قَوْم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۸: خط ۸:
جماعت مردان در صحاح گفته: قوم به معنى مردان است و شامل زنان نيست از لفظ خود مفرد ندارد زهير در شعر خود گويد: و ما ادرى و سوف اخال ادرى‏ أقوم آل حصن ام نساء نمى‏دانم به گمانم به زودى خواهم دانست: آل حصن مردانند يا زنان. و خداوند فرموده: [حجرات:11]. گاهى زنان نيز داخل قوم اند به تبعيت زيرا قوم هر پيامبر شامل مردان و زنان است، همچنين است قول راغب در مفردات. در اقرب الموارد گويد: جماعت مردان را قوم گفته‏اند كه آنها قائم و متصدى به كارهاى مهمّ‏اند، اين لفظ مذكر و مونث آيد گويند: «قامَ الْقَوْمُ وَ قامَتِ الْقَوْمُ» در مجمع ذيل آيه فوق فرموده: خليل گفته: قوم به مردان اطلاق مى‏شود نه به زنان چون بعضى با بعضى به كارها قيام مى‏كنند. ناگفته نماند: در آيه فوق زنان به قرينه مقابله داخل در قوم نيستند ولى در آيات ديگر قطعاً زنان داخل در قوم اند مثل [بقره:118]. [هود:89]. نمى‏شود مراد از قوم در اين آيات فقط مردان باشند لذا بايد براى اخراج زنان قرينه داشته باشيم. بدين جهت راغب گفته: در تمام قرآن از قوم مردان و زنان اراده شده‏اند و حقيقت آن براى مردان است ولى قاموس معناى اولى آن را «اَلْجَماعَةُ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ مَعاً» گفته است. اقرب الموارد گفته: قوم انسان اقرباى اوست كه با او در جد واحد جمع مى‏شوند، گاهى انسان در ميان اجانب واقع مى‏شود مجازاً و به جهت مجاورت آنها را قوم خود مى‏داند. از اين استعمال در قرآن بسيار يافته است.
جماعت مردان در صحاح گفته: قوم به معنى مردان است و شامل زنان نيست از لفظ خود مفرد ندارد زهير در شعر خود گويد: و ما ادرى و سوف اخال ادرى‏ أقوم آل حصن ام نساء نمى‏دانم به گمانم به زودى خواهم دانست: آل حصن مردانند يا زنان. و خداوند فرموده: [حجرات:11]. گاهى زنان نيز داخل قوم اند به تبعيت زيرا قوم هر پيامبر شامل مردان و زنان است، همچنين است قول راغب در مفردات. در اقرب الموارد گويد: جماعت مردان را قوم گفته‏اند كه آنها قائم و متصدى به كارهاى مهمّ‏اند، اين لفظ مذكر و مونث آيد گويند: «قامَ الْقَوْمُ وَ قامَتِ الْقَوْمُ» در مجمع ذيل آيه فوق فرموده: خليل گفته: قوم به مردان اطلاق مى‏شود نه به زنان چون بعضى با بعضى به كارها قيام مى‏كنند. ناگفته نماند: در آيه فوق زنان به قرينه مقابله داخل در قوم نيستند ولى در آيات ديگر قطعاً زنان داخل در قوم اند مثل [بقره:118]. [هود:89]. نمى‏شود مراد از قوم در اين آيات فقط مردان باشند لذا بايد براى اخراج زنان قرينه داشته باشيم. بدين جهت راغب گفته: در تمام قرآن از قوم مردان و زنان اراده شده‏اند و حقيقت آن براى مردان است ولى قاموس معناى اولى آن را «اَلْجَماعَةُ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ مَعاً» گفته است. اقرب الموارد گفته: قوم انسان اقرباى اوست كه با او در جد واحد جمع مى‏شوند، گاهى انسان در ميان اجانب واقع مى‏شود مجازاً و به جهت مجاورت آنها را قوم خود مى‏داند. از اين استعمال در قرآن بسيار يافته است.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::قَوْم]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۶

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

جماعت مردان در صحاح گفته: قوم به معنى مردان است و شامل زنان نيست از لفظ خود مفرد ندارد زهير در شعر خود گويد: و ما ادرى و سوف اخال ادرى‏ أقوم آل حصن ام نساء نمى‏دانم به گمانم به زودى خواهم دانست: آل حصن مردانند يا زنان. و خداوند فرموده: [حجرات:11]. گاهى زنان نيز داخل قوم اند به تبعيت زيرا قوم هر پيامبر شامل مردان و زنان است، همچنين است قول راغب در مفردات. در اقرب الموارد گويد: جماعت مردان را قوم گفته‏اند كه آنها قائم و متصدى به كارهاى مهمّ‏اند، اين لفظ مذكر و مونث آيد گويند: «قامَ الْقَوْمُ وَ قامَتِ الْقَوْمُ» در مجمع ذيل آيه فوق فرموده: خليل گفته: قوم به مردان اطلاق مى‏شود نه به زنان چون بعضى با بعضى به كارها قيام مى‏كنند. ناگفته نماند: در آيه فوق زنان به قرينه مقابله داخل در قوم نيستند ولى در آيات ديگر قطعاً زنان داخل در قوم اند مثل [بقره:118]. [هود:89]. نمى‏شود مراد از قوم در اين آيات فقط مردان باشند لذا بايد براى اخراج زنان قرينه داشته باشيم. بدين جهت راغب گفته: در تمام قرآن از قوم مردان و زنان اراده شده‏اند و حقيقت آن براى مردان است ولى قاموس معناى اولى آن را «اَلْجَماعَةُ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ مَعاً» گفته است. اقرب الموارد گفته: قوم انسان اقرباى اوست كه با او در جد واحد جمع مى‏شوند، گاهى انسان در ميان اجانب واقع مى‏شود مجازاً و به جهت مجاورت آنها را قوم خود مى‏داند. از اين استعمال در قرآن بسيار يافته است.


در حال بارگیری...