الحاقة ٣٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(QRobot edit)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::خُذُوه|خُذُوهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::خُذُوه| ]] [[شامل این ریشه::اخذ| ]][[ریشه غیر ربط::اخذ| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::فَغُلّوه|فَغُلُّوهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَغُلّوه| ]] [[شامل این ریشه::غلل‌| ]][[ریشه غیر ربط::غلل‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::خُذُوه|خُذُوهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::خُذُوه| ]] [[شامل این ریشه::اخذ| ]][[ریشه غیر ربط::اخذ| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::فَغُلّوه|فَغُلُّوهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَغُلّوه| ]] [[شامل این ریشه::غلل‌| ]][[ریشه غیر ربط::غلل‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|خُذُوهُ‌ فَغُلُّوهُ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=(گفته شود:) «او را بگیرید و زنجیرش کنید.»
|-|صادقی تهرانی=(گفته شود:) «او را بگیرید و زنجیرش کنید.»
|-|معزی=بگیریدش پس به زنجیرش کشید
|-|معزی=بگیریدش پس به زنجیرش کشید
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">“Take him and shackle him.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/069030.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/069030.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الحاقة | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::30|٣٠]] | قبلی = الحاقة ٢٩ | بعدی = الحاقة ٣١  | کلمه = [[تعداد کلمات::2|٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الحاقة | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::30|٣٠]] | قبلی = الحاقة ٢٩ | بعدی = الحاقة ٣١  | کلمه = [[تعداد کلمات::2|٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۷: خط ۳۵:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link446 | آيات ۱۳ - ۳۷، سوره الحاقه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link446 | آيات ۱۳ - ۳۷ سوره الحاقه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link447 | پاره اى از نشانه ه ، مقدمات و وقايع قيامت : نفخ در صور، كوبيده شدن زمين ، كوه ها،انشقاق آسمان ، و....]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link447 | پاره اى از نشانه ها، مقدمات و وقايع قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link448 | حاملين عرش خدا در قيامت و تعداد آنها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link448 | حاملان عرش خدا و تعداد آن ها، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link449 | مقصود از اينكه فرمود در قيامت عرضه مى شود، بروز و افشاى حقايق است در آن روزوصف حال آن كسى كه در آن روز كتابش به دست راستش داده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link449 | بروز و افشاى حقايق در روز قیامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link450 | وصف حال كسى در آنروز كتابش به دست راستش داده مى شود ونقل آنچه مى گويد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link450 | توصیف حال دریافت کنندگان نامۀ اعمال در روز قیامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link451 | آنكه كتابش به دست چپش داده مى شود، و نقل آنچه مى گويند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link452 | بحث روایی: (رواياتى در باره آیات گذشته سوره الحاقه)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link452 | (رواياتى راجع به حمله عرش در قيامت ، كسانى كه كتابشان به دست راست يا چپ داه مىشود،....)]]


}}
}}
خط ۲۰۵: خط ۲۱۲:
[[رده:اوامر خدا]][[رده:عذابهاى خدا]][[رده:زنجیر عذاب]][[رده:ذلت اخروى کافران]][[رده:عذاب کافران]][[رده:کافران در قیامت]]
[[رده:اوامر خدا]][[رده:عذابهاى خدا]][[رده:زنجیر عذاب]][[رده:ذلت اخروى کافران]][[رده:عذاب کافران]][[رده:کافران در قیامت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الحاقة ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الحاقة ]]
{{#seo:
|title=آیه 30 سوره حاقه
|title_mode=replace
|keywords=آیه 30 سوره حاقه,حاقه 30,خُذُوهُ‌ فَغُلُّوهُ‌,اوامر خدا,عذابهاى خدا,زنجیر عذاب,ذلت اخروى کافران,عذاب کافران,کافران در قیامت,آیات قرآن سوره الحاقة
|description=خُذُوهُ‌ فَغُلُّوهُ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۰۹

کپی متن آیه
خُذُوهُ‌ فَغُلُّوهُ‌

ترجمه

او را بگیرید و دربند و زنجیرش کنید!

|[پس فرمان رسد:] او را بگيريد و در زنجير كنيد
[گويند:] «بگيريد او را و در غل كشيد.
(و خطاب قهر رسد که) او را بگیرید و در غل و زنجیر کشید.
[فرمان آید] او را بگیرید و در غل و زنجیرش کشید،
بگيريدش، زنجيرش كنيد.
[گویند] او را فرو گیرید و دربندش کنید
[ندا آيد:] او را بگيريد و دربندش كنيد.
(خدا به فرشتگان نگهبان دوزخ دستور می‌فرماید:) او را بگیرید و به غل و بند و زنجیرش کشید.
(گفته شود:) «او را بگیرید و زنجیرش کنید.»
بگیریدش پس به زنجیرش کشید

“Take him and shackle him.
ترتیل:
ترجمه:
الحاقة ٢٩ آیه ٣٠ الحاقة ٣١
سوره : سوره الحاقة
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«غُلُّوهُ»: غل و بند و زنجیرش کنید (نگا: اعتراف / رعد / سبأ / ).


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ «25» وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ «26» يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ «27» ما أَغْنى‌ عَنِّي مالِيَهْ «28» هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ «29» خُذُوهُ فَغُلُّوهُ «30» ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ «31» ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ «32» إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ «33» وَ لا يَحُضُّ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ «34»

جلد 10 - صفحه 202

و امّا كسى كه نامه عملش به دست چپش داده شود، مى‌گويد: اى كاش نامه‌ام به من داده نشده بود. و نمى‌دانستم حسابم چيست؟ اى كاش مرگ پايان كارم بود (و ديگر زنده نمى‌شدم). دارائى من رفع نيازى از من نكرد. قدرتم از دستم برفت.

(گفته مى‌شود:) او را بگيريد و در غل بكشيد. سپس او را در آتش شعله‌ور وارد بيندازيد. سپس در زنجيرى كه هفتاد ذراع باشد درآوريد. همانا او به خداى بزرگ ايمان نمى‌آورد و بر طعام دادن به نيازمندان ترغيب نمى‌كرد.

نکته ها

«ذراع» فاصله آرنج تا نوك انگشتان است و در قديم معيارى براى اندازه‌گيرى بوده است و كلمه «هفتاد» يا به معناى حقيقى است و يا كنايه از زنجير طولانى مى‌باشد.

«جحيم» از «جحمة»، به آتش شعله ور گويند.

امام صادق عليه السلام فرمود: اگر يك حلقه از آن زنجيرى كه دوزخيان را با آن به بند مى‌كشند، بر دنيا نهاده شود، دنيا از شدّت حرارت، ذوب مى‌شود. «1»

در اين آيه، كفر و بخل و بى‌تفاوتى نسبت به محرومان در كنارهم آمده است. لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ‌ ... لا يَحُضُ‌

گرفتن و بستن و كشاندن و به دوزخ پرتاب كردن، بيانگر نهايت حقارت و ذلت دوزخيان است. خُذُوهُ فَغُلُّوهُ‌ ... صَلُّوهُ‌ ... فَاسْلُكُوهُ‌

پیام ها

1- مقايسه ميان عاقبت خوبان و بدان، شيوه‌اى قرآنى براى شناخت بهتر حقايق است. أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ‌ ... أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ‌

2- در تربيت و هدايت، بشارت و هشدار در كنار هم لازم است. أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ‌ ... أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ‌

3- آگاهى از آينده، گامى براى تصميم‌گيرى صحيح امروز است. «فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي»


«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 203

4- روزنه اميد براى خلافكاران در آخرت بسته مى‌شود. تا قبل از ديدن نامه عمل اميدى داشت ولى بعد از آن فقط حسرت مى‌خورد. يا لَيْتَنِي‌ ... يا لَيْتَها

5- ثروت و قدرت، در قيامت كارآيى ندارد. «ما أَغْنى‌ عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ»

6- ثروت‌اندوزى در دنيا، سبب حسرت در قيامت است. «ما أَغْنى‌ عَنِّي مالِيَهْ»

7- كيفر دستهايى كه در دنيا براى هرگونه فساد و ستم باز بود، غل و زنجير قيامت است. «فَغُلُّوهُ»

8- انسانى كه در قلبش نور معرفت خدا و در عملش، خدمت به مردم نباشد، بهتر كه بسوزد. لا يُؤْمِنُ‌ ... وَ لا يَحُضُ‌

9- توجه به گرسنگان، در كنار ايمان به خدا مطرح است. لا يُؤْمِنُ‌ ... وَ لا يَحُضُ‌

10- بر فرض كه خود، توان كمك نداشته باشيم، بايد ديگران را براى كمك به گرسنگان تشويق كنيم. «وَ لا يَحُضُّ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ»

11- رسيدگى به فقرا شرط ندارد كه فقير، مؤمن باشد. «وَ لا يَحُضُّ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (30)

خُذُوهُ فَغُلُّوهُ‌: بگيريد او را، پس غل كنيد او را، يعنى دست و پاى او را بر گردن او بنديد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ «25» وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ «26» يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ «27» ما أَغْنى‌ عَنِّي مالِيَهْ «28» هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ «29»

خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (30) ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ (31) ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ (32) إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ (33) وَ لا يَحُضُّ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ (34)

فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ (35) وَ لا طَعامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِينٍ (36) لا يَأْكُلُهُ إِلاَّ الْخاطِؤُنَ (37)

ترجمه‌

و اما كسيكه داده شد نامه‌اش بدست چپش پس ميگويد اى كاش من داده نميشدم نامه‌ام را

و نميدانستم كه چيست حساب من‌

اى كاش مرگ بود حكم كننده بفناء ابدى من‌

بى‌نياز نكرد مرا مال من‌

زائل شد از من تسلّط من‌

بگيريد او را پس غل كنيدش‌

پس در دوزخ اندازيدش‌

پس در زنجيرى كه درازاى آن هفتاد گز است درآوريد او را

همانا او بود كه ايمان نميآورد بخداى بزرگ‌

و ترغيب نميكرد بر طعام دادن به فقير

پس نيست براى او امروز اينجا خويش و ياورى‌

و نه طعامى مگر از چرك و خون دوزخيان‌

نميخورند آنرا مگر گناهكاران.

تفسير

خداوند سبحان بعد از ذكر احوال كسانيكه نامه اعمالشان بدست راستشان داده ميشود متعرّض احوال كسانيكه نامه اعمالشان بدست چپشان داده ميشود شده ميفرمايد چنين كس ميگويد از روى تأسف بر حال خود اى كاش نامه اعمال من بدستم نميرسيد و نميدانستم حساب من چيست اى كاش مرگ قاطع امر و حاكم بفناء ابدى من بود و ديگر زنده نميشدم كه چنين روزى را به‌بينم هر چه در دنيا از اموال و اتباع تهيّه نمودم ابدا بحال من نفعى نداشت و كمترين بدبختى و عذابى را از من دفع ننموداى افسوس كه تسلّط و زورگوئى و حكم‌فرمائى من هم از دستم رفت و قمّى ره فرموده مراد زوال حجّت او است و بعد از اين خطاب مستطاب از جانب ربّ الارباب بملائكه غلاظ و شداد صادر ميشود كه بگيريد و


جلد 5 صفحه 264

غل بگردن و دست و پايش اندازيد پس در آتش عظيم جهنّم درآوريد او را پس در زنجيرى كه بحسب گز درازاى آن هفتاد گز است بكشيد او را چون او در دنيا ايمان بخداوند عظيم الشّأن نداشت و كسيرا ترغيب و تحريص باطعام فقراء و مساكين و اداء حقوق واجبه الهيّه نمى‌نمود چه رسد بآنكه خودش ادا نمايد و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اگر يك حلقه از حلقه‌هاى آنزنجير كه هفتاد گز است نهاده شود بر دنيا تمام آن از حرارت آنحلقه آب شود و در كافى از آنحضرت نقل نموده است كه صاحب آن زنجير كه خدا فرموده هفتاد گز است معاويه ميباشد كه فرعون اين امّت است و در روايات ديگرى از ائمه اطهار اينمعنى تأييد شده و نيز خدا ميفرمايد كه پس نيست براى او در امروز و اينجا ياورى از خويشان و اصدقاء و نه خوراكى كه خوراك معمولى انسان باشد ولى چرك و خونى كه از جراحت زخمهاى اهل جهنّم ميآيد و آب جوشى كه بفرقشان ريخته ميشود و با كثافت بدنشان مخلوط ميگردد خوراك آنها است و نميخورند آنرا مگر كفّاريكه ميدانستند حقّ را و ميشناختند آنرا و با وجود اين منكر و معارض بودند و همچنين كسانيكه عمدا مرتكب معصيت خدا شدند چون خاطى بر چنين كسى اطلاق ميشود و معاويه با آن عمر دراز و سلطنت ممتدّ و خوردن و آشاميدن بى‌حدّ كه معروف است خيلى مناسبت با آن زنجير و اين خوراك دارد و شايد هفتاد كه در لغت عرب بمعناى زياد استعمال ميشود و زنجير كنايه از سلسله ساعات عمر طويل گناه‌كاران باشد و غلّ اشاره بپاى بندهاى غرور و تعصّبات جاهلانه كه گردن‌گير آنها ميشود باشد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از سلسله هفتاد ذراعى در باطن هفتاد جبّارند و آنكه غسلين عرق كفّار است و بتقريبى كه ذكر شد چون استثناء غسلين از طعام منقطع است كلام مفهوم ندارد تا اشكال شود كه خدا در جاى ديگر فرموده ليس لهم طعام الّا من ضريع و نيز فرموده انّ شجرة الزّقوم طعام الاثيم و جواب داده شود كه هر كدام مخصوص به اهل طبقه‌اى از طبقات جهنّم است يا آنكه بعضى طعام است و بعضى شراب و جوابهاى ديگرى كه حاجت بذكر آنها نيست و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


خُذُوه‌ُ فَغُلُّوه‌ُ (30)

بگيريد ‌او‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌در‌ غل‌ كشيد ‌او‌ ‌را‌: خطاب‌ ‌به‌ ملائكه‌ عذاب‌ ميشود اينكه‌ نامه‌ عملش‌ بدست‌ چپ‌ آمده‌ بگيريد ‌او‌ ‌را‌ ملائكه‌ عذاب‌ اطراف‌ ‌او‌ ‌را‌ ميگيرند و غلهاي‌ آتشي‌ ‌در‌ گردنش‌ مياندازند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 30)- او را بگیرید و زنجیرش کنید! در ادامه آیات گذشته که سخن از «اصحاب شمال» می‌گفت که نامه اعمالشان را به دست چپشان می‌دهند در اینجا به گوشه‌ای از عذابهای آنها در قیامت اشاره کرده، می‌فرماید: در این هنگام به فرشتگان عذاب دستور داده می‌شود: «او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید»! (خذوه فغلوه).

نکات آیه

۱ - فرمان دستگیرى کافران دوزخى (صاحبان زر و زور) در قیامت (ما أغنى عنّى مالیه ... خذوه)

۲ - فرمان به غل و زنجیر کشیدن کافران دوزخى (صاحبان زر و زور) در قیامت (فغلّوه)

۳ - غل و زنجیر کردن، از عذاب هاى الهى در قیامت (فغلّوه)

۴ - خفّت و خوارى کافران دوزخى (صاحبان زر و زور) در قیامت (خذوه فغلّوه) دستگیرى و به غل و زنجیر کشیدن کافران - با آن که هیچ راه گریزى از عذاب الهى ندارد - مى تواند حاکى از حقیقت یاد شده باشد.

موضوعات مرتبط

  • خدا: اوامر خدا ۱، ۲; عذابهاى خدا ۳
  • عذاب: زنجیر عذاب ۲، ۳
  • کافران: ذلت اخروى کافران ۴; عذاب کافران ۲; کافران در قیامت ۱، ۲، ۴

منابع