نتایج جستجو

متنوّع‌اند. «فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ» 3- وجود آب و درخت در كنار هم، نشانه كاميابى كامل است. «فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ» 4- محروميّت

متنوّع‌اند. «فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ» 3- وجود آب و درخت در كنار هم، نشانه كاميابى كامل است. «فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ» 4- محروميّت

آمد و این شهر از شهرهاى طائف بود و بسیار سبز و خرم و داراى درختان سرسبز و آب فراوان و محصول بسیار بوده و مى گفتند: اى کاش ما در چنین شهرى زندگى مى کردیم

اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب او آب دهانش ميباشد پس مينويسد براى او و چون قصد كار بد نمايد نفس او بد بو بيرون

ماه. آب آن سفيدتر از شير و شيرين‌تر از عسل و بر كنار، قدح‌هاى فضّه و قوارير باشد. هر كه يك قدح از آن خورد، هرگز تشنه نشود و حاجت نيفتد او را به آب در عرصات

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدند: سگ از چه چيز خلق شده؟ فرمود: از آب دهان شيطان. عرض كردند به چه كيفيت؟ فرمود: چون حق تعالى آدم و حوا را به زمين

تعالى ميان ظالمان و مظلومان حكم كند تا به مرتبه كسى كه آب در شير كرده، تكليف كنند كه شير از آب جدا كن. و اين تكليف بر وجه عقوبت باشد. پس منادى ندا كند

هم هزار دينار خرج اسباب خانه آخرت نمايم، آن را صدقه داد. برادرش هزار دينار آب و ملك خريد، گفت: من هم بستان بهشتى مى‌خرم، آن را نيز صدقه داد. برادرش هزار

پسر مريم و مادر او را آيتى و جاى داديم آندو را بمكانى رفيع صاحب آرامگاه و آب جارى‌ اى پيغمبران بخوريد از پاكيزه‌ها و بكنيد كار شايسته همانا من بآنچه ميكنيد

الْأَنْهارُ: براى ايشان است بوستانهائى كه جارى است در پيش قصرهاى آنها، نهرها از آب و شير و عسل و خمر، خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه مخلد و دائم باشند در آن بهشتها،

اشاره به نعمت باد و آب باران مقصود از اينكه فرمود با قرآن با دشمنان جهاد كن (جاهدهم به جهادا كبيرا) تشبيه انقسام مردم به مؤ من و كافر، به آب دو دريا (يكى گوارا

ابلیس را از زبانه آتش به وجود آورده و آسمان را از دود خلق کرده و زمین را از کف آب به وجود آورده پس به ما خبر بده از پروردگار خود که از چه چیزى به وجود آمده

بر اين امر فرمود و او با يكى دو نفر كه گفته‌اند زبير و عمّار بودند رفتند و آب چاه را كشيدند و بعد از فحص در ته چاه حقّه‌اى يافتند و آنرا خدمت پيغمبر صلّى

پس بياور نشانه‌اى اگر هستى از راستگويان‌ گفت اين ماده شترى است براى آن نوبه آب است و براى شما نوبه روزى معيّن‌ و اصابت منمائيد آنرا ببدى پس بگيرد شما را

جاويد الهى است شوند نه چنين است آرزوى محالى نموده‌اند ما بنى آدم را از نطفه و آب گنديده نجسى خلق نموديم كه همه ميدانند و چيزى باين پستى بخودى خود قابل دخول

همكار بودند و بجزاى كردارشان رسيدند چون ذنوب دلو بزرگى است كه پر از آب باشد و در وقت قسمت آب بكار رود پس نبايد تعجيل داشته باشند سهم آنها محفوظ است در روز موعود

تعدّى ميكردند در شنبه چون مى‌آمدند نزد ايشان ماهيانشان روز شنبه مقرّر آنها روى آب آشكار و روز كه شنبه قرار نميدادند نمى‌آمدند نزد ايشان اينچنين ميآزمائيم آنان

پسر مريم و مادر او را آيتى و جاى داديم آندو را بمكانى رفيع صاحب آرامگاه و آب جارى‌ اى پيغمبران بخوريد از پاكيزه‌ها و بكنيد كار شايسته همانا من بآنچه ميكنيد

غلبه توأم با تحقير است. «نهر» راندن همراه با خشونت است. عنوان نهر آب نيز به خاطر حركت تند آب است. اگر نيازهاى يتيم تأمين نشود مفاسد اخلاقى و اجتماعى فراوانى

التماس كنند؛ «مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ» پس اعتراف كردند كه نقشه ما خراب از آب در آمد؛ «كُنَّا لَخاطِئِينَ» سپس آن تفكر غلط، تبديل به پذيرش يك واقعيّت شد