گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:
<span id='link358'><span>
<span id='link358'><span>


و ظاهر اينكه جمله را با كلمه ((ثم (( عطف كرد، اين است كه خلقت آسمانها بعد از خلقت زمين بوده . و ليكن بعضى گفته اند كلمه ((ثم (( كه بعديت را مى رساند، صرفا بعديت در خبر را مى رساند، نه بعديت به حسب وجود و تحقق را. مؤ يد اين قول آيه ((ام السماء بنيها... و الاءرض ‍ بعد ذلك دحيها اخرج منها ماءها و مرعيها و الجبال ارسيها(( است كه خلقت زمين را بعد از آسمان مى داند.
و ظاهر اين كه جمله را با كلمۀ «ثُمّ» عطف كرد، اين است كه خلقت آسمان ها بعد از خلقت زمين بوده، وليكن بعضى گفته اند: كلمۀ «ثُمّ» كه بعديت را مى رساند، صرفا بعديت در خبر را مى رساند، نه بعديت به حسب وجود و تحقق را. مؤيد اين قول، آيه «أم السّمَاء بَنَيهَا... وَ الأرضَ بَعدَ ذَلِكَ دَحَيهَا * أخرَجَ مِنهَا مَاءَهَا وَ مَرعَيهَا * وَ الجِبَالَ أرسَيهَا» است، كه خلقت زمين را بعد از آسمان مى داند.


بعضى گفته اند: اين آيات سوره نازعات دلالت ندارد بر اينكه خلقت زمين بعد از آسمان بوده ، چون آيات مزبور گستردن زمين را بعد از آسمان مى داند، نه خلقت آن را. ولى اين اعتراض وارد نيست ، براى اينكه زمين كروى شكل است و گستردن آن به جز خلقتش به اين شكل نمى تواند باشد.
بعضى گفته اند: اين آيات سوره نازعات دلالت ندارد بر اين كه خلقت زمين بعد از آسمان بوده، چون آيات مزبور، گستردن زمين را بعد از آسمان مى داند، نه خلقت آن را. ولى اين اعتراض وارد نيست. براى اين كه زمين كروى شكل است و گستردن آن به جز خلقتش به اين شكل نمى تواند باشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۵۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۵۴ </center>
علاوه بر اين ، آيات مزبور بعد از گستردن زمين ، به اخراج آب و چراگاه زمين و ريشه دار كردن كوههايش اشاره كرده و اين عينا همان مطلبى است كه جمله ((و جعل فيها رواسى من فوقها و بارك فيها و قدر فيها اقواتها((، در آيات مورد بحث بيان مى كند، چون در اين آيات قرار دادن كوهها در زمين و بركت دادن به زمين و تقدير ارزاق را با خلقت زمين يكجا بيان كرده و سپس خلقت آسمان را با كلمه ((ثم (( به آن عطف كرده . پس ديگر نمى توانيم اين كلمه را به معناى بعديت زمانى بگيريم . به عبارت ساده تر: در آيات مورد بحث كلمه ((ثم (( ظهور در اين دارد كه خلقت آسمانها بعد از زمين بوده و در آيات سوره ((نازعات (( كلمه ((بعد ذلك (( نيز ظهور دارد در اينكه خلقت زمين (كه گفتيم با دحو و گستردن آن يكى است )، بعد از خلقت آسمانها بوده ، ولى ظهور جمله ((بعد ذلك (( روشنتر، و قويتر از ظهور كلمه ((ثم (( در بعديت است - و خدا داناتر است .
علاوه بر اين، آيات مزبور بعد از گستردن زمين، به اخراج آب و چراگاه زمين و ريشه دار كردن كوه هايش اشاره كرده و اين، عينا همان مطلبى است كه جملۀ «وَ جَعَلَ فِيهَا رَوَاسِىَ مِن فَوقَهَا وَ بَارَكَ فِيهَا وَ قَدّرَ فِيهَا أقوَاتَهَا»، در آيات مورد بحث بيان مى كند. چون در اين آيات، قرار دادن كوه ها در زمين و بركت دادن به زمين و تقدير ارزاق را با خلقت زمين، يك جا بيان كرده و سپس خلقت آسمان را با كلمه «ثُمّ» به آن عطف كرده. پس ديگر نمى توانيم اين كلمه را به معناى بعديت زمانى بگيريم.  


«'''و هى دخان'''» - اين جمله حال است از كلمه ((سماء(( و جمله چنين معنا مى دهد: خداى تعالى متوجه آسمان شد، تا آن را بيافريند، در حالى كه چيزى بود كه خدا نامش را دود گذاشت و آن ماده اى بود كه خدا به صورت آسمانش در آورد و آن را هفت آسمان كرد، بعد از آن كه از هم متمايز نبودند و همه يكى بودند. و به همين مناسبت در آيه مورد بحث آن را مفرد آورد و فرمود: ((ثم استوى الى السماء(( و نفرمود: ((الى السموات ((.
به عبارت ساده تر: در آيات مورد بحث، كلمۀ «ثُمّ» ظهور در اين دارد كه خلقت آسمان ها بعد از زمين بوده، و در آيات سوره «نازعات»، كلمه «بَعدَ ذَلِك» نيز ظهور دارد در اين كه خلقت زمين (كه گفتيم با دحو و گستردن آن يكى است)، بعد از خلقت آسمان ها بوده، ولى ظهور جمله «بَعدَ ذَلِكَ» روشن تر، و قوی تر از ظهور كلمه «ثُمّ» در بعديت است - و خدا داناتر است.
 
«'''وَ هِىَ دُخَانٌ'''» - اين جمله حال است از كلمه «سَمَاء»، و جمله چنين معنا مى دهد: خداى تعالى متوجه آسمان شد، تا آن را بيافريند، در حالى كه چيزى بود كه خدا نامش را دود گذاشت و آن ماده اى بود كه خدا به صورت آسمانش در آورد و آن را هفت آسمان كرد، بعد از آن كه از هم متمايز نبودند و همه يكى بودند. و به همين مناسبت در آيه مورد بحث، آن را مفرد آورد و فرمود: «ثُمّ استَوَى إلَى السّمَاء» و نفرمود: «إلَى السِمَاوَات».
<span id='link359'><span>
<span id='link359'><span>


۱۳٬۷۸۱

ویرایش