نتایج جستجو

اقوال تمام مناقض با هم، و دروغ و افتراى آنها را ثابت نمايد كه از راه حقد و حسد و عناد اين گونه سخنان را مى‌گويند. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ تَبارَكَ

خود ميفرمايد و همانا نزديك است كفّار چشم زخمى بر تو وارد نمايند چون از روى حسد و عناد وقتى تلاوت قرآن تو را ميشنوند بتو نظر بد مينمايند و آرزوى مرگ تو را

عموما بزيارت كعبه مشرّف ميشوند و اهل حجاز باين جهت شرفى پيدا ميكنند كه او از حسد نميتواند آنرا ببيند و لذا در يمن بناى كليسياى مجلّل مزيّنى نمود و مردم را

عموما بزيارت كعبه مشرّف ميشوند و اهل حجاز باين جهت شرفى پيدا ميكنند كه او از حسد نميتواند آنرا ببيند و لذا در يمن بناى كليسياى مجلّل مزيّنى نمود و مردم را

پشتيبان و دوست آنان است. جلد 2 - صفحه 552 1- در بهشت، خشونت، رقابت، حسرت، تهمت، حسد، كينه، دروغ، اندوه و هيچ گونه مرگ و مرض و فقر راهى ندارد. «دارُ السَّلامِ»

زايل فرمايد. بنابراين وقتى ماهيت بشرى از طبع منخلع شود، صفات رذيله بخل و حسد و كينه و ساير صفات رذيله منعدم گردد. و چيزى كه صلاح او نباشد، آرزو ننمايد

ميدهد از عذاب او در صورت تخلّف از فرمان خود و آن كفّار بيخرد بعلّت كفر و حسد و جهل و نادانى گفتند اين مدّعى نبوت هر معجزه‌ئى كه اظهار مينمايد سحر است و

فرموده «وقتى مكر زنان مصر را شنيد» بدين خاطر است كه سرزنشهاى ايشان از در حسد و دشمنى بوده ، و آنها مى خواسته اند وى را در ميان مردم رسوا كنند. ترجمه تفسير

پيغمبر آخر الزمان صلّى اللّه عليه و آله‌ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ‌: گويند بر وجه حسد و عناد ايمان نمى‌آوريم بدين آيه و معجزه‌ حَتَّى نُؤْتى‌ مِثْلَ ما أُوتِيَ

مى‏برد و حسادت ندارد، و منافق حسد مى‏ورزد و رشك ندارد. امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن غبطه برد و حسد نبرد، ولى منافق حسد برد و غبطه نبرد. على بن ابراهيم،

پيغمبر خدا را و وصى بعد از او را و كتمان نمودند آنچه مى‌دانستند از حق به جهت حسد و دشمنى، پس سلب شد از آنها روح ايمان، مقرر شد در آنها سه روح: روح قوه، روح

عموما بزيارت كعبه مشرّف ميشوند و اهل حجاز باين جهت شرفى پيدا ميكنند كه او از حسد نميتواند آنرا ببيند و لذا در يمن بناى كليسياى مجلّل مزيّنى نمود و مردم را

سرباز زد، و امّا حسد اين است كه يكى از دو پسر آدم ديگرى را كشت. امام صادق عليه السّلام فرمود: ريشه‏هاى كفر سه چيز است: حرص و تكبر و حسد. اما حرص در داستان

بهشت راه يافت درخت نهى شده چه درختى بود؟ درخت درخت گندم بوده ولى ثمره اش حسد شده است رفع تنافى از دو روايتى كه بظاهر با هم متنافيند رواياتى درباره قصه

تعرض بستند، پس از جنگ بدر آنها پيمان خويش را ناديده گرفتند و بر مسلمانان حسد و طغيان كردند و با مشركان بر عليه مسلمين مكاتبه نمودند، تا از طرف رسول خدا

مبادا به مردم حسد برى در باره آنچه من به آنها داده ام از فضل خودم، چشمانت را به دنبال آن دراز مكن و دل خود را به دنبال آن روانه مكن، زيرا آنكه حسد برد، نعمت

هم بكام كسى نميگردد و حرص و آز و طمع و خودبينى و خود خواهى و كبر و غرور و حسد و ساير صفات ناپسنديده زندگى او را تلخ و جهان را بر او تنگ مينمايد و در آخرت

خود ميفرمايد و همانا نزديك است كفّار چشم زخمى بر تو وارد نمايند چون از روى حسد و عناد وقتى تلاوت قرآن تو را ميشنوند بتو نظر بد مينمايند و آرزوى مرگ تو را

نظر آنها از درك كمالات معنوى و انحصار توجّه آنان بمال و جاه دنيوى در نتيجه حسد و تكبّر و عناد كه نميخواستند از يكنفر از كسان خودشان كه از حيث مال و جاه بآنها

و عرض كرد كه تو را در چاه انداخت فرمود برادرانم‌ جلد 3 صفحه 129 چون بر من حسد بردند براى منزلتم نزد پدرم عرض كرد ميخواهى از اين چاه بيرون آئى فرمود اختيار