الصافات ١٤٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

(به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود!

پس او را در حالى كه ناخوش بود به خشكى انداختيم
پس او را در حالى كه ناخوش بود به زمين خشكى افكنديم!
باز او را (پس از چندین روز) از بطن ماهی به صحرای خشکی افکندیم در حالی که بیمار و ناتوان بود.
پس او را در حالی که بیمار بود به زمینی خشک و بی گیاه افکندیم.
پس او را كه بيمار بود به خشكى افكنديم،
آنگاه او را به کرانه بایر افکندیم و او بیمار بود
پس او را در حالى كه بيمار بود به بيابان- دشت خشك و بى‌گياه- بينداختيم.
ما او را در یک سرزمین برهوت خالی (ازدرخت و گیاه) افکندیم، در حالی که بیمار و نزار بود.
پس او را در حالی که ناخوش بود، به ساحل (عریان و بی‌سامان) افکندیم!
پس افکندیمش به دشت و او بود بیمار


الصافات ١٤٤ آیه ١٤٥ الصافات ١٤٦
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَبَذْنَاهُ»: او را انداختیم. او را افکندیم. مراد این است که کاری کردیم که ماهی او را از دهان خود پرت کند. «الْعَرَآءِ»: سرزمین برهوت و خالی از درخت و گیاه و ساختمان. «سَقِیمٌ»: بیمار. ناخوش.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - یونس(ع) با اراده الهى، از شکم ماهى در زمینى خالى از درخت و پوشش گیاهى بیرون افکنده شد. (فنبذنه بالعراء) «نبذ» (مصدر «نبذنا») به معناى افکندن است و «عراء» به سرزمینى خالى از درخت و پوشش گیاهى گفته مى شود.

۲ - یونس(ع)، به هنگام بیرون افتادن از شکم ماهى، بیمار بود. (فنبذنه بالعراء و هو سقیم)

۳ - بلعیده شدن یونس(ع) به وسیله ماهى، موجب بیمارى او گردید. (فالتقمه الحوت ... فنبذنه بالعراء و هو سقیم)

روایات و احادیث

۴ - «قال رسول اللّه(ص): «لما أراد اللّه حبس یونس - علیه السلام - فى بطن الحوت، أوحى اللّه إلى الحوت أن خذه، و لاتخدش له لحماً، و لاتکسر له عظماً، فأخذه ثمّ أهوى به إلى مسکنه فى البحر، فلمّا انتهى به إلى أسفل البحر سمع یونس حساً فقال فى نفسه: ما هذا ....؟ فأوحى اللّه إلیه و هو فى بطن الحوت: إنّ هذا تسبیح دوابّ الأرض فسبّح و هو فى بطن الحوت فسمعت الملائکة - علیهم السلام - تسبیحه فقالوا: ربّنا إنّا نسمع صوتاً ضعیفاً بأرض غربة، قال: ذاک عبدى یونس، عصانى فحبسته فى بطن الحوت فى البحر، قالوا: العبد الصالح الذى کان یصعد إلیک منه فى کلّ یوم عمل صالح؟ قال: نعم. فشفعوا له عند ذلک، فأمره فقذفه فى الساحل، کما قال اللّه: «و هو سقیم»;[۱] رسول خدا(ص) فرمود: خداوند اراده نمود که یونس را در شکم ماهى زندانى کند به ماهى وحى (الهام) نمود: او را بگیر، اما خدشه اى به گوشت او وارد نکن و استخوانش را نشکن. پس ماهى یونس را گرفت و به سوى جایگاهش در دریا حرکت کرد پس چون به قعر دریا رسید، یونس صداى خفیفى شنید و با خود گفت: این صدا چیست ...؟ سپس خدا به یونس - که در شکم ماهى بود - وحى کرد که: این تسبیح جنبندگان زمین است، پس یونس در حالى که در شکم ماهى بود تسبیح گفت: ملائکه تسبیح او را شنیدند و گفتند: پروردگارا! ما صداى ضعیفى را در زمینى ناآشنا مى شنویم؟ خداوند فرمود: این بنده من یونس است. وى نافرمانى من نمود، پس او را در شکم ماهى در دریا زندانى کردم. ملائکه گفتند: همان بنده صالحى که هر روز عمل صالحى از او به سوى تو بالا مى آمد؟ خدا فرمود: آرى . پس ملائکه در این هنگام یونس را شفاعت کردند، سپس خدا به ماهى امر کرد و ماهى یونس را در ساحل انداخت، چنان که خدا فرمود: و هو سقیم».

موضوعات مرتبط

  • خدا: آثار اراده خدا ۱
  • یونس(ع): بیمارى یونس(ع) ۲، ۴; عوامل بیمارى یونس(ع) ۳; قصه یونس(ع) ۱، ۲، ۴; منشأ نجات یونس(ع) ۱; نجات یونس(ع) ۲، ۴; یونس(ع) در بیابان ۱; یونس(ع) در شکم ماهى ۳

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۷، ص ۱۲۳.