الفجر ٢٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و در آن روز جهنم را حاضر می‌کنند؛ (آری) در آن روز انسان متذکّر می‌شود؛ امّا این تذکّر چه سودی برای او دارد؟!

|و در آن روز جهنم را حاضر كنند، آن زمان است كه انسان بيدار شود، اما از اين بيدارى او را چه سود؟
و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند، آن روز است كه انسان پند گيرد؛ و[لى‌] كجا او را جاى پندگرفتن باشد؟
و آن روز جهنم را (پدید) بیاورند، همان روز آدمی متذکر کار خود گردد، و آن تذکر چه سود به حال او بخشد؟
در آن روز دوزخ را بیاورند، در آن روز انسان متذکّر شود و کجا این تذکر برای او سودمند افتد؟!
و در آن روز جهنم را حاضر آرند، آدمى پند گيرد. و چه جاى پند گرفتن باشد؟
و در چنین روز جهنم را به میان آورند، در چنین روز انسان پندگیرد و او را چه جای پند گرفتن است‌
و در آن روز دوزخ آورده شود- هويدا گردد- در آن روز آدمى به ياد آرد- و به خود آيد-، و به يادآوردن كجا او را سود دهد؟
در آن روز دوزخ را حاضر آورند (و نشانش دهند). در آن روز انسان به خود می‌آید، ولی چنین به خود آمدنی کی سودی به حال او دارد؟!
و جهنم در آن هنگام (هنگامه) آورده شود، آن روز است که انسان (حق را) به خوبی یاد آورد. و کجا و کی برایش جای یادواره است؟
و آورده شود آن روز دوزخ در آن روز یادآور شود انسان و کجاستش یادآوری‌


الفجر ٢٢ آیه ٢٣ الفجر ٢٤
سوره : سوره الفجر
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«جِی‌ءَ»: آورده شد. مراد از حاضر آوردن دوزخ، پدیدار کردن و نشان دادن آن است (نگا: شعراء / ، نازعات / ). «یَتَذَکَّرُ»: به خود می‌آید. بیدار و هوشیار می‌شود. متوجّه می‌گردد و پند می‌گیرد. «أَنّی»: کی؟ این واژه اسم استفهام است و معنی نفی دارد. «الذِّکْری»: به خود آمدن. بیداری و هوشیاری. پند گرفتن.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - روز قیامت، زمان عرضه جهنم بر حاضران (و جاْىء یومئذ بجهنّم) مراد از «آوردن جهنم به صحنه قیامت»، ممکن است انتقال آن به محشر و یا اظهار آن براى اهل محشر باشد. گفتنى است که در سوره هاى دیگر از نوع دوم سخن به میان آمده است.

۲ - جهنم، قابل مشاهده براى تمام اهل محشر (و جاْىء یومئذ بجهنّم)

۳ - حاضران در صحنه قیامت، در آغاز برپایى آن جهنم را مشاهده نمى کنند.* (و جاْىء یومئذ بجهنّم)

۴ - جهنم، مقهور کارگزاران صحنه قیامت و عرضه آن بر اهل محشر بر عهده آنان است. (و جاْىء) مجهول آوردن فعل «جىء»، بر وجود مأمور براى آوردن جهنم دلالت دارد.

۵ - قابلیت جهنم براى نقل و انتقال (و جاْىء یومئذ بجهنّم)

۶ - خطاکاران در قیامت با مشاهده جهنم، فرصت هاى از دست رفته را به یاد آورده و متوجّه آثار و پیامدهاى کردار خویش مى گردند. (یومئذ یتذکّر الإنسن) «ال» در الإنسان»، ممکن است عهد ذکرى و اشاره به انسانى باشد که در آیات پیشین، فریفته نعمت ها و شِکوه گزار تنگدستى ها معرفى شده است. هم چنین مى تواند براى استغراق باشد و تذکر یافتن را به همه انسان ها تعمیم دهد. آیات بعد، احتمال نخست را تقویت مى کند.

۷ - رفاه زدگان و ذلّت پنداران فقر، تنها به هنگام مواجه شدن با حوادث قیامت، به خطاى خویش پى برده، حقیقت را در خواهند یافت. (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... یومئذ یتذکّر الإنسن)

۸ - مال دوستان و حرام خواران، در آخرت به ارزش حقیقى ثروت و لزوم مصرف آن در اطعام گرسنگان و فواید بزرگداشت یتیمان، پى خواهند برد. (لاتکرمون ... و لاتحضّون ... تأکلون ... تحبّون ... کلاّ ... یومئذ یتذکّر الإنسن)

۹ - قیامت، روز آشکار شدن حقایق براى همگان (یومئذ یتذکّر الإنسن)

۱۰ - کوبیده و نرم شدن زمین، احساس حضور در پیشگاه خداوند و صفوف فرشتگان و مشاهده جهنم، برطرف سازنده غفلت هاى انسان و احیاگر حس پندپذیرى در او است. (إذا دکّت الأرض ... یومئذ یتذکّر الإنسن) «یومئذ»، بدل براى «إذا» در «إذا دکّت الأرض...» و جمله «یتذکّر الإنسان» جزا براى آن است.

۱۱ - برطرف شدن غفلت ها در قیامت، سودى به حال انسان ندارد. (و أنّى له الذکرى) به قرینه «یتذکّر الإنسان» - که بر تذکّر یافتن انسان دلالت دارد - مراد از نفى تذکّر در «أنّى له الذکرى» نفى سودمند بودن آن است که براى مبالغه در آن، اصل تذکرپذیرى منتفى دانسته شده است; زیرا تذکّرى که سودمند نباشد، با نبود آن یکسان است.

۱۲ - در قیامت، هیچ زمینه اى براى تأثیر پند و موعظه وجود ندارد و شناخت حقیقت بى ثمر است. (و أنّى له الذکرى) «أنّى»; یعنى، «کیف» و «من أین» (چگونه و از کجا)، (العین). بنابراین استفهام انکارى در آیه شریفه متوجّه زمینه ها و عوامل است; یعنى، «چه عامل تأثیرگذارى وجود دارد که تذکر را براى انسان مؤثّر سازد؟»

روایات و احادیث

۱۳ - «[عن رسول اللّه فى قوله تعالى «و جىء یومئذ بجهنم» انّه] قال: یجىء بها سبعون ألف ملک یقودونها بسبعین ألف زمام;[۱] [از رسول خدا(ص) درباره قول خداى تعالى «و جىء یومئذ بجهنم» روایت شده که ]فرمود: هفتاد هزار فرشته، جهنم را با هفتاد هزار بند مى کشند و مى آورند».

موضوعات مرتبط

  • اعداد: عدد هفتادهزار ۱۳
  • انسان: حشر اخروى انسان ها ۳
  • ثروت: نقش ثروت ۸
  • جهنم: انتقال جهنم ۵; رؤیت جهنم ۱۰; رؤیت جهنم در قیامت ۲، ۳، ۶; عرضه جهنم در قیامت ۱، ۴، ۱۳; ویژگیهاى جهنم ۵
  • حرام خواران: حرام خواران در قیامت ۸
  • خطاکاران: تنبه اخروى خطاکاران ۶; خطاکاران در قیامت ۶
  • ذکر: ذکر آثار اخروى عمل ۶
  • زمین: انهدام زمین ۱۰
  • عبرت: عوامل عبرت ۱۰
  • غفلت: پایان غفلت ۱۰
  • فقرا: اهمیت اطعام فقرا ۸
  • قیامت: آغاز برپایى قیامت ۳; بى ثمرى تنبه در قیامت ۱۱; بى ثمرى عبرت در قیامت ۱۲; حشر در قیامت ۳; حضور در قیامت ۱۰; رؤیت جهنم در قیامت ۲، ۳، ۶; ظهور حقایق در قیامت۹، ۱۰; ویژگیهاى قیامت ۱، ۲، ۹، ۱۰
  • کارگزاران خدا: کارگزاران خدا در قیامت ۴; مسؤولیت کارگزاران خدا ۴
  • مال دوستان: مال دوستان در قیامت ۸
  • مرفهان: تنبه مرفهان ۷; مرفهان در قیامت ۷; مرفهان و حوادث قیامت ۷
  • ملائکه: ملائکه حاملان جهنم ۱۳
  • یتیم: اهمیت اکرام یتیم ۸

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۴۱; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۵۷۵، ح ۲۴.