۱۳٬۸۰۰
ویرایش
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
و اگر در لسان شارع از آن آثار به لسان احكام وضعى و قراردادى و به نظائر تعبيراتى كه ما از تبعات احكام وضعى موجود در ظرف اجتماعمان مى كنيم، تعبير كرده، به منظور تعميم نظام تشريع بوده، نه از اين جهت كه تبعات و آثار مذكور مانند مجازات ها و پاداش هاى قراردادى نظام هاى دنيوى، صرف اعتبار و خالى از حقيقت و واقعيت است. | و اگر در لسان شارع از آن آثار به لسان احكام وضعى و قراردادى و به نظائر تعبيراتى كه ما از تبعات احكام وضعى موجود در ظرف اجتماعمان مى كنيم، تعبير كرده، به منظور تعميم نظام تشريع بوده، نه از اين جهت كه تبعات و آثار مذكور مانند مجازات ها و پاداش هاى قراردادى نظام هاى دنيوى، صرف اعتبار و خالى از حقيقت و واقعيت است. | ||
اين معنا كه معلوم شد و به دست آمد كه اختصاص حسنات به ذوات طيبه و سيئات به ذوات خبيثه و همچنين اختصاص بهشت به حسنات و دوزخ به سيئات، از جهت روابط تكوينى و خارجى است، كه بين ذوات اشياء و آثار ذاتى آن ها است، و ذاتيات را نمى توان مورد سؤال قرار داد، اينك به خواننده محترم تذكر داده تأكيد هم مى كنيم كه مبادا از مطالب گذشته ما غفلت ورزيده و خيال كند معناى اختصاص هر اثرى به ذات هم سنخ و متناسبش اين است كه آن ذات در ابراز آن اثر، مستقل به ذات و مستغنى از خداى سبحان است. چون بطلان اين معنا را ما از بيانات خود قرآن اثبات نموديم، و اين همان معنايى است كه آيه شريفه «و البلد الطيب يخرج نباته بإذن ربه و الذى خبث لا يخرج إلا نكدا»، به آن اشاره مى كند، و براى اين معنا كه هر ذاتى داراى اقتضايى است، مثل آورده است. | اين معنا كه معلوم شد و به دست آمد كه اختصاص حسنات به ذوات طيبه و سيئات به ذوات خبيثه و همچنين اختصاص بهشت به حسنات و دوزخ به سيئات، از جهت روابط تكوينى و خارجى است، كه بين ذوات اشياء و آثار ذاتى آن ها است، و ذاتيات را نمى توان مورد سؤال قرار داد، اينك به خواننده محترم تذكر داده تأكيد هم مى كنيم كه مبادا از مطالب گذشته ما غفلت ورزيده و خيال كند معناى اختصاص هر اثرى به ذات هم سنخ و متناسبش اين است كه آن ذات در ابراز آن اثر، مستقل به ذات و مستغنى از خداى سبحان است. | ||
چون بطلان اين معنا را ما از بيانات خود قرآن اثبات نموديم، و اين همان معنايى است كه آيه شريفه «و البلد الطيب يخرج نباته بإذن ربه و الذى خبث لا يخرج إلا نكدا»، به آن اشاره مى كند، و براى اين معنا كه هر ذاتى داراى اقتضايى است، مثل آورده است. | |||
و اگر مى بينيد كه اقتضاى مزبور را مقيد به قيد «بإذن ربه» كرده، براى دفع اين توهم است كه لزوم ذاتى به معناى استقلال و استغناء از خداى سبحان است، همچنان كه از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» هم روايت شده كه در اين باره فرموده اند: «قلم بر سعادت كسى كه ايمان آورده و تقوا پيشه ساخته، خشكيده است». يعنى چنين تقدير شده است. | و اگر مى بينيد كه اقتضاى مزبور را مقيد به قيد «بإذن ربه» كرده، براى دفع اين توهم است كه لزوم ذاتى به معناى استقلال و استغناء از خداى سبحان است، همچنان كه از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» هم روايت شده كه در اين باره فرموده اند: «قلم بر سعادت كسى كه ايمان آورده و تقوا پيشه ساخته، خشكيده است». يعنى چنين تقدير شده است. |
ویرایش