۲(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ه ى ف فى شرک شطء ب خرج شدد غلظ ک امر اخو سوى زرع کى هارون انجيل على هم سوق مثل

آیات شامل این کلمه ازر (۲ بار) ف‌ (۲۹۹۹ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) شَطْأَه فَاسْتَغْلَظ أَخْرَج فَاسْتَوَى کَزَرْع عَلَى فِي الْإِنْجِيل سُوقِه يُعْجِب مَثَلُهُم

ابو ملء منن ذهب بعد اخر ترک منع مع حسب ذنب لئک اسباط زبور زکريا رحم جىء نفس ازر ملک رئى يعقوب بعث وقى رجع سجد يحيى نفع مرء

ى انن قوم ه على ان اله عکف هم ربب کم ظلل اخذ نن جعل ضلل بعد ا ک هن ما بنو آزر کيد کثر ولى ها يا وله رئى ت موسى من دبر اتى هل انس ابو ن سمع جنب ابراهيم بحر

در خانه آزر و تحت سرپرستى او زندگى مى کرد. (واهجرنى ملیًّا) آزر: آزر و ابراهیم(ع) ۹; بت پرستى آزر ۷; بى منطقى آزر ۵، ۶; تعجب آزر ۱; تعدد معبود آزر ۷; تهدیدهاى

بود ... و آزر با همسر خویش همبستر شد و نطفه ابراهیم منعقد گشت ... . آزر: بت پرستى آزر ۱، ۵، ۶; شخصیت آزر ۴; گمراهى آزر ۱; موقعیت اجتماعى آزر ۴ ابراهیم

بت پرستان به شکل هاى گوناگون مى ساختند. آزر: بت پرستى آزر ۲، ۶; پرسش از آزر ۳; سرزنش آزر ۲; مبارزه با آزر ۷; موقعیت اجتماعى آزر ۸ ابراهیم(ع): پرسش ابراهیم(ع) ۳;

بسیار دعا کننده و گریه کننده». آزر: آثار شرک آزر ۱۳; آزر از دشمنان خدا ۲; آزر از مشرکان ۲; دشمنى آزر ۹; هدایت ناپذیرى آزر ۹ ابراهیم(ع): آثار خشوع ابراهیم(ع)

جاءنى من العلم ما لم یأتک فاتّبعنى أهدک صرطًا سویًّا) آزر: بت پرستى آزر ۱۲; بینش آزر ۱۲; دعوت از آزر ۲، ۴ ابراهیم(ع): آثار علم ابراهیم(ع) ۲; احتجاج ابراهیم(ع)

‌را‌ منكر شوند. (إِذ قال‌َ لِأَبِيه‌ِ) آزر، (وَ قَومِه‌ِ) ظاهرا مرجع‌ ضمير ابيه‌ هست‌ ‌يعني‌ قوم‌ آزر چون‌ آزر گفتند منجم‌ نمرود ‌بود‌ و ‌در‌ دربار دولتي‌

مخاطب ابراهیم(ع) «آزر» بوده است. ۲- آزر (پدر یا عموى حضرت ابراهیم(ع))، مشرک و بت پرست بوده است. (إذ قال لأبیه یأبت لِمَ تعبد ما لایسمع) «آزر» یا پدر حضرت ابراهیم

شوید، نشانه عمق مطرود بودن شیطان و گرفتارى او به عذاب است. آزر: انذار آزر ۱; نجات آزر ۲; هدایت آزر ۲، ۸ ابراهیم(ع): انذارهاى ابراهیم(ع) ۱; تلاش ابراهیم(ع)

الشیطان...» براى نهى «لاتعبد» در گرو اعتراف آزر به نادرستى سرکشى شیطان از فرمان خدا است. اقرار آزر ۱۴; نهى آزر ۱ ابراهیم(ع): روش تبلیغ ابراهیم(ع) ۱۱; قصه

مشاهده بت پرستى مردم، شگفت زده شد و از آن کار استفسار نمود. آزر: پرسش از آزر ۱; معبود آزر ۱ ابراهیم(ع): پرسش ابراهیم(ع) ۱; فلسفه پرسش ابراهیم(ع) ۴; مکان

ابراهیم(ع) با گمراه خواندن آنان و اجدادشان چنین استدلالى را مردود دانست. آزر: تقلید آزر ۲ ابراهیم(ع): شرک ستیزى ابراهیم(ع) ۲; قصه ابراهیم(ع) ۲ بت پرستى: حقیقت

عرف عند الذين شطء ابراهيم شىء نور وفى ى عيسى ا تبع نهى نعم لو اله قتل وعظ ازر عهد وعد وله هىء حجج جنن قد وجد فرق ليس جىء لا رئف قفو عن طير کهل نا رحم اکل

این کلمه اخذ (۲۷۳ بار) وَ أَن قَال إِمّا فِيهِم أَ أَصْنَاما آلِهَة حُسْنا آزَر لِأَبِيه أَمّا إِنّي مَن إِبْرَاهِيم أَرَاک تُعَذّب ظَلَم فَسَوْف قَوْمَک

إِنّا بِأَيّام الْحَکِيم مَلَکُوت عَجِلْت يَا أَ تَفْصِيلا آيَاتِي اللّه آزَر إِن مَوْعِظَة لِأَبِيه در حال بارگیری...

الشّهَادَة فَقَد عِبَادِه خَلَق لِأَبِيه هٰذَا رَبّکُم الْآخِرَة أَ فَمَن ذَلُولا آزَر فَوْق يُدْرِک صَغَت أَنْبَأَک الْقَاهِر قُلُوبُکُمَا الْحَمْد أَبْصَر فَامْشُوا

آلِهَة تَتّخِذ نَعْبُد فَنَظَل قَالُوا تَعْبُدُون لَهَا أَ إِنّي مَا أَرَاک آزَر إِذ عَاکِفِين هَل قَوْمِه يَسْمَعُونَکُم إِبْرَاهِيم قَوْمَک فِي تَدْعُون

تَجْهَلُون يُسْأَلُون هٰذَا نَصْرَهُم مَن تَقْدِيرا أَشْهَد لَهَا فَسُبْحَان آزَر قَوْمَک ظَنّکُم جَعَلْنَا نُفُورا سَيَکْفُرُون عَلَيْهِم تُرْجَعُون قَوْمُنَا

ابراهيم (عليه السلام ) با ((آزر(( و رد وابطال بت پرستى او از دو جهت تقرير و توضيح بيانى كه آن حضرت (عليه السلام ) در نهى ((آزر(( از اطاعت شيطان به كار برد

كلمه (( آزر )) و نسبت او با ابراهيم (ع ). استغفار و دعاى ابراهيم (ع ) براى آزر، دعاى صورى بوده و در دنيا واقع شده ، نه درآخرت براى شفاعت . آزر، پدر صلبى

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

يا جدّ مادرى او بود بشرحى كه در سوره انعام ذيل آيه و اذ قال ابراهيم لابيه آزر گذشت و بساير اقوام خود كه بت پرست بودند فرمود چه چيز را ميپرستيد براى آنكه

امراض و محبّت غير خدا چنانچه‌ جلد 4 صفحه 438 در سوره شعراء ذكر شد چون گفت به آزر كه عمو يا جدّ مادرى او بود و معمولا در كلام عرب پدر خوانده ميشوند و همچنين

امراض و محبّت غير خدا چنانچه‌ جلد 4 صفحه 438 در سوره شعراء ذكر شد چون گفت به آزر كه عمو يا جدّ مادرى او بود و معمولا در كلام عرب پدر خوانده ميشوند و همچنين

امراض و محبّت غير خدا چنانچه‌ جلد 4 صفحه 438 در سوره شعراء ذكر شد چون گفت به آزر كه عمو يا جدّ مادرى او بود و معمولا در كلام عرب پدر خوانده ميشوند و همچنين

بايد علم توحيد را در جهان افراشته نمايد در وقتى كه بعمو يا جدّ مادرى خود آزر و اقوام خويش بعنوان توبيخ و تحقير فرمود اين مجسمه‌هاى بى‌شعور چيست كه شما

بايد علم توحيد را در جهان افراشته نمايد در وقتى كه بعمو يا جدّ مادرى خود آزر و اقوام خويش بعنوان توبيخ و تحقير فرمود اين مجسمه‌هاى بى‌شعور چيست كه شما

بايد علم توحيد را در جهان افراشته نمايد در وقتى كه بعمو يا جدّ مادرى خود آزر و اقوام خويش بعنوان توبيخ و تحقير فرمود اين مجسمه‌هاى بى‌شعور چيست كه شما

بايد علم توحيد را در جهان افراشته نمايد در وقتى كه بعمو يا جدّ مادرى خود آزر و اقوام خويش بعنوان توبيخ و تحقير فرمود اين مجسمه‌هاى بى‌شعور چيست كه شما

امراض و محبّت غير خدا چنانچه‌ جلد 4 صفحه 438 در سوره شعراء ذكر شد چون گفت به آزر كه عمو يا جدّ مادرى او بود و معمولا در كلام عرب پدر خوانده ميشوند و همچنين

‌بود‌ پدرش‌ هاران‌ برادر ابراهيم‌ ‌هر‌ دو پسر تارخ‌ بودند چنانچه‌ قبلا گفتيم‌ آزر پدر ابراهيم‌ نبود بلكه‌ عم‌ ابراهيم‌ ‌بود‌. 2‌-‌ پسر خاله ابراهيم‌ ‌که‌ مادر

بايد علم توحيد را در جهان افراشته نمايد در وقتى كه بعمو يا جدّ مادرى خود آزر و اقوام خويش بعنوان توبيخ و تحقير فرمود اين مجسمه‌هاى بى‌شعور چيست كه شما

بايد علم توحيد را در جهان افراشته نمايد در وقتى كه بعمو يا جدّ مادرى خود آزر و اقوام خويش بعنوان توبيخ و تحقير فرمود اين مجسمه‌هاى بى‌شعور چيست كه شما

تقديرش را « يا آزر اتتخذ اصناما الهة » پنداشته اند، بعضى ديگر آن را « اءاءزرا تتخذ » با همزه استفهام و نصب « ازرا » قرائت كرده و « ازر » را مصد از باب

تعبير پدر ‌از‌ ‌او‌ ‌شده‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ حجتي‌ ‌است‌ ‌براي‌ ‌ما درباره‌ آزر ‌که‌ عموي‌ ابراهيم‌ بوده‌ و باين‌ عنايت‌ ‌از‌ ‌او‌ ‌به‌ اب‌ تعبير مينموده‌

نشان مى دهد كه ابراهيم احتمالا آمادگى براى ايمان را در عمويش آزر مشاهده كرده بود ولى آزر از اين مساءله نگران بود كه اگر راه توحيد را پيش گيرد دوران بت

مؤمنا و للمؤمنين و المؤمنات». اين آيه دلالت دارد بر اين كه ابراهيم، فرزند «آزر» مشرك نبوده. زيرا در اين آيه براى پدرش طلب مغفرت كرده است، در حالى كه خودش

فَأَتَيْتُ‏ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَتَيْتُكَ وَ لَمْ أَزُرْ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ع‏ قَالَ بِئْسَ مَا صَنَعْتَ لَوْ لاَ أَنَّكَ مِنْ‏

شده ، با اين كه غير از تغليب مجوز ديگرى ندارد، و اين خود براى بحث آينده كه آزر مشرك ، پدر واقعى ابراهيم نبوده ، دليل محكمى است ، كه انشاءاللّه بحثش ‍ خواهد

مى گردد، و از همين رو مى گوئيم اگر اين كلمه در مورد «آزر» در قرآن به كار رفته مانع از آن نيست كه آزر عموى ابراهيم باشد نه پدرش (دقت كنيد). آخرين آيه مورد

بخارى و نسائى از ابو هريره از رسول خدا روايت كرده اند كه فرمود: روز قيامت آزر ابراهيم را مى بيند و ابراهيم او را پريشان و غبارآلود مشاهده مى كند، مى پرسد

قَالَ إنّى ذَاهِبٌ إلى رَبّى...»، خلاصه اى است از گفتار مفصلى كه قبلا با آزر داشت، و به وى فرموده بود: «وَ أعتَزِلُكُم وَ مَا تَدعُون مِن دُونِ اللّهِ

كلمه « كذلك » اشاره كند به رويتى كه در آيه قبلى : « و اذ قال ابراهيم لابيه آزر اتتخذ اصناما آلهة انى اريك ... » ذكر شده و ابراهيم مدعى آن است كه : من ، تو

رَبَّك حَكِيمٌ عَلِيمٌ(۸۳) ترجمه آيات و به ياد آور وقتى را كه ابراهيم به پدرش آزر گفت : آيا بتهايى را خدا قوم ترا در گمراهى آشكار ميبينم (۷۴) و اين چنين به

كه خود اين قائل نيز قائل به آن است - وقتى صحيح مى شود كه ابراهيم پسر صلبى آزر باشد، ولى ما در داستان آن جناب در سوره انعام فساد اين مطلب را روشن ساخته و