الصافات ١٠١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=پس نویدش دادیم به پسری خردمند
|-|معزی=پس نویدش دادیم به پسری خردمند
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::101|١٠١]] | قبلی = الصافات ١٠٠ | بعدی = الصافات ١٠٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::101|١٠١]] | قبلی = الصافات ١٠٠ | بعدی = الصافات ١٠٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«غُلامٍ»: پسر نوجوان (نگا: آل‌عمران / ، کهف /  و  و ). «حَلیمٍ»: شکیبا. خردمند.
«غُلامٍ»: پسر نوجوان (نگا: آل‌عمران / ، کهف /  و  و ). «حَلیمٍ»: شکیبا. خردمند.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۷


ترجمه

ما او [= ابراهیم‌] را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم!

پس پسرى بردبار را به او مژده داديم
پس او را به پسرى بردبار مژده داديم.
پس مژده پسر بردباری به او دادیم.
پس ما او را به پسری بردبار مژده دادیم.
پس او را به پسرى بردبار مژده داديم.
آنگاه او را به فرزندی بردبار مژده دادیم‌
پس او را به پسرى بردبار- اسماعيل- مژده داديم.
ما او را به پسری بردبار و خردمند مژده دادیم.
پس او را به پسری بردبار مژده دادیم.
پس نویدش دادیم به پسری خردمند


الصافات ١٠٠ آیه ١٠١ الصافات ١٠٢
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«غُلامٍ»: پسر نوجوان (نگا: آل‌عمران / ، کهف / و و ). «حَلیمٍ»: شکیبا. خردمند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - تولّد نوجوانى بردبار (اسماعیل)، بشارت خداوند به ابراهیم(ع) (فبشّرنه بغلم حلیم) «غلام» به پسرى مى گویند که تازه سبیل درآورده باشد و در اصطلاح فارسى به او نوجوان مى گویند. گفتنى است مقصود از این نوجوان در این آیه - به قرینه آیات بعد - اسماعیل(ع) است.

۲ - دعاى ابراهیم(ع) براى فرزنددار شدن، مورد استجابت پروردگار قرار گرفت. (ربّ هب لى من الصلحین . فبشّرنه بغلم حلیم)

۳ - فرزند صالح و بردبار، از نعمت هاى الهى و شایسته بشارت و مژده دادن (ربّ هب لى من الصلحین . فبشّرنه بغلم حلیم) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که بشارت در جایى به کار مى رود که خیر و نعمت باشد و بشارت خداوند بیانگر این حقیقت است که فرزند، نعمتِ شایسته بشارت و مژده است.

۴ - بشارت خداوند به ابراهیم(ع)، به پسر بودن فرزند مورد درخواست او (ربّ هب لى من الصلحین . فبشّرنه بغلم حلیم)

۵ - بشارت خداوند به ابراهیم(ع)، به مشاهده دوران نوجوانى فرزندش (اسماعیل) (فبشّرنه بغلم) بشارت خداوند به فرزندى در سنین نوجوانى، گویاى این حقیقت است که حضرت ابراهیم(ع) این فرزند را در چنین سنى مشاهده خواهد کرد.

۶ - حلم و بردبارى، برجسته ترین صفت اسماعیل (فرزندِ بشارت داده شده به ابراهیم(ع)) (فبشّرنه بغلم حلیم) توصیف «غلام» به «حلیم»، به جاى هر صفت پسندیده دیگرى، بیانگر مطلب یاد شده است.

۷ - حلم و بردبارى، از اوصاف برجسته و ارزشمند براى نوجوانان (فبشّرنه بغلم حلیم)

۸ - حلم و بردبارى، برجسته ترین نشانه صالح بودن فرزندان (ربّ هب لى من الصلحین . فبشّرنه بغلم حلیم) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که ابراهیم(ع) از خداوند، فرزندى صالح درخواست کرده بود و خداوند در پاسخ فرمود: به تو فرزندى حلیم و بردبار عطا مى کنم. ذکر این خصوصیت در واقع بیانگر ویژگى صالح بودن فرزند است.

۹ - حلم و بردبارى، از ویژگى هاى انسان هاى صالح (ربّ هب لى من الصلحین . فبشّرنه بغلم حلیم)

۱۰ - ربوبیت الهى، مقتضى استجابت دعاى بندگان خالص است. (ربّ هب لى من الصلحین . فبشّرنه بغلم حلیم)

روایات و احادیث

۱۱ - «بریدة بن معاویة العجلى قال: قلت لأبى عبداللّه(ع) کم کان بین بشارة ابراهیم باسماعیل و بین بشارته بإسحاق قال کان بین البشارتین خمس سنین قال اللّه سبحانه فبشّرناه بغلام حلیم یعنى اسماعیل ... فلمّا کان فى اللیل أتى ابراهیم آت من ربّه فأراه الرؤیا فى ذبح ابنه اسماعیل بموسم مکة ... ثمّ انطلقا إلى السعى فلمّا صارا فى المسعى قال ابراهیم(ع) لاسماعیل یابنىّ إنّى أرى فى المنام أنّى أذبحک فى موسم عامى هذا فماذا ترى قال یا أبت افعل ما تؤمر... و فدى اسماعیل بکبش عظیم فذبحه و تصدق بلحمه على المساکین;[۱] برید عجلى گوید: به امام صادق(ع) گفتم: بین بشارت ابراهیم به اسماعیل و بشارت او به اسحاق، چه مقدار فاصله بود؟ حضرت فرمود: فاصله دو بشارت پنج سال بود خدا مى فرماید: «فبشّرناه بغلام حلیم; یعنى، ...چون شب شد فرستاده اى از سوى خدا نزد ابراهیم آمد و در خواب ذبح فرزندش اسماعیل را در زمان حج در مکه به او نشان داد... آن گاه هر دو براى سعى به راه افتادند و چون به محل سعى رسیدند، ابراهیم به اسماعیل گفت: پسرم! من در خواب دیدم که تو را امسال در زمان حج ذبح مى کنم، تو چه نظرى دارى؟ اسماعیل گفت: اى پدر! آنچه را مأمور شدى انجام ده ... و قوچ بزرگى به جاى اسماعیل فدیه شد. پس ابراهیم(ع) آن را ذبح کرد و گوشت آن را به مساکین صدقه داد».

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): اجابت دعاى ابراهیم(ع) ۲; بشارت به ابراهیم(ع) ۴، ۵; جنسیت فرزند ابراهیم(ع) ۴; قصه ابراهیم(ع) ۲، ۱۱
  • اسماعیل(ع): بشارت به اسماعیل(ع) ۱; حلم اسماعیل(ع) ۶; فضایل اسماعیل(ع) ۶; قصه ذبح اسماعیل(ع) ۱۱; نوجوانى اسماعیل(ع) ۵
  • بشارت: بشارت ولادت اسحاق(ع) ۱۱; بشارت ولادت اسماعیل(ع) ۱، ۱۱
  • حلم: ارزش حلم ۷
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۰; بشارتهاى خدا ۱، ۴، ۵
  • دعا: موجبات اجابت دعا ۱۰
  • صالحان: حلم صالحان ۸، ۹; ویژگیهاى صالحان ۹
  • فرزند: اهمیت فرزند حلیم ۳; اهمیت فرزند صالح ۳; درخواست فرزند ۲; ویژگیهاى فرزند صالح ۸
  • نعمت: نعمت فرزند حلیم ۳; نعمت فرزند صالح ۳
  • نوجوانى: حلم در نوجوانى ۷

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۰; نورالثقلین، ج ۴- ، ص ۴۲۱، ح ۷۶.