نتایج جستجو

يَعْلَمُونَ نَصِيباً ... تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَ‌ 2- لطف مادى خداوند شامل منحرفان نيز مى‌شود. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ» 3- اسباب ظاهرى و بشرى كه به آن دل بسته‌ايد،

معجزه‌ها را آورد. «الْآيَةَ الْكُبْرى‌» 2- طاغوت‌ها براى حفظ كيان خود از منحرفان استمداد مى‌كنند. «فَحَشَرَ فَنادى‌» 3- ادّعاى نبوّت و انتظار تسليم شدن ديگران،

معجزه‌ها را آورد. «الْآيَةَ الْكُبْرى‌» 2- طاغوت‌ها براى حفظ كيان خود از منحرفان استمداد مى‌كنند. «فَحَشَرَ فَنادى‌» 3- ادّعاى نبوّت و انتظار تسليم شدن ديگران،

مى‌كنيم. «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ» (تا مردم ولايت منحرفان را نپذيرند آنان كارى از پيش نمى‌برند) 2- موحّدان واقعى بيمه هستند، ليكن

بلاها و گرفتارى هاى دنیوى، بر اساس مشیت خدا و در جهت تنبه و هدایت غافلان و منحرفان (و لقد أخذنهم بالعذاب فما استکانوا لربّهم) «أخذ» (مصدر «أخذنا») به معناى

شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ» 3- اگر زمينه مناسبى براى بيدارى پيدا شد بايد منحرفان را تحقير كرد. «أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» 4- عواطف

از «1». توبه، 74. «2». فتح، 10. «3». نساء، 80. جلد 3 - صفحه 375 مشركان و منحرفان، يك اصل دينى است. «1» «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» 4- گرچه قانونگذار

مبالغه است; یعنى، تابعیت محض و پیروى کامل. ۶ - پیروى کورکورانه از مستکبران و منحرفان، موجب گرفتارى به آتش دوزخ است. (و إذ یتحاجّون فى النار فیقول الضعفؤا للذین

از اصول عقلى و اسلامى است. شنيدن موقّتى ياوه‌ها به قصد پاسخگويى يا نجات منحرفان، جايز است. «وَ ما عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ»

الهى است. «لِتَرْضى‌» 6- با حضور رهبر در جامعه، از دشمنان كارى ساخته نيست. منحرفان، از غيبت و نبود رهبر الهى سوءاستفاده مى‌كنند. «مِنْ بَعْدِكَ» 7- امّت‌ها

«فَضْلًا كَبِيراً» 4- كسى كه به سرچشمه‌ى قدرتِ حقّ دلگرم شد، مى‌تواند از منحرفان جدا شود. مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيراً- وَ لا تُطِعِ‌ ... 5- بى اعتنايى

آنست كه پيامبر اسلام آخرين فرستاده الهى است. 1- تكيه بر روش نياكان، سنّت منحرفان تاريخ بوده است. «وَ كَذلِكَ» 2- انبيا، مخالفانى از طبقه مرفه داشته‌اند كه

مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ‌ ... هَلْ إِلى‌ مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ‌ 2- ظالمان و منحرفان بدانند كه هيچ فرد و قدرتى آنان را نجات نخواهد داد. «فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ»

گردش خون ميان قلب و ديگر اعضاى بدن است، آن را «وريد» گفته‌اند. براى ارشاد منحرفان، از هر شيوه صحيحى بايد استفاده كرد. در آيات قبل نمونه‌هايى از قدرت خداوند

الذین ظلموا بعذاب بئیس بما کانوا یفسقون) ۹- ترک نهى از منکر و سکوت در برابر منحرفان و فسق و ستمگرى، داراى کیفرى شدید است. (أنجینا الذین ینهون عن السوء و أخذنا

دشمن باید اصول اخلاق اسلامی را رعایت کرد، با اسیران معامله اسلامی نمود، با منحرفان رعایت انصاف و ادب کرد، از دروغ و تهمت پرهیز نمود، و حتی در میدان جنگ همان

جانب خداوند است، لازم است. «اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ» 3- با دعوت منحرفان به حقّ، با آنان اتمام حجّت كنيم. «قِيلَ لَهُمُ» 4- براى انسان دو راه وجود

(در همين دنيا) ميان مردم در آنچه اختلاف مى‌كردند، داورى مى‌شد (و به هلاك منحرفان حكم مى‌گرديد). خداوند به هنگام هبوط آدم و حوا به زمين، فرمود: «وَ لَكُمْ

سياست به ديگران دل نبندد. يكى از بهترين نمونه‌هاى مكر خداوند، مهلت دادن به منحرفان است، بنحوى كه آنها گمان مى‌كنند راهشان درست است، امّا خداوند بارها در قرآن

احتمال است که مراد از ظلم به نفس، انحراف از مسیر حق باشد که خداوند آن را به منحرفان اسناد مى دهد و نقش خود را نفى مى کند. انسان: اختیار انسان ۱۳ جبرواختیار