نتایج جستجو

آیات شامل این کلمه «حمیم» به معناى شىء داغ و «یحموم» از همین ماده است و در اینجا به تناسب «ظلّ» (سایه) به «دود غلیظ و سیاه و داغ» تفسیر شده است. حمم‌ (۲۱

اله وله الله کم ان ها قول الذين لا فى انن ضرب اتى على نا الا مثل قوم بشر شىء کون انس هذا کفر ذلک ا سوء ذا امن ارض هو خلق علم بين ذکر ى قد رجل هدى صوب عمل

آیات شامل این کلمه «لُبَد» از مادّه «لَبَد» (بر وزن لغت) به معناى شىء متراکم و انبوه است، و در اینجا به معناى مال فراوان است. لبد (۲ بار) [جن:19]. لبد

قد سوى حبب جمع الى طرق زرع مدد نبت اذا حجج مرر رجل فتى ليل سلک سرج دئب عرش شىء قضى ثنى غيب بنى لن طوع موسى سلسل نفد وعد قمر فتو ايى نطح وهج

قَالُوا إِلَى آمَنُوا کُل أَو عَلِيم بِه ثُم بِمَا فَإِن لَم عَن کَفَرُوا شَيْء فَلا کَانُوا لَه يَوْم الّذِي مُؤْمِنِين صَادِقِين رَحِيم عَذَاب رَبّي عِنْد

اصل به معناى «رجوع و بازگشت» است و این که بر یک دسته از غنائم «فىء» (بر وزن شىء) اطلاق شده است شاید به این خاطر باشد که خداوند تمام مواهب این جهان را در اصل

انواع «شراب طهور» که در آیات قبل، براى بهشتیان ذکر شده بود، و نیز به معناى «شىء داغ» است. و در آیه 42 سوره «واقعه» به معناى آب سوزان است که، در آیات دیگر

الذى ى وسم هو الا سبح ولد شرک سبق ارض نهر سجد کم کبر بکر قبل اخذ کلل نشط خلق شىء کثر عرش هذا اذا الى دبر عشو نحن حين امر ملک لو انا حول الک لئک ذا حقق سبل

آیات شامل این کلمه «رَیحان» به معناى شىء یا گیاه خوشبو است، سپس این واژه به هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا، اطلاق گردیده، بنابراین، «ریحان» الهى، شامل

بهتر بنظر ميرسد و اللّه اعلم. من هم ل کم ه ما اله وله الله ف ها ب فى لا قول شىء انن ک على نفق رزق الذين ربب امن طيب بسط سمو ان حسن هو ى اکل ايى خير قدر عبد

قوم قسط کيل فى وزن اول خسر ها وفى ل يوم خفف وضع ما کون ثقل انس فلح ان کم شىء طغى طغو حقق انن بخس نا ى عيش نفس نزل ارض ک کتب ذلک اذ الذين اذا قسطس درى ظلم

ربب على قوم قد نن ايى بين جعل الى الا ارض کفر ا عذب ائى اوى رسل انس ذلک هو شىء غفر اتى سمو يوم رحم عمل اذا هدى عن کلل ذکر ظلم الذى لو خير اخر اذ کتب لم عبد

قرآن: ۲(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... کم قول دخل غفر بوب سجد شىء ل حيث خطء ها من زيد رغد اکل س قرى حسن هذه سکن

در قرآن: ۹۵۹۴(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ف ربب ک ل سمو نن شىء ه وعد ما عضو کون هم قرء کم ارض حشر لم قرآن سئل رزق جعل قبل انن الذين من قسم

کم فرق طعم على انن ما فدى شدد قتل يتم ارث اذا اتى سکن ورث ه خلق هو بدل ان شىء رعب نا ثقل حبب نحن ل ارض عدو حرم ب قلب يوم وجه ورى اثم دور مثل فى الله اله

لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... هم من هن کم امم ان حيض جعل ل ما قدر شىء ظهر يئس شهر لم الا ثلث ولد زوج حمل اول کلل انن عدد نسو ريب ف وله قول ه اجل

قول حمل لا عن لم اول ل يئس قرب کم ک اجل شهر ثلث ريب عدد طهر قدر ذکر سئل هم شىء حتى لعل کلل حيض اذا وضع انس وله اتى

رجوع شود. رواكد فقط يك بار در قرآن آمده است. ف على ظلل ظهر روح ه سکن انن شىء فى ان ذلک ک علم اوى ائى ايى

فقط يك بار در قرآن مجيد يافته است. کم يدى علم ه ل من الله نيل صيد وله اله شىء خوف ب

«صَلْداً» نیز به معناى سنگ صافى است که چیزى بر آن نمى روید. ه ف لا قدر على ترک شىء وبل ما من صوب کسب ترب الله اله