الصافات ١٥٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::سُبْحَان|سُبْحَانَ‌]] [[کلمه غیر ربط::سُبْحَان| ]] [[شامل این ریشه::سبح‌| ]][[ریشه غیر ربط::سبح‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::عَمّا|عَمَّا]] [[شامل این ریشه::عن‌| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::يَصِفُون|يَصِفُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَصِفُون| ]] [[شامل این ریشه::وصف‌| ]][[ریشه غیر ربط::وصف‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::سُبْحَان|سُبْحَانَ‌]] [[کلمه غیر ربط::سُبْحَان| ]] [[شامل این ریشه::سبح‌| ]][[ریشه غیر ربط::سبح‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::عَمّا|عَمَّا]] [[شامل این ریشه::عن‌| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::يَصِفُون|يَصِفُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَصِفُون| ]] [[شامل این ریشه::وصف‌| ]][[ریشه غیر ربط::وصف‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|سُبْحَانَ‌ اللَّهِ‌ عَمَّا يَصِفُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=خدا منزّه است از آنچه (به غلط و نارسایی) توصیف می‌کنند.
|-|صادقی تهرانی=خدا منزّه است از آنچه (به غلط و نارسایی) توصیف می‌کنند.
|-|معزی=پس منزّه است خدا از آنچه می‌ستایند
|-|معزی=پس منزّه است خدا از آنچه می‌ستایند
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Allah be glorified, far above what they allege.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037159.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037159.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::159|١٥٩]] | قبلی = الصافات ١٥٨ | بعدی = الصافات ١٦٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::159|١٥٩]] | قبلی = الصافات ١٥٨ | بعدی = الصافات ١٦٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۰: خط ۳۸:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link166 | آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link166 | آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link167 | ردّ اعتقاد مشركين به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link167 | ردّ اعتقاد مشركان، به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link168 | رد اعتماد مشركين مبنى بر اينكه جن اولاد خداوند هستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link171 | بيان مفاد آيه: «فَإنّكُم وَ مَا تَعبُدُون * مَا أنتُم عَلَيهِ بِفَاتِنِين»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link169 | توضيحى درباره استثناى عباد مخلصين در آيه : سبحان الله عما يصفون الا عباداللهالمخلصين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link172 | ردّ و ابطال پندار مشركان در اين كه: «ملائكه، دختران خدايند»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link170 | و اينكه چرا خدا از وصف واصفان جز وصف عباد مخلصين منزه است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link174 | بحث روايتی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link171 | بيان مفاد آيه : فانكم و ما تعبدون ما انتم عليه بفاتنين الا منهوصال الجحيم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link172 | ردّ و ابطال پندار مشركين درباره اينكه ملائكه دختران خدايند، با بيان موقف و موقعيتملائكه در عالم خلقت واعمال صادره از ايشان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link173 | مقصود از اينكه انبياء عليهم السلام منصور هستند و جند خدا غالبند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link174 | چند روايت در ذيل آيه : و انا لنحن الصافون ...]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۱#link81 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۱#link81 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ «158» سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ «159»
و (گفتند: خدا از جنّيان همسر گرفته است و) ميان خدا و جنّ نسبتى قائل شدند، در حالى كه جنّيان به خوبى مى‌دانند آنها (براى حساب پس دادن) احضار خواهند شد. خداوند از آن چه آنان مى‌گويند، منزّه است.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159)
سُبْحانَ اللَّهِ‌: پاك و منزه است خداى تعالى، عَمَّا يَصِفُونَ‌: از آنچه وصف مى‌كنند كافران از نسبت قرابت و اضافه ولادت به ذات اقدس او. همه كفار به ساحت كبريائى جسارت مى‌ورزند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ (149) أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (150) أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ (151) وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (152) أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنِينَ (153)
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (154) أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (155) أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ (156) فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (157) وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158)
سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (160)
ترجمه‌
پس طلب رأى كن از آنها كه آيا براى پروردگار تو است دختران و براى آنها است پسران‌
يا آفريديم فرشتگان را از جنس زنان و آنها بودند حاضران‌
آگاه باش كه آنها بافتراى نارواشان ميگويند
فرزند آورد خدا و همانا آنها دروغگويانند
آيا برگزيد دختران را بر پسران‌
چيست شما را چگونه حكم ميكنيد
آيا پس پند نميگيريد
يا براى شما حجّتى آشكار است‌
پس بياوريد كتابتانرا اگر هستيد راستگويان‌
و قرار دادند ميان او و جنّيان نسبتى و بتحقيق دانستند جنّيان كه همانا آنها احضار شدگانند
منزّه است خداوند از آنچه توصيف ميكنند
مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل شمّه‌ئى از احوال انبياء عطف توجه بكفّار قريش كه قائل بودند بآنكه ملائكه دختران خدايند فرموده به پيغمبر خود ميفرمايد سؤال كن ببين چه ميگويند آيا سزاوار است كه براى پروردگار تو و تمام خلق دختران باشد و براى آنها پسران با آنكه دختر داشتن را آنها براى خودشان ننگ و عار ميپندارند و احيانا ميكشند آن بيگناهانرا يا آنكه وقتى ما خلق مينموديم ملائكه را آنها حاضر بودند و ميديدند كه دختر خلقشان كرديم آگاه باش كه اين از دروغهاى واضح آنها است كه ميگويند خدا توليد ولد نموده و بدانكه اصلا آنها مردمان دروغگوئى هستند آيا ممكن است خدا اختيار كند دختران را بر پسران با آنكه مردم عاقل اختيار ميكنند پسران را و ترجيح ميدهند
----
جلد 4 صفحه 451
آنها را بر دختران بگو چه شده است شما را و چرا عقل از سرتان بيرون رفته و چگونه اين عقائد باطله را پيدا كرده و بآن حكم ميكنيد آيا فكر نميكنيد و متذكّر نميشويد كه توالد و تناسل از لوازم جسم و جسمانى است و خداوند مبرّى از جسمانيّت و لوازم آنست و آيا شما دليل واضحى بر ادّعاى خودتان داريد كه در يكى از كتب آسمانى ذكر شده ملائكه دختران خدايند پس بياوريد آنكتابرا اگر راست ميگوئيد و بعضى اصطفى بكسر همزه و حذف همزه استفهام قرائت نموده‌اند براى دلالت كلمه‌ام كه بعد ذكر شده بر آن يا براى اضمار قول يعنى آنها دروغگويانند در قولشان كه ميگويند اختيار نمود دختران را بر پسران و نيز قرار دادند كفار مكّه بين خدا و بين جنّيان نسبت پدرى و فرزندى چنانچه قمّى ره فرموده كه گفتند جنيان دختران خدايند يا قرار دادند بين خدا و ملائكه كه از انظار مستورند و باين جهت اطلاق جن بر آنها شد نسبت مذكوره را يا قائل شدند كه خداوند با جنّيان ازدواج نموده و نسبت سببى پيدا كرده و ملائكه از آن وصلت وجود پيدا كرده‌اند يا قائل شدند كه خداوند با شيطان كه از جن است نسبت برادرى دارد چون او فاعل خير و آن عامل شرّ است يا پريان كه يك نوع از جن هستند در نهايت وجاهت دختران خدايند و امثال اين مزخرفات كه هر عاقلى ميداند كه چرند است و نيز اجنّه يا ملائكه ميدانند كه صاحبان اين عقيده باطل روز قيامت در آتش جهنّم حاضر كرده خواهند شد منزّه است ذات اقدس خداوند از آنچه توصيف ميكنند اهل مكّه او را بآن مگر بندگانيكه خداوند توفيق معرفت و خلوص نيّت بايشان عطا كرده كه ميدانند خداوند را بچه صفاتى تقديس و از چه تنزيه نمايند و محتمل است استثناء منقطع باشد و مراد آنكه كفّار در عذاب حاضر كرده خواهند شد ولى بندگان مخلص خدا در بهشت جاى‌گزين ميباشند.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
سُبحان‌َ اللّه‌ِ عَمّا يَصِفُون‌َ (159)
خداوند منزه‌ و مبري‌ ‌است‌ ‌از‌ آنچه‌ اينها توصيف‌ ميكنند.
تسبيح‌ و تقديس‌ بمعني‌ تنزيه‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌از‌ كليه‌ عيوب‌ و نواقص‌ و احتياجات‌ منزه‌ ‌است‌ ذاتا و صفة و افعالا.
نه‌ مركب‌ ‌بود‌ و جسم‌ نه‌ مرئي‌ نه‌ محل‌ بي‌ شريك‌ ‌است‌ و معاني‌ تو غني‌ دان‌ خالق‌
‌کل‌ فعل‌ منك‌ جميل‌
عدل‌ ‌في‌ فعله‌ و حكمه‌
و تسبيح‌ يكي‌ ‌از‌ اذكار
جلد 15 - صفحه 199
اربعه‌ ‌است‌ تهليل‌ تحميد تسبيح‌ تكبير و ‌بر‌ همه‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ اطلاق‌ تسبيح‌ ميكنند و ذكر
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 159)- بعد می‌افزاید: «منزه است خداوند از آنچه توصیف می‌کنند» (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۶۴: خط ۱۷۵:
[[رده:صفات جلال]][[رده:تنزیه خدا]][[رده:خدا و شریک]][[رده:خدا و فرزند]]
[[رده:صفات جلال]][[رده:تنزیه خدا]][[رده:خدا و شریک]][[رده:خدا و فرزند]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
{{#seo:
|title=آیه 159 سوره صافات
|title_mode=replace
|keywords=آیه 159 سوره صافات,صافات 159,سُبْحَانَ‌ اللَّهِ‌ عَمَّا يَصِفُونَ‌,صفات جلال,تنزیه خدا,خدا و شریک,خدا و فرزند,آیات قرآن سوره الصافات
|description=سُبْحَانَ‌ اللَّهِ‌ عَمَّا يَصِفُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۱۳

کپی متن آیه
سُبْحَانَ‌ اللَّهِ‌ عَمَّا يَصِفُونَ‌

ترجمه

منزّه است خداوند از آنچه توصیف می‌کنند،

خدا منزه است از آنچه توصيف مى‌كنند
خدا منزه است از آنچه در وصف مى‌آورند.
خدا ذات پاکش از این اوصاف که (از جهل) به او نسبت می‌دهند منزّه است (و همه شما مسئولید).
خدا از آنچه او را به آن توصیف می کنند، منزّه است.
از آن وصف كه مى‌آورند خدا منزه است.
پاک و منزه است خداوند از آنچه می‌گویند
پاك است خداى از آنچه وصف مى‌كنند.
خداوند، پاک و منزّه است از توصیفهائی که (این گروه مشرک و خرافه‌پرست) می‌کنند.
خدا منزّه است از آنچه (به غلط و نارسایی) توصیف می‌کنند.
پس منزّه است خدا از آنچه می‌ستایند

Allah be glorified, far above what they allege.
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ١٥٨ آیه ١٥٩ الصافات ١٦٠
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سُبْحَانَ ...»: (نگا: انبیاء / ، مؤمنون / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ «158» سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ «159»

و (گفتند: خدا از جنّيان همسر گرفته است و) ميان خدا و جنّ نسبتى قائل شدند، در حالى كه جنّيان به خوبى مى‌دانند آنها (براى حساب پس دادن) احضار خواهند شد. خداوند از آن چه آنان مى‌گويند، منزّه است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159)

سُبْحانَ اللَّهِ‌: پاك و منزه است خداى تعالى، عَمَّا يَصِفُونَ‌: از آنچه وصف مى‌كنند كافران از نسبت قرابت و اضافه ولادت به ذات اقدس او. همه كفار به ساحت كبريائى جسارت مى‌ورزند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ (149) أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (150) أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ (151) وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (152) أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنِينَ (153)

ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (154) أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (155) أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ (156) فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (157) وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158)

سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (160)

ترجمه‌

پس طلب رأى كن از آنها كه آيا براى پروردگار تو است دختران و براى آنها است پسران‌

يا آفريديم فرشتگان را از جنس زنان و آنها بودند حاضران‌

آگاه باش كه آنها بافتراى نارواشان ميگويند

فرزند آورد خدا و همانا آنها دروغگويانند

آيا برگزيد دختران را بر پسران‌

چيست شما را چگونه حكم ميكنيد

آيا پس پند نميگيريد

يا براى شما حجّتى آشكار است‌

پس بياوريد كتابتانرا اگر هستيد راستگويان‌

و قرار دادند ميان او و جنّيان نسبتى و بتحقيق دانستند جنّيان كه همانا آنها احضار شدگانند

منزّه است خداوند از آنچه توصيف ميكنند

مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند.

تفسير

خداوند متعال بعد از نقل شمّه‌ئى از احوال انبياء عطف توجه بكفّار قريش كه قائل بودند بآنكه ملائكه دختران خدايند فرموده به پيغمبر خود ميفرمايد سؤال كن ببين چه ميگويند آيا سزاوار است كه براى پروردگار تو و تمام خلق دختران باشد و براى آنها پسران با آنكه دختر داشتن را آنها براى خودشان ننگ و عار ميپندارند و احيانا ميكشند آن بيگناهانرا يا آنكه وقتى ما خلق مينموديم ملائكه را آنها حاضر بودند و ميديدند كه دختر خلقشان كرديم آگاه باش كه اين از دروغهاى واضح آنها است كه ميگويند خدا توليد ولد نموده و بدانكه اصلا آنها مردمان دروغگوئى هستند آيا ممكن است خدا اختيار كند دختران را بر پسران با آنكه مردم عاقل اختيار ميكنند پسران را و ترجيح ميدهند


جلد 4 صفحه 451

آنها را بر دختران بگو چه شده است شما را و چرا عقل از سرتان بيرون رفته و چگونه اين عقائد باطله را پيدا كرده و بآن حكم ميكنيد آيا فكر نميكنيد و متذكّر نميشويد كه توالد و تناسل از لوازم جسم و جسمانى است و خداوند مبرّى از جسمانيّت و لوازم آنست و آيا شما دليل واضحى بر ادّعاى خودتان داريد كه در يكى از كتب آسمانى ذكر شده ملائكه دختران خدايند پس بياوريد آنكتابرا اگر راست ميگوئيد و بعضى اصطفى بكسر همزه و حذف همزه استفهام قرائت نموده‌اند براى دلالت كلمه‌ام كه بعد ذكر شده بر آن يا براى اضمار قول يعنى آنها دروغگويانند در قولشان كه ميگويند اختيار نمود دختران را بر پسران و نيز قرار دادند كفار مكّه بين خدا و بين جنّيان نسبت پدرى و فرزندى چنانچه قمّى ره فرموده كه گفتند جنيان دختران خدايند يا قرار دادند بين خدا و ملائكه كه از انظار مستورند و باين جهت اطلاق جن بر آنها شد نسبت مذكوره را يا قائل شدند كه خداوند با جنّيان ازدواج نموده و نسبت سببى پيدا كرده و ملائكه از آن وصلت وجود پيدا كرده‌اند يا قائل شدند كه خداوند با شيطان كه از جن است نسبت برادرى دارد چون او فاعل خير و آن عامل شرّ است يا پريان كه يك نوع از جن هستند در نهايت وجاهت دختران خدايند و امثال اين مزخرفات كه هر عاقلى ميداند كه چرند است و نيز اجنّه يا ملائكه ميدانند كه صاحبان اين عقيده باطل روز قيامت در آتش جهنّم حاضر كرده خواهند شد منزّه است ذات اقدس خداوند از آنچه توصيف ميكنند اهل مكّه او را بآن مگر بندگانيكه خداوند توفيق معرفت و خلوص نيّت بايشان عطا كرده كه ميدانند خداوند را بچه صفاتى تقديس و از چه تنزيه نمايند و محتمل است استثناء منقطع باشد و مراد آنكه كفّار در عذاب حاضر كرده خواهند شد ولى بندگان مخلص خدا در بهشت جاى‌گزين ميباشند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


سُبحان‌َ اللّه‌ِ عَمّا يَصِفُون‌َ (159)

خداوند منزه‌ و مبري‌ ‌است‌ ‌از‌ آنچه‌ اينها توصيف‌ ميكنند.

تسبيح‌ و تقديس‌ بمعني‌ تنزيه‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌از‌ كليه‌ عيوب‌ و نواقص‌ و احتياجات‌ منزه‌ ‌است‌ ذاتا و صفة و افعالا.

نه‌ مركب‌ ‌بود‌ و جسم‌ نه‌ مرئي‌ نه‌ محل‌ بي‌ شريك‌ ‌است‌ و معاني‌ تو غني‌ دان‌ خالق‌

‌کل‌ فعل‌ منك‌ جميل‌

عدل‌ ‌في‌ فعله‌ و حكمه‌

و تسبيح‌ يكي‌ ‌از‌ اذكار

جلد 15 - صفحه 199

اربعه‌ ‌است‌ تهليل‌ تحميد تسبيح‌ تكبير و ‌بر‌ همه‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ اطلاق‌ تسبيح‌ ميكنند و ذكر

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 159)- بعد می‌افزاید: «منزه است خداوند از آنچه توصیف می‌کنند» (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ).

نکات آیه

۱ - خداوند، منزه از توصیف هاى مشرکان است. (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا ... سبحن اللّه عمّا یصفون)

۲ - ساحت خداوند، منزه از داشتن فرزند و ارتباط و نسبت ویژه (شریک بودن) با جن (أصطفى البنات ... و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا ... سبحن اللّه عمّا یصفون)

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: صفات جلال ۱، ۲
  • خدا: تنزیه خدا ۱، ۲; خدا و شریک ۲; خدا و فرزند ۲

منابع