ریشه يمن: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
جز (Move page script صفحهٔ ریشه يمن‌ را به ریشه يمن منتقل کرد)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::يمن‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
=== قاموس قرآن ===
(به ضم و فتح اول) مبارك بودن با بركت بودن.فيومى در مصباح فرموده:«اَلْيُمْنُ: اَلْبَرَكَةُ» عبارت صحاح و قاموس نيز چنين است. ميمون به معنى مبارك است [واقعة:8]. ميمنه را راغب و جوهرى طرف راست معنى كرده‏اند مثل مسيره كه به معنى طرف چپ است. قاموس آن را مثل يُمن به معنى بركت گفته است در اقرب الموارد آن را بركت و طرف راست معنى كرده طبرسى اصحاب اليمين فرموده و يمن و بركت را از ديگران نقل مى‏كند. ناگفته نماند: اگر آن در آيه به معنى يمين و طرف راست باشد مطابق آيه ديگر همين سوره است كه فرموده: [واقعة:27]. ولى ظاهرا آن به معنى بركت باشد كه در مقابل «وَ اَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئِمةِ» آمده و يمن مقابل شومى است. يعنى: اهل بركت و مباركى كه در اثر اطاعت حق نسبت به خودشان يكپارچه بركت شدندنه شقاوت و شومى. مى‏شود اين آيه را به آيه «لِاَصْحابِ الْيَمينِ ثُلَّةٌ مِنَ الْاَوَّلينَ» قرينه گرفت و گفت مراد از يمين در آيه سعادت و بركت است راغب اصحاب اليمين را اصحاب سعادات معنى كرده و گويد: يمين استعاره از تيمن و سعادت است. *** يمين: دست راست و طرف راست. [صافات:93]. پس رو كرد به طرف خدايان و آنها را با دست راست ميزد و مى‏شكست به قولى مراد از يمين قوه است [طه:17]. اى موسى آن چيست كه بدست راست تو است. [كهف:18]. آنها را به طرف راست و چپ مى‏گردانديم. يمين به معنى قسم و پيمان نيز آيد مثل [مائده:89]. آن است كفاره سوگندهاى شما آنگاه كه قسم خورديد. [توبه:12]. و اگر پيمانهايشان را پس از بستن شكستند و در دينتان عيبجويى كردند با پيشوايان كفر بجنگيد. در مصباح گويد: به قولى سوگند را از آن يمين گفته‏اند كه عرب چون با هم پيمان مى‏بستند و هم سوگند مى‏شدند دست راست يكديگر را مى‏فشردند. لذا به طور مجاز سوگند را يمين گفتند: راغب نيز به آن تصريح كرده است. ايمن: نظير يمين است و در قرآن مجيد به معنى طرف راست بكار رفته است [مريم:52]. موسى را از جانب راست طور ندا كرديم و با طرف مناجات بودن مقربش نموديم. در اينجا لازم است چند مطلب بررسى شود: 1 يمين و سوگند شرعى آن است كه انسان بقصد ايجاد تكليف، به عمل راجحى و يا به ترك مرجوعى سوگند يادكند. مثلا بگويد: والله هر شب با وضو خواهم خوابيد يا والله سيگار نخواهم كشيد. در اين صورت كه با توجه و قصد قسم ياد كرده نمى‏تواند آن را بشكند، با وضو خوابيدن بر او واجب و سيگار كشيدن بر وى حرام مى‏شود و اگر عمدا سوگند خود را شكست بر وى كفاره واجب مى شود و آن در نوبت اول يكى از سه چيز است: يك بنده آزاد كردن. ده مسكين را طعام دادن و ده مسكين را لباس دادن و در نوبت دوم كه به هيچ يك از آنها قادر نشد بايد سه روز روزه بگيرد [مائده:89]. اين مطلب در «حلف» نيز مختصرا ذكر شده است. 2 در عده‏اى از آيات مذكور است كه روز قيامت نامه عمل به دست راست يا چپ داده مى‏شود و در بعضى آمده كه آن را از پشت سر تحويل انسان مى دهند. 1- [اسراء:71-72]. روزى كه هر گروه را با امامشان مى‏خوانيم هر كه كتاب او بدست راستش داده شود آنها كتابشان را مى‏خوانند و اصلا مظلوم نمى‏شوند و آنكه در دنيا از ديدن آيات حق كور است در آخرت نيز كور مى‏باشد. 2- [حاقة:19-25]. 3- [انشقاق:7-11]. آيا مراد از دادن كتاب به دست راست و چپ معناى ظاهرى آن است؟ از جمله «يَقْرِؤُنَ كِتابَهَمْ - هاؤُمُ اقْرَؤا كِتابِيَهْ» معلوم مى‏شود كتاب هر چه باشد خواندنى است . ناگفته نماند: اصحاب يمين و آنانكه كتاب به دست راستشان داده مى‏شود اهل بهشت و مقابل آنها اهل عذابند آيا يمين و شمال به حساب عرف ما انسانهاست يا غرض چيز ديگرى در آن است؟ العلم عندالله. 3 * [صافات:28-29]. اين دو آيه گفتگوى فريفتگان و فريبندگان در روز قيامت است كه گمراهان به گمراه كنندگان مى‏گويند شما از طرف راست نزد ما مى‏آمديد گفته‏اند: يعنى در ظاهر از راه نصيحت و خيرخواهى پيش ما آمده و وانمود مى‏كرديد كه به سعادت ما مى‏كوشيد حال آنكه ما را گمراه مى‏كرديد.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, کم:76, ما:66, من:60, ف:55, ب:51, ل:50, الله:44, ه:44, وله:42, اله:42, صحب:41, ملک:36, عن:35, لا:33, فى:32, ان:31, ک:30, کون:28, انن:27, قول:24, يمن:24, اخذ:23, على:23, شمل:22, کتب:21, هن:21, او:20, الذين:20, جنن:20, اتى:19, نا:19, بين:19, اذا:19, بعد:19, سلم:19, کفر:19, اول:19, جهد:19, الا:18, ذات:17, وقى:17, ذلک:17, ها:17, ا:15, زوج:15, شئم:15, نکث:15, ائى:15, يوم:15, اوى:15, لکن:15, لقى:14, جنب:14, ثلث:14, عمل:14, قوم:14, عهد:14, امن:14, عقد:14, ايى:14, الى:14, غير:14, يدى:14, ثلل:14, ردد:14, دخل:14, طور:14, قبل:14, نسو:14, لم:14, حسب:14, علم:13, سبل:13, صدد:13, قلب:13, رزق:13, أما:13, سدر:13, حفظ:13, حلف:13, بل:13, قسم:13, قرب:13, لغو:13, بلغ:13, جىء:13, ظلل:13, اکل:13, فىء:13, طلح:13, علو:13, خضد:13, ربب:13, قتل:13, کذب:13, شرک:12, خرج:12, يا:12, کلل:12, سئل:12, صنع:12, ندى:12, سبق:12, کسب:12, رحم:12, خوف:12, حلل:12, قرء:12, موسى:12, ثم:12, سوف:12, نقض:12, هى:12, بغى:12, لوم:12, سبح:12, وصى:12, هطع:12, نجو:12, ندو:12, بشر:12, رسل:12, نزل:12, لقف:12, هو:12, خير:12, قطع:12, ودى:12, امم:12, کى:12, همم:12, ثمن:12, نهى:12, فتو:12, وعد:12, تبع:12, شطء:12, غرب:12, بقع:12, ريب:12, بعث:12, سجد:12, نن:12, شىء:12, رهن:12, قلل:12, برر:12, ضرب:12, ترب:12, جعل:12, دنو:12, کلب:11, برک:11, قعد:11, غرض:11, امر:11, تلک:11, طوى:11, وکد:11, فتى:11, اخر:11, لعل:11, بکر:11, عرب:11, سمع:11, جرم:11, عزو:11, ام:11, سکن:11, وجد:11, وجه:11, نضد:11, نور:11, قرض:11, قد:11, کهف:11, طمع:11, حصن:11, حلم:11, ورد:11, شهد:11, ولى:11, اذ:11, بثث:11, نفق:11, لفظ:11, بطل:11, تمم:11, سمو:11, نفس:11, طعم:11, وهب:11, منن:11, بنو:11, زلل:11, صلح:11, زفف:11, عصو:11, قوى:11, نصب:11, هاء:11, سعى:11, اثم:11, رقد:11, نعم:11, خلف:11, خطط:11, يسر:11, وتن:11, هاؤم:11, نذر:11, هبو:11, حبل:11, صبر:11, ضلل:11, سوء:11, جرى:11, اجر:11, زور:11, عشر:11, انت:11, مع:11, ردى:11, شکر:11, شجر:11, طعن:11, سلو:11, سوى:11, بسط:11, عول:11, وحد:11, خلق:11, ولد:11, عصى:11, ارب:11, قدم:11, نبو:11, يقظ:11, ذرع:11, نفخ:11, کثر:11, ترک:11, مرء:11, انس:11, حبب:11, بعض:11, دين:11, حبط:11, اما:11, بدء:11, طلع:11, روغ:11, غفر:11, حسن:11, اذن:11, نطق:11, عدو:11, ى:11, هوى:11, نصر:10, موت:10, اللاتى:10, صوم:10, روح:10, فرض:10, تحت:10, حرج:10, طيب:10, مرر:10, انتم:10, عدل:10, فوز:10, شرى:10, وکء:10, رجل:10, هل:10, ظلم:10, کيد:10, صدق:10, وسط:10, اخو:10, نکح:10, حکم:10, لما:10, عجب:10, غزل:10, فضل:10, ربو:10, ثبت:10, شمس:10, فتل:10, بلى:10, دخر:10, رقب:10, قبض:10, سحر:10, وصد:10, جمع:10, فجو:10, رئى:10, هدى:10, صبح:10, خيل:10, نهر:10, هؤلاء:10, لو:10, طفل:10
</qcloud>
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۷

تکرار در قرآن: ۷۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(به ضم و فتح اول) مبارك بودن با بركت بودن.فيومى در مصباح فرموده:«اَلْيُمْنُ: اَلْبَرَكَةُ» عبارت صحاح و قاموس نيز چنين است. ميمون به معنى مبارك است [واقعة:8]. ميمنه را راغب و جوهرى طرف راست معنى كرده‏اند مثل مسيره كه به معنى طرف چپ است. قاموس آن را مثل يُمن به معنى بركت گفته است در اقرب الموارد آن را بركت و طرف راست معنى كرده طبرسى اصحاب اليمين فرموده و يمن و بركت را از ديگران نقل مى‏كند. ناگفته نماند: اگر آن در آيه به معنى يمين و طرف راست باشد مطابق آيه ديگر همين سوره است كه فرموده: [واقعة:27]. ولى ظاهرا آن به معنى بركت باشد كه در مقابل «وَ اَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئِمةِ» آمده و يمن مقابل شومى است. يعنى: اهل بركت و مباركى كه در اثر اطاعت حق نسبت به خودشان يكپارچه بركت شدندنه شقاوت و شومى. مى‏شود اين آيه را به آيه «لِاَصْحابِ الْيَمينِ ثُلَّةٌ مِنَ الْاَوَّلينَ» قرينه گرفت و گفت مراد از يمين در آيه سعادت و بركت است راغب اصحاب اليمين را اصحاب سعادات معنى كرده و گويد: يمين استعاره از تيمن و سعادت است. *** يمين: دست راست و طرف راست. [صافات:93]. پس رو كرد به طرف خدايان و آنها را با دست راست ميزد و مى‏شكست به قولى مراد از يمين قوه است [طه:17]. اى موسى آن چيست كه بدست راست تو است. [كهف:18]. آنها را به طرف راست و چپ مى‏گردانديم. يمين به معنى قسم و پيمان نيز آيد مثل [مائده:89]. آن است كفاره سوگندهاى شما آنگاه كه قسم خورديد. [توبه:12]. و اگر پيمانهايشان را پس از بستن شكستند و در دينتان عيبجويى كردند با پيشوايان كفر بجنگيد. در مصباح گويد: به قولى سوگند را از آن يمين گفته‏اند كه عرب چون با هم پيمان مى‏بستند و هم سوگند مى‏شدند دست راست يكديگر را مى‏فشردند. لذا به طور مجاز سوگند را يمين گفتند: راغب نيز به آن تصريح كرده است. ايمن: نظير يمين است و در قرآن مجيد به معنى طرف راست بكار رفته است [مريم:52]. موسى را از جانب راست طور ندا كرديم و با طرف مناجات بودن مقربش نموديم. در اينجا لازم است چند مطلب بررسى شود: 1 يمين و سوگند شرعى آن است كه انسان بقصد ايجاد تكليف، به عمل راجحى و يا به ترك مرجوعى سوگند يادكند. مثلا بگويد: والله هر شب با وضو خواهم خوابيد يا والله سيگار نخواهم كشيد. در اين صورت كه با توجه و قصد قسم ياد كرده نمى‏تواند آن را بشكند، با وضو خوابيدن بر او واجب و سيگار كشيدن بر وى حرام مى‏شود و اگر عمدا سوگند خود را شكست بر وى كفاره واجب مى شود و آن در نوبت اول يكى از سه چيز است: يك بنده آزاد كردن. ده مسكين را طعام دادن و ده مسكين را لباس دادن و در نوبت دوم كه به هيچ يك از آنها قادر نشد بايد سه روز روزه بگيرد [مائده:89]. اين مطلب در «حلف» نيز مختصرا ذكر شده است. 2 در عده‏اى از آيات مذكور است كه روز قيامت نامه عمل به دست راست يا چپ داده مى‏شود و در بعضى آمده كه آن را از پشت سر تحويل انسان مى دهند. 1- [اسراء:71-72]. روزى كه هر گروه را با امامشان مى‏خوانيم هر كه كتاب او بدست راستش داده شود آنها كتابشان را مى‏خوانند و اصلا مظلوم نمى‏شوند و آنكه در دنيا از ديدن آيات حق كور است در آخرت نيز كور مى‏باشد. 2- [حاقة:19-25]. 3- [انشقاق:7-11]. آيا مراد از دادن كتاب به دست راست و چپ معناى ظاهرى آن است؟ از جمله «يَقْرِؤُنَ كِتابَهَمْ - هاؤُمُ اقْرَؤا كِتابِيَهْ» معلوم مى‏شود كتاب هر چه باشد خواندنى است . ناگفته نماند: اصحاب يمين و آنانكه كتاب به دست راستشان داده مى‏شود اهل بهشت و مقابل آنها اهل عذابند آيا يمين و شمال به حساب عرف ما انسانهاست يا غرض چيز ديگرى در آن است؟ العلم عندالله. 3 * [صافات:28-29]. اين دو آيه گفتگوى فريفتگان و فريبندگان در روز قيامت است كه گمراهان به گمراه كنندگان مى‏گويند شما از طرف راست نزد ما مى‏آمديد گفته‏اند: يعنى در ظاهر از راه نصيحت و خيرخواهى پيش ما آمده و وانمود مى‏كرديد كه به سعادت ما مى‏كوشيد حال آنكه ما را گمراه مى‏كرديد.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
لِأَيْمَانِکُمْ‌ ۱
أَيْمَانِکُمْ‌ ۴
أَيْمَانِهِمْ‌ ۸
أَيْمَانُکُمْ‌ ۸
الْأَيْمَانَ‌ ۲
أَيْمَانَکُمْ‌ ۳
أَيْمَانٌ‌ ۲
أَيْمَانَهُمْ‌ ۴
أَيْمَانَ‌ ۱
الْيَمِينِ‌ ۱۲
أَيْمَانُهُمْ‌ ۴
بِيَمِينِهِ‌ ۴
الْأَيْمَنِ‌ ۲
بِيَمِينِکَ‌ ۲
يَمِينِکَ‌ ۱
الْأَيْمَنَ‌ ۱
أَيْمَانُهُنَ‌ ۲
يَمِينُکَ‌ ۲
يَمِينٍ‌ ۱
بِالْيَمِينِ‌ ۲
الْمَيْمَنَةِ ۳
بِأَيْمَانِهِمْ‌ ۲

ریشه‌های مرتبط