۱۴٬۱۹۷
ویرایش
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
==توضيح در مورد فرمان خداوند به آسمان و زمين== | ==توضيح در مورد فرمان خداوند به آسمان و زمين== | ||
«''' | «'''فَقَالَ لَهَا وَ لِلأرضِ ائتِيَا طَوعاً أو كَرهاً'''» - حرف «فاء» كه بر سرِ اين جمله آمده، آن را فرع ماقبل كرده - كه همان توجه خدا به سوى آسمان باشد - و چون بدون شك، مورد و مقام آيه، مورد تكوين است، در نتيجه اين كه به آسمان و زمين فرمان مى دهد كه «ائتِيَا طَوعاً أو كَرهاً: چه بخواهيد و چه نخواهيد، بايد بياييد»، كلمه و فرمان تكوينى است. نه اين كه خداوند چنين سخنى گفته باشد، بلكه همان امر تكوينى است كه در هنگام ايجاد موجودى صادر مى كند و آيه «إنّمَا أمرُهُ إذَا أرَادَ شَيئاً أن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ»، از آن خبر مى دهد. | ||
و مجموع دو جمله | و مجموع دو جمله «ائتِيَا...»، و جمله «أتَينَا...»، كه اولى فرمان خدا و دومى پاسخ زمين و آسمان است، صفت ايجاد و تكوين را ممثّل مى كند، تا فهم مردم ساده آن را درك كند. و به طورى كه از كلام خداى تعالى استفاده مى شود، علم را براى تمامى موجودات قائل است. چيزى كه هست، سخن گفتن خدا با هر چيزى به حسب حال آن چيز و مناسب با آن است. و بنابراين، جمله مورد بحث، كه يكى از مواردى را كه خدا با موجودات سخن گفته، حكايت مى كند، حقيقتى تحليلى خواهد بود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۵۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۵۵ </center> | ||
و ما در مباحث | و ما در مباحث قبلى، مقدارى درباره اين مطلب بحث كرده ايم، و - إن شاء اللّه تعالى - مقدارى ديگر در تفسير آيه «قَالُوا أنطَقَنَا اللّهُ الّذِى أنطَقَ كُلّ شَئ»، آيه «۲۱» از همين سوره، بحث خواهيم كرد. | ||
و | و اين كه بعضى از مفسران گفته اند: «مراد از فرمان «ائتِيَا»، اين است كه آثار و منافع خود را ظاهر سازند، نه امر به موجود شدن و تكوين يافتن باشد»، صحيح نيست. براى اين كه تكوّن آسمان را هنوز بيان نكرده و بعدا بيان مى كند، و معنا ندارد قبل از اين كه آن را بيان كند، امر كند كه آثار و منافع خود را ظاهر سازد. | ||
در جمله | در جمله «ائتِيَا طَوعاً أو كَرهاً»، آمدن را بر آن دو واجب كرده و مخيرشان كرده به اين كه به طوع بيايند و يا به كراهت، و اين را مى توان به وجهى توجيه كرد، به اين كه منظور از طوع و كره - كه خود نوعى قبول كردن و نكردن و ملايمت و سازگارى و عدم آن است - اين باشد كه آسمان و زمين موجود شوند، چه اين كه قبلا استعداد آن را داشته باشند، و چه نداشته باشند. | ||
در نتيجه، جمله «ائتِيَا طَوعاً أو كَرهاً» كنايه مى شود از اين كه چاره اى جز هستى پذيرفتن ندارند و هست شدن آن دو، امرى است كه به هيچ وجه تخلف پذير نيست. چه بخواهند و چه نخواهند، چه درخواست داشته باشند و چه نداشته باشند، بايد موجود شوند. آسمان و زمين هم اين فرمان را پذيرفتند و پاسخ گفتند كه: ما امر تو را پذيرفتيم، اما نه به كراهت، يعنى نه بدون داشتن استعداد قبلى و قبول ذاتى، بلكه با داشتن آن و بدين جهت گفتند: «أتَينَا طَائِعِين». يعنى ما، استعداد پذيرفتن هستى را داريم. | |||
و اينكه بعضى از مفسرين گفته اند: ((جمله ((طوعا او كرها(( در مقام تمثيل اين حقيقت است كه تاءثير قدرت خداى تعالى در آسمان و زمين حتمى است و محال است آن دو از پذيرفتن آن تاءثير امتناع ورزند، نه اينكه بخواهد براى آسمان و زمين طوع و كراهتى اثبات كند(( تفسير صحيحى نيست ، براى اينكه در جمله بعدى كه مى گويند ((اتينا طائعين ((، با آن منافات دارد، چون اگر جمله اولى در مقام اثبات كراهت و طوع براى آسمان و زمين نباشد، معنا ندارد كه آسمان و زمين در پاسخ براى خود اثبات طوع كنند. | و اينكه بعضى از مفسرين گفته اند: ((جمله ((طوعا او كرها(( در مقام تمثيل اين حقيقت است كه تاءثير قدرت خداى تعالى در آسمان و زمين حتمى است و محال است آن دو از پذيرفتن آن تاءثير امتناع ورزند، نه اينكه بخواهد براى آسمان و زمين طوع و كراهتى اثبات كند(( تفسير صحيحى نيست ، براى اينكه در جمله بعدى كه مى گويند ((اتينا طائعين ((، با آن منافات دارد، چون اگر جمله اولى در مقام اثبات كراهت و طوع براى آسمان و زمين نباشد، معنا ندارد كه آسمان و زمين در پاسخ براى خود اثبات طوع كنند. |
ویرایش