نتایج جستجو

وسیله چیز دیگرى است، مثلاً گفته مى شود: «نَسَخَتِ الشَّمْسُ الظِّلَّ» (خورشید سایه را از میان برد). سپس در مورد نوشتن کتابى از روى کتاب دیگر، به کار رفته است

شخص یا چیزى را غیر مفید معرفى کنند مى گویند: «لاکَرامَةَ فِیْهِ»، مسلم است سایه اى که از دود سیاه و خفه کننده است، (در واقعه، 34) جز شر و زیان چیزى از آن

ترجمه Tabber requires Javascript to function. و در سایه درخت «طلح» پربرگ [= درختی خوشرنگ و خوشبو]، |و درختان موز كه ميوه‌اش بر هم چيده است و درختهاى موز

فرا رسیدن آن شتاب دارید، (هم اینک) برای فرا گرفتن شما ردیف شده (و بر سرتان سایه افکنده) باشد (و به همین زودی بر شما فرود آید و نابودتان کند). بگو: «شاید

از بدکاری می‌کنند و در نکوکاری می‌شتابند و آنها خود مردمی نیکوکارند. [در سایه قرآن و نبوّت پیامبر] به خدا و روز قیامت ایمان می آورند و به کار شایسته و

بر می‌خیزد، و اطراف آنها را احاطه می‌کند که گویی ابری بر سر آنان سایه افکنده است، سایه‌ای وحشتناک و هول‌انگیز. اینجاست که انسان با تمام قدرتهای ظاهری که

ننگریسته‌ای (که) چگونه سایه(ی ربانی) را گسترده‌؟ و اگر می‌خواست، همواره آن را ساکن می‌نهاد. آن‌گاه خورشید را بر آن دلیل گردانیدیم. سپس آن (سایه) را به آسانی سوی

«جهاد» توأم گردد هر گونه خیر و برکتی را با خود همراه خواهد داشت، و جز در سایه این دو، نه راهی به سوی فلاح و رستگاری است، و نه نصیبی از خیرات و برکات مادی

به موسى و هارون (علیهماالسلام) و قوم شان و نیز پیروزى آنان بر فرعونیان در سایه این یارى، از نعمت هاى بزرگ الهى بر ایشان بود. (و لقد مننّا على موسى و هرون

امتداد سايه و شدّت آن است و مراد از قبض سايه طلوع فجر و آمدن خورشيد و روز است كه سايه و تاريكى به اسانى قبض شده و زايل مى‏گردد و اگر خدا مى‏خواست سايه ممتّد

شب قدر در مناطق مختلف، یکی است. چرا که شب همان سایه نیم کره زمین است که بر نیم کره دیگر می‌افتد، و این سایه همراه گردش زمین در حرکت است. یک دوره کامل آن

توصيف مى‏كنند مثل: [نساء:57]. به تنهايى به معنى سايه دار است. به نظرم مراد از آن در آيه عيش و رفاه است نه سايه راغب و ديگران گفته‏اند: از عزت و رفاه و اباء

زيتون در شرق و غرب باغ نيست تا آفتاب فقط در نصف روز بر آن بتابد و نصف روز در سايه باشد بلكه در محلى است كه خورشيد پيوسته بر آن مى‏تابد، خوب مى‏رسد روغنش صاف

آنها سايه افكند و در زير آن قرار گرفتند پس عذاب شروع گرديد. جمع آن ظُلَل (بضم ظاء و فتح لام) است [لقمان:32]. [مرسلات:30-31]. ظاهراً مراد از ظل سايه ايست

«1» مراد از «ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ» سايه‌اى است كه از دود عظيم آتش دوزخ ايجاد مى‌شود، امّا روشن است كه اين سايه نه فقط آرامش بخش نيست بلكه سوزنده و آزار

لسان. امام صادق علیه السّلام فرمود: «هر کس بسیار یاد خدا کند خداوند او را در سایه لطف خود در بهشت برین جای خواهد داد». ج3، ص618 تفسیر آیات ۱ - مؤمنان، موظف

برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتى و تشویق انسان ها به دستیابى به آنان در سایه کردار خداپسندانه است. بندگان خدا: بندگان خدا در بهشت ۳; نعمتهاى اخروى بندگان

فروتنى، در آن جایگیر شده است. ۲ - قیامت، حادثه اى سنگین و با عظمت و صحنه سایه افکندن نگرانى و ترس بر منکران معاد (أبصرها خشعة) فروتنى و ذلّت منکران معاد

مثلًا: گياهش تيغ دارد، ولى گياه بهشت تيغ ندارد. «مَخْضُودٍ» سايه‌اش موقّت است، ولى در بهشت سايه درخت‌ها دائمى است. «ظِلٍّ مَمْدُودٍ» ميوه‌هاى دنيا يا ناياب

مثلًا: گياهش تيغ دارد، ولى گياه بهشت تيغ ندارد. «مَخْضُودٍ» سايه‌اش موقّت است، ولى در بهشت سايه درخت‌ها دائمى است. «ظِلٍّ مَمْدُودٍ» ميوه‌هاى دنيا يا ناياب