۱۳٬۷۲۸
ویرایش
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
<span id='link290'><span> | <span id='link290'><span> | ||
==انكار و تكذيب قوم هود | ==انكار و تكذيب و هلاکت قوم هود «ع» == | ||
«'''قَالُوا | «'''قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظت أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ'''»: | ||
در اين | در اين جمله، از قوم هود حكايت مى فرمايد كه آن جناب را به كلى از دعوتش و تأثير كلامش و از ايمان خود مأيوس كردند. | ||
بعضى گفته اند: اين تعبير خالى از مبالغه نيست | بعضى گفته اند: اين تعبير خالى از مبالغه نيست. چون مقتضاى ترديد - چه موعظه كنى و يا از واعظان نباشى - اين بود كه گفته شود: «چه موعظه كنى و چه نكنى»، ولى آن طور فرمود تا مبالغه را برساند و بفهماند كه ما به هيچ وجه ايمان نخواهيم آورد. | ||
«'''إِنْ هَذَا | «'''إِنْ هَذَا إِلّا خُلُقُ الاَوَّلِينَ'''»: | ||
كلمۀ «خُلُق»، به ضمّه خاء و لام و يا سكون لام، خوانده مى شود. راغب گفته: «خَلق و خُلق» - به فتحه خاء و ضمّه آن - در اصل يكى بوده. مانند «شَرب و شُرب» و «صَرم و صُرم»، وليكن «خَلق» - به فتحه خاء - مختص به هيئت ها و اشكال و صور ديدنى است و «خُلق» - به ضمه خاء - مختص به قوا و اخلاقياتى است كه با بصيرت درك مى شود، نه با چشم. همچنان كه در قرآن كريم آمده: «إنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيم». و نيز بنا به قرائتى «إن هَذَا إلّا خُلُقُ الأوَّلِين». | |||
و اشاره به كلمه | و اشاره به كلمه «هَذَا»، اشاره به معارفى است كه هود آورده و مردم آن را وعظ ناميدند و معنايش اين است كه: اين دعوت به توحيد و موعظه كه تو بدان دست زده اى، جز همان عادت گذشتگان از اهل اساطير و خرافات چيز ديگرى نيست، و اين سخن، مانند همان سخنى است كه از ديگران حكايت كرده و فرموده است: «إن هَذَا إلّا أسَاطِيرُ الأوَّلِين». | ||
ممكن هم هست كه اشاره باشد به شرك و بت | ممكن هم هست كه اشاره باشد به شرك و بت پرستى، كه به تقليد از پدرانشان داشتند و مى گفتند: «وَجَدنَا آبَاءَنَا كَذَلِكَ يَفعَلُون: پدران خود را يافتيم كه چنين مى كردند». | ||
بعضى از مفسران احتمال داده اند كه مراد اين باشد كه خواسته اند بگويند: اين خلق كه در ما است، نيست مگر همان خلق اولين. زنده می شويم آن چنان كه آن ها مى شدند و مى ميريم آن چنان كه آنان مُردند و بس. ديگر بعث و حساب و عذابى در كار نيست، وليكن اين احتمال از سياق آيه دور است. | |||
«'''وَ مَا نحْنُ بِمُعَذَّبِينَ'''»: | «'''وَ مَا نحْنُ بِمُعَذَّبِينَ'''»: | ||
در اين جمله معاد را انكار كرده اند، البته اين در صورتى است كه مراد هود | در اين جمله معاد را انكار كرده اند، البته اين در صورتى است كه مراد هود «عليه السّلام» از عذاب يوم عظيم، روز قيامت باشد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۵ </center> | ||
«'''فَكَذَّبُوهُ | «'''فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً...الرَّحِيمُ'''»: | ||
معناى اين آيات روشن است . | معناى اين آيات روشن است. | ||
<span id='link291'><span> | <span id='link291'><span> | ||
==روايتى درباره دعوت هود عليه السّلام و روايتى درذيل جمله: «اتبنون بكل ريع آية تعبثون»== | ==روايتى درباره دعوت هود عليه السّلام و روايتى درذيل جمله: «اتبنون بكل ريع آية تعبثون»== | ||
در كتاب كمال الدين و روضه كافى ، با ذكر سند روايتى از ابو حمزه ثمالى از ابى جعفر محمد بن على باقر (عليه السلام ) آورده ، كه در ضمن آن فرموده : نوح (عليه السّلام ) خبر داده بود كه خداى تعالى پيامبرى مبعوث مى فرمايد به نام هود و او قوم خود را به سوى خداى عزوجل مى خواند و مردم او را تكذيب مى كنند، و خداى تعالى ايشان را به وسيله باد هلاك مى كند، پس زنهار كه هر يك از شما او را درك كرد از تكذيبش بپرهيزد و به وى ايمان آورد و حتما پيرويش كند، چون خداى تعالى او را از عذاب باد نجات مى دهد. | در كتاب كمال الدين و روضه كافى ، با ذكر سند روايتى از ابو حمزه ثمالى از ابى جعفر محمد بن على باقر (عليه السلام ) آورده ، كه در ضمن آن فرموده : نوح (عليه السّلام ) خبر داده بود كه خداى تعالى پيامبرى مبعوث مى فرمايد به نام هود و او قوم خود را به سوى خداى عزوجل مى خواند و مردم او را تكذيب مى كنند، و خداى تعالى ايشان را به وسيله باد هلاك مى كند، پس زنهار كه هر يك از شما او را درك كرد از تكذيبش بپرهيزد و به وى ايمان آورد و حتما پيرويش كند، چون خداى تعالى او را از عذاب باد نجات مى دهد. |
ویرایش