۱۳٬۷۸۱
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
==آيات ۱۵ - ۲۱ سوره قصص == | ==آيات ۱۵ - ۲۱ سوره قصص == | ||
وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَينِ يَقْتَتِلانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَ هَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاستَغَثَهُ الَّذِى مِن شِيعَتِهِ عَلى الَّذِى مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ | وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَينِ يَقْتَتِلانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَ هَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاستَغَثَهُ الَّذِى مِن شِيعَتِهِ عَلى الَّذِى مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشيْطانِ إِنَّهُ عَدُوُّ مُّضِلُّ مُّبِينٌ(۱۵) | ||
قَالَ | |||
قَالَ | قَالَ رَبّ إِنّى ظلَمْت نَفْسى فَاغْفِرْ لى فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ(۱۶) | ||
قَالَ رَبّ بِمَا أَنْعَمْت عَلىَّ فَلَنْ أَكُونَ ظهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ(۱۷) | |||
فَأَصبَحَ فى الْمَدِينَةِ خَائفاً يَترَقَّب فَإِذَا الَّذِى استَنصرَهُ بِالاَمْسِ يَستَصرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسى إِنَّك لَغَوِىُّ مُّبِينٌ(۱۸) | فَأَصبَحَ فى الْمَدِينَةِ خَائفاً يَترَقَّب فَإِذَا الَّذِى استَنصرَهُ بِالاَمْسِ يَستَصرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسى إِنَّك لَغَوِىُّ مُّبِينٌ(۱۸) | ||
فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِش بِالَّذِى هُوَ عَدُوُّ لَّهُمَا قَالَ يَمُوسى أَ تُرِيدُ أَن تَقْتُلَنى كَمَا قَتَلْت نَفْسا بِالاَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلا أَن تَكُونَ جَبَّاراً فى الاَرْضِ وَ مَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصلِحِينَ(۱۹) | فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِش بِالَّذِى هُوَ عَدُوُّ لَّهُمَا قَالَ يَمُوسى أَ تُرِيدُ أَن تَقْتُلَنى كَمَا قَتَلْت نَفْسا بِالاَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلا أَن تَكُونَ جَبَّاراً فى الاَرْضِ وَ مَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصلِحِينَ(۱۹) | ||
وَ جَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصا الْمَدِينَةِ يَسعَى قَالَ | |||
فخَرَجَ مِنهَا خَائفاً يَترَقَّب قَالَ | وَ جَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصا الْمَدِينَةِ يَسعَى قَالَ يَا مُوسى إِنَّ الْمَلاَ يَأْتَمِرُونَ بِك لِيَقْتُلُوك فَاخْرُجْ إِنّى لَك مِنَ النَّاصِحِينَ(۲۰) | ||
فخَرَجَ مِنهَا خَائفاً يَترَقَّب قَالَ رَبّ نجِّنى مِنَ الْقَوْمِ الظالِمِينَ(۲۱) | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۱ </center> | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
روزى در هنگامى كه مردم سرگرم بودند از كاخ فرعون كه دور از شهر | روزى در هنگامى كه مردم سرگرم بودند از كاخ فرعون كه دور از شهر بود، بيرون آمده داخل شهر شد، در شهر به دو نفر برخورد كرد كه يكديگر را كتك كارى مى كردند. يكى از بنى اسرائيل بود و يكى ديگر از قبطيان. آن كه از پيروان موسى بود، موسى را به كمك طلبيد تا شرّ قبطى را از او بگرداند. موسى مرد قبطى را بزد، اما زدن همان و افتادن و مُردن قبطى همان. موسى با خود گفت: اين از عمل شيطان بود، كه او دشمنى است گمراه كننده و آشكار. (۱۵) | ||
گفت پروردگارا من به خود ستم | گفت: پروردگارا! من به خود ستم كردم، اثر اين جرم را محو كن و خدا هم اثر آن را محو كرد. آرى، خدا آمرزنده مهربان است. (۱۶) | ||
موسى گفت پروردگارا به خاطر اين نعمت كه به من ارزانى | موسى گفت: پروردگارا! به خاطر اين نعمت كه به من ارزانى داشتى، تا آخر عمرم هرگز پشتيبان مجرمان نمى شوم. (۱۷) | ||
فرداى آن | فرداى آن روز، در شهر نگران مى گشت كه ناگهان همان شخص ديروزى را ديد كه داشت او را به يارى مى طلبيد و از دور صدايش مى زد. موسى به او گفت: تو گمراهى آشكارى. (۱۸) | ||
همين كه خواست دست به دشمن او و دشمن خودش | همين كه خواست دست به دشمن او و دشمن خودش بيازد، مرد گفت: اى موسى! مى خواهى مرا هم بكشى، آن چنان كه ديروز كسى را كشتى. معلوم مى شود تو جز اين بنايى ندارى كه در زمين جبارى كنى و نمى خواهى از صلح جويان باشى. (۱۹) | ||
و از آخر شهر (كه قصر فرعون در | و از آخر شهر (كه قصر فرعون در آن جا بود)، مردى دوان دوان بيامد و گفت: اى موسى! درباريان مشورت مى كردند كه تو را بكشند، بيرون شو، كه من از خيرخواهان توأم. (۲۰) | ||
موسى نگران از شهر خارج شد و گفت : پروردگارا مرا از | موسى نگران از شهر خارج شد و گفت: پروردگارا! مرا از شرّ مردم ستمگر نجات ده. (۲۱) | ||
<span id='link14'><span> | <span id='link14'><span> | ||
ویرایش