ق ٣٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

چه بسیار اقوامی را که پیش از آنها هلاک کردیم، اقوامی که از آنان قویتر بودند و شهرها (و کشورها) را گشودند؛ آیا راه فراری (از عذاب الهی) وجود دارد!

|و چه بسيار نسل‌هايى را كه پيش از ايشان (اهل مكه) هلاك نموديم كه از آنها قوى‌تر بودند و در شهرها رخنه كردند. آيا [از قدرت خدا] گريزى هست
و چه بسا نسلها كه پيش از ايشان هلاك كرديم كه [بس‌] نيرومندتر از اينان بودند و در شهرها پرسه زده بودند [اما سرانجام‌] مگر گريزگاهى بود؟
و چقدر طوایفی را پیش از اینان ما هلاک کردیم که با قهر و قوّت‌تر از اینان بودند و در هر دیار راه جستند. آیا هیچ راه نجاتی یافتند؟
و چه بسیار اقوامی را که پیش از آنان هلاک کردیم که از آنان نیرومندتر بودند، و [با نیرویشان] به سرزمین ها رفتند [و آنها را فتح کردند]، آیا توانستند [از عذاب و هلاکت] گریزگاهی بیابند؟
پيش از آنها چه مردمى را كه نيرومندتر بودند و در شهرها سير و جستجو مى‌كردند، به هلاكت آورده‌ايم. آيا راه گريزى هست؟
و چه بسیار پیش از آنان نسلهایی را نابود کردیم که از ایشان دراز دست‌تر بودند، که در گوشه و کنار شهرها جستجو کردند که آیا گریزگاهی هست‌
و چه بسيار مردمانى را پيش از آنها نابود كرديم كه از اينها- اين كافران- زورمندتر بودند، پس در شهرها گردش و كاوش كردند آيا [آنان را] هيچ پناه و گريزگاهى هست- از عذاب و هلاك و مرگ؟
ما پیش از آنان (یعنی جلوتر از قریشیان) اقوام زیادی را هلاک ساخته‌ایم. اقوامی که از ایشان بسی قویتر و نیرومندتر بوده‌اند و در جهان پیشروی کرده‌اند و کشورها را گشوده‌اند و بر شهرها تسلط یافته‌اند، (امّا بر اثر کفر و ظلم و بیدادگری و فسق و فجور، عاقبت به خشم خود گرفتارشان ساخته‌ایم) و نابودشان نموده‌ایم. آیا این گونه افراد راه فراری (از مرگ و کیفر الهی) داشته‌اند (تا قریشیان هم داشته باشند؟!).
و چه بسیار نسل‌هایی را پیش از ایشان هلاک کردیم (که) ایشان حمله‌ورتر از اینان بودند. پس در شهرها پرسه‌ای زده بودند. (اما سرانجام) مگر گریزگاهی هست‌؟
و بسا نابود ساختیم پیش از ایشان قرنی که بودند سخت‌تر از ایشان در نیرو پس کاویدند در شهرها آیا هست گریزگاهی‌


ق ٣٥ آیه ٣٦ ق ٣٧
سوره : سوره ق
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ ...»: (نگا: انعام / مریم / و ، ص / . «بَطْشاً»: گرفتن چیزی با قوت و قدرت. یورش و ستیز (نگا: زخرف / دخان / ، شعراء / . «نَقَّبُوا»: راهها را شکافته‌اند و کشورها را گشوده‌اند. در جهان حرکت کرده‌اند و پیشروی نموده‌اند. «نَقَّبُوا فِی الْبِلادِ»: کشورها و شهرها را گشوده‌اند و در آنجاها گشته‌اند. به کاوش نواحی و کندوکاو مکانها پرداخته‌اند. کشورها و شهرها را جستجو کرده‌اند تا جاودانه بمانند و از مرگ، خویشتن را در پناه کاخها و دژها دارند. «مَحِیصٍ»: راه فرار. گریزگاه (نگا: ابراهیم / ، فصّلت / ، شوری / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - تاریخ، شاهد نابودى بسیارى از ملت هاى توان مند، به خاطر کفر و شرک آنان (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا) «قرن» به معناى امت و گروهى از مردم است که در یک زمان قرار دارند.

۲ - فرجام هلاکت بار امت هاى کفرپیشه تاریخ، به رغم شوکت مندى آنان، هشدارى به همه ملت هاى حق ستیز (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا)

۳ - توان مندى نسبى مشرکان قریش در محیط خویش، زمینه ساز سرکشى و کفر آنان (أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا) از این که خداوند به آنان یادآورى کرده که امت هاى نیرومندتر از ایشان هلاک شدند; استفاده مى شود که مشرکان مکه بر ثروت و قدرت محلى خویش، تکیه داشته و ایمان نمى آوردند.

۴- امت هاى نیرومند هلاک شده تاریخ، داراى سلطه بر جوامع متعدد (و کم أهلکنا ... فنقّبوا فى البلد) «التنقیب» (مصدر «نقّبوا») به معناى سیر و حرکت است و در این جا کنایه از فتح بلاد و تحت سلطه درآوردن آنها مى باشد.

۵ - فزون خواهى قدرت ها، نامحدود به قلمرو آنان و منتهى به سلطه گرى بر سایر جوامع (هم أشدّ منهم بطشًا فنقّبوا فى البلد) «فاء» در «فنقّبوا» براى نتیجه است; یعنى، قدرت، منتهى به نفوذ و تجاوز به دیگران است.

۶ - هلاکت، سرنوشت محتوم همه توان مندان حق ستیز تاریخ (و کم أهلکنا ... هل من محیص )

۷ - نابودى حق ستیزان با همه نیرو و توان، گواه قدرت قاهر خداوند است. (و کم أهلکنا ... أشدّ ... منهم بطشًا ... هل من محیص ) از ارتباط «هل من محیص» با صدر آیه، استفاده مى شود که توجه به نابودى ملت هاى توان مند در گذشته تاریخ، خود مى تواند بهترین گواه باشد بر این که ملت ها سرانجام مقهور اراده خدا و ناگزیر از آن هستند.

۸ - توجه مؤمنان به غلبه اراده خداوند بر قدرت کافران، مایه امید و تسلّى خاطر ایشان (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا فنقّبوا فى البلد هل من محیص)

۹ - اراده الهى، حاکم بر تحولات تاریخ (و کم أهلکنا قبلهم من قرن ... هل من محیص )

۱۰ - زوال قدرت ها و سلطه هاى حق ستیز، سنتى الهى است. (و کم أهلکنا قبلهم من قرن ... هل من محیص )

۱۱ - قدرت و امکانات مادى کافران و سلطه طلبان، مایه نجات آنان از هلاکت و قهر الهى نخواهد بود. (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا ... هل من محیص )

۱۲ - جامعه شناسى، باستان شناسى و تاریخ، زمینه ساز شناخت سنت هاى الهى و ره یابى به واقعیت پیام وحى (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا ... هل من محیص )

موضوعات مرتبط

  • امتها: تاریخ امتها ۱، ۴; عوامل هلاکت امتها ۱; قدرت امتهاى منقرض ۴; هلاکت امتها ى پیشین ۲
  • امکانات مادى: نقش امکانات مادى ۱۱
  • باستان شناسى: آثار باستان شناسى ۱۲
  • تاریخ: آثار شناخت تاریخ ۱۲; منشأ تحولات تاریخ ۹
  • جامعه شناسى: آثار جامعه شناسى ۱۲
  • حق: حتمیت هلاکت حق ستیزان ۶; فرجام حق ستیزان ۶; قدرت حق ستیزان ۷; هشدار به حق ستیزان ۲; هلاکت حق ستیزان ۷، ۱۰
  • خدا: حاکمیت اراده خدا ۹; زمینه خدا شناسى ۱۲; سنتهاى خدا ۱۰; شناخت سنتهاى خدا ۱۲; نشانه هاى قدرت خدا ۷
  • ذکر: آثار ذکر حاکمیت اراده خدا ۸
  • سلطه طلبان: امکانات مادى سلطه طلبان ۱۱; حتمیت هلاکت سلطه طلبان ۱۱; قدرت سلطه طلبان ۱۱
  • شرک: آثار شرک ۱
  • ظالمان: وسعت قدرت طلبى ظالمان ۵
  • عذاب: عوامل نجات از عذاب ۱۱
  • قدرتمندان: فرجام قدرتمندان ۶
  • قریش: آثار قدرت قریش ۳; زمینه عصیان قریش ۳; زمینه کفر قریش ۳
  • کافران: آثار هلاکت کافران ۲; امکانات مادى کافران ۱۱; حتمیت هلاکت کافران ۱۱
  • کفر: آثار کفر ۱
  • مؤمنان: زمینه آرامش مؤمنان ۸; زمینه امیدوارى مؤمنان ۸
  • وحى: زمینه شناخت وحى ۱۲

منابع