نتایج جستجو

مانند تورات و انجيل. و منظور از «حكم»، قضاء و فرمان است. چون شأن كتابى كه از آسمان نازل شود، همين است. همچنان كه در آيه ديگر فرموده: «و انزل معهم الكتاب بالحق

هدايت‌ ‌را‌ ‌در‌ دسترس‌ بندگان‌ قرار دهد چه‌ اسباب‌ تكويني‌ ‌از‌ افاضه‌ عقل‌ و شعور و ايجاد قدرت‌ و اراده‌ و اعطاء قواي‌ باطني‌ و ظاهري‌ و وسائل‌ و لوازم‌ ديگر،

نيز آيت ها هست براى مردمى كه تعقل كنند (۲۴) و از جمله آيات او اين است كه آسمان و زمين را با امر خود سر پا نگه داشته پس چون شما را با يك دعوت مى خواند همه

مصرى، همه ناچارند، راستى چرا آسمان افراشته است و زمين هموار و زير پا نهاده است، چرا آسمان بر زمين نيفتد و زمين بالاى طبقات آسمان فرو نمى‏رود و به هم نمى‏چسبند

حديث 23 (با تفاوت مختصر) تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 104 جواب دهد. پس منادى از آسمان ندا كند: راست گويد بنده من، فرش كنيد در قبرش از بهشت و درى از بهشت باز كنيد

آيه مورد بحث باشد كه بدون هيچگونه استثناء همه موجودات عالم هستى ، زمين و آسمان ، ستارگان و كهكشانها، انسانها و حيوانات و برگهاى درختان و حتى دانه هاى كوچك

چنين تفسير مى كردند كه در آسمان معبودى است و در زمين معبود ديگرى ، در حالى كه آيه فوق عكس آن را مى گويد: او كسى است كه هم در آسمان معبود است و هم در زمين

اينكه اله و معبود بايد صاحب شعور باشد، و براى پرستندگانش جلب نفع و دفع ضرر نمايد، در جواب ، راجع به بتها لفظ مخصوص « صاحبان شعور » را به كار برد و گفت : «

بگوئيم‌، چنانچه‌ مكرر بيان‌ ‌شده‌ ‌که‌ تمام‌ موجودات‌ ‌حتي‌ جمادات‌ داراي‌ شعور و ادراك‌ و معرفت‌ هستند و مأمور ‌به‌ امر پروردگار امر فرمود ‌به‌ آب‌ شيرين‌

حاكم بر آسمان است در امان مى دانيد كه دستور دهد زمين بشكافد و شما را فرو برد و دائما به لرزش خود ادامه دهد؟ ۱۷ - يا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان

فرمود از گنجهاى بهشت، و آن را به يد قدرت خود نوشته، خداوند رحمان پيش از خلقت آسمان و زمين به‌ «1» منهج الصادقين، جلد دوّم، صفحه 163. «2» منهج الصادقين، جلد

بود. و اما اگر مراد از رتق آنها اين باشد كه زمين از آسمان ، و آسمان از زمين ، جدا نبود تا چيزى از آسمان به زمين فرود آيد و يا چيزى از زمين بيرون شود، و مراد

ترونها» معنايش ‍ اين مى شود كه : خداوند آسمان را از زمين جدا كرد و ميان آن دو فاصله اى گذاشت ، فاصله اى كه باعث شد آسمان مسلط بر زمين شود و اشعه خود را بر زمين

از اينكه فرمود: اگر در آسمان و زمين غير خدا اله ديگرى بود، اين است كه الوهيت غير خدا متعلق به آسمان و زمين باشد، نه اينكه در آسمان و زمين منزل گرفته باشند،

 : كلمۀ عبد به معناى انسان و يا هر داراى شعور ديگری است كه ملك غير باشد. البته اين كه گفتيم (يا هر داراى شعور)، به خاطر اطلاق عبد به غير انسان با تجريد

تكيه كرد: ۱ - منظور از «امانت » امانت الهى چيست ؟ ۲ - عرضه داشتن آنها بر آسمان و زمين و كوهها چه معنى دارد؟ ۳ - چرا و چگونه اين موجودات از حمل اين امانت

اين رتق و فتق كدام است ؟ فرمود: آسمان رتق بود، يعنى باران نمى باريد، و زمين رتق بود، يعنى گياه نمى رويانيد، خداوند آسمان را فتق كرد يعنى باران از آن فرو

كربت و اندوه روى قلب را مى پوشاند. و اگر ابر آسمان را هم «غمام » مى گويند به همين جهت است كه ابر روى آسمان را مى پوشاند. و كلمه «قضاء» كه جمله «ثم اقضوا»

بت پرستان جماد و بى شعور است، و موصولى كه از آن تعبير مى كند، موصول مخصوص بى شعوران، يعنى كلمه «ما» است؛ وموصول مخصوص صاحبان شعور، كلمۀ «من: كسى كه» است

منظور نازل كردن از آسمان است ؟ يا نازل كردن از بلنديهاى زمين ؟ اختلاف نهمشان در معناى كلمه (ملكين ) است ، كه آيا اين دو ملك از ملائكه آسمان بودند؟ يا دو انسان